فروغی یک شخصیت استخوان دار، فهمیده و مطلعی بود؛ او همان کسی بود که دامادش اسدی در قضایای خراسان (مسجد گوهرشاد) نایب التولیه بود و پس از جریان مسجد گوهرشاد به خاطر کوتاهی درکار و سوء نیت و رفتاری که داشت به تهران فرا خوانده شد. در تهران او را محاکمه و اعدام کردند. ظاهرا علت اعدام او این بود که در جریانات مسجد گوهرشاد به او تکلیف میکنند مسئله کشف حجاب را اجرا کند، ولی او مایل نبود و میخواست بگوید که این کار عملی نیست و آن جریانات مسجد گوهرشاد و بهلول و چند روز منبر رفتن او و غیره را از روی عمد فراهم کرده بود تا مقاومت مردم را برانگیزد. آن طور که شایع بود ماشینی برای بهلول تهیه کرده بود تا او بتواند به وسیله آن به افغانستان فرار کند. در هر حال اسدی را به تهران آوردند و محاکمه کردند. در بازرسی از منزل وی نامه ای پیدا میکنند که به پدر زنش نوشته بود که وساطت کند تا او را اعدام نکنند. فروغی (پدرزنش) مینویسد:
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 38