کفالت
کفالت عبارت است از آن که متعهد شود برای کسی به حاضر نمودن شخصی را که آن کس حقی بر او دارد،و آن عقدی است بین کفیل و کسی که برای او عهدهدار شده (مکفولٌ له)،و ایجاب و قبول آن به هر لفظی و لغتی که مطلب را برساند صحیح است.
مسأله 1- شرط است در کسی که کفالت میکند،آن که بالغ و عاقل و دارای اختیار
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 292 باشد و قدرت داشته باشد که حاضر کند کسی را که کفیل او شده است.
مسأله 2- کسی که کفالت برای او شده(مکفولٌ له)شرط نیست بالغ و عاقل باشد و صحیح است کفالت برای طفل و دیوانه،لکن باید ولیّ آنها قبول نماید.
مسأله 3- در کفیل و در کسی که برای او کفیل شده(مکفولٌ له)معتبر است رضای به عقد،و اما کسی را که کفیل او میشوند(مکفول)معتبر نیست رضای او بنابر اقوا و او نیز طرف عقد نیست.
مسأله 4- عقد کفالت لازم است و نمیشود فسخ کرد آن را مگر با رضای طرفین،و میشود برای هر یک از کفیل و مکفولٌ له خیار فسخ قرارداد در مدت معلومی.
مسأله 5- بعد از تمام شدن عقد کفالت با شرایط صحت میتواند کسی که برای او کفالت شده(مکفولٌ له)از کفیل مطالبه کند شخصی را که کفیلش شده،پس اگر کفالت بیشرط و قید شده یا شرط شده که او را فوراً حاضر کند میتواند مطالبه کند که فوراً حاضر کند و اگر قرارداد کردند که در وقت معیّن دیگری حاضر کند میتواند به همان نحو مطالبه کند.
مسأله 6- بر کفیل واجب است که به هر وسیلۀ مشروعی متوسل شود برای احضار آن کس را که کفیل او شده است.
مسأله 7- کراهت دارد که انسان خود را در معرض کفالت درآورد،و در حدیث است که کفالت خسارت و غرامت و ندامت دارد.
کتابرساله نجاة العباد و حاشیه بر رساله ارث ملاهاشم خراسانیصفحه 293