چهار آبان 43 حضرت امام اعلامیه ای صادر کردند علیه کاپیتولاسیون که آن اعلامیه در نوع خودش از بزرگ ترین اعلامیه ها بود، در حد یک صفحه روزنامه های کثیرالانتشار، اعلامیه به آن بزرگی بود. در 4 ابان 43 هم امام سخنرانی داشتند علیه کاپیتولاسیون که آن موقع در ضبط صوت فیلیپس ضبط شد، با نوارهای گرد بزرگ که صدای حضرت امام در این نوارها پر شد و در فاصله یک هفته دست به دست می گشت. خود من هم به خاطر دارم که برای اولین بار در همان هفته اول بعد از چهارم آبان هر شب در خانه ام میهمان داشتم و دهها نفر جمع می شدند و این سخنرانی حضرت امام را گوش می کردند. ضبط مجدد آن و تکثیر آن هم به این سادگی ها نبود، باید به یک طریق
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 308 خاصی ضبط می کردیم که قابل استفاده باشد. به هر حال هنوز هم که هنوز است من آن نوار سخنرانی امام را که در 4 آبان ماه سال 1343 علیه کاپیتولاسیون و رژیم سخنرانی فرمودند نگاه داشته ام. با این که دیگر در نوارهای کاست هم به وفور تکثیر شده است.
در نهم آبان هم اعلامیه ای که چاپ شد، آماده پخش شد، شاید هم این اعلامیه 40 تا 50 هزار تا بیشتر هم نبوده ولی هر یک از بچه های موتلفه اسلامی، به طریقی که کسی هم گیر نیفتد و خوشبختانه در پخش کردن اعلامیه کاپیتولاسیون در نهم آبان تمام اعلامیه ها پخش می شود، در مغازه ها ریخته می شود، در منازل ریخته می شود، حتی در شمالی ترین نقطه شهر تهران. فقط یک نفر دستگیر شد، آن هم آقای شهیدی نامی بود که از روحانیون بنام بود که بعد از انقلاب هم وکیل محلات شد. مسجدی هم دارد در فلکه دوم نیروی هوایی به نام مسجد خاتم الانبیاء که امام جماعت آن مسجد شد بعد از انقلاب. شهیدی روحانی بود و جوان زبرو زرنگی بود، بعد از آنکه پاسبان ایشان را در ساعت دو بعد از نیمه شب در بازار دستگیر می کند، با یک شگرد خاصی پاسبان را گول می زند و از دست او فرار می کند.
هیات های موتلفه از اینجا بود که بر سر زبان ها افتاد، نیازی هم به شهرت نداشتند، می خواستند کار به قول معروف سیاسی و نظامی داشته باشند، هر دو تا عمل را یکجا انجام دادند که آخرین مرحله عملیات آنها، ترور حسنعلی منصور، تبعید کننده حضرت امام خمینی به بورسای ترکیه بود که با گلوله مرحوم شهید محمد بخارایی جلوی مجلس در روز اول بهمن ماه سال 1343 دهانش دوخته شد.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 309