خوشبختانه دو شب بعد از بازداشت ما مرحوم طیب حاج رضایی را هم به آنجا و به سلول ما آوردند. ما هم از آنجایی که با مرحوم حاج رضایی بچه محل بودیم در همان سوهان پزخانه، دسته های امام حسین (ع) را که راه می انداخت ما هم شرکت می کردیم. البته سلول به صورت عمومی بود و به صورت انفرادی نبود و در حدود 20 الی 22 نفر در این اتاق بزرگ بودیم. مرحوم طیب حاج رضایی به اتفاق حسین شمشاد را که از بار فروش های میدان بود به اتاق ما آوردند و 17 شب تمام ما این افتخار را پیدا کردیم که در کنار شهید مرحوم طیب حاج رضایی در یک اتاق باشیم. بعد از این 19 شب که در زندان شهربانی بودیم، افرادی را که سن پایینی داشتند و جوان بودند دانه، دانه توسط بلندگو احضار کردند و از زندان شهربانی بیرون کشیدند، در حالی که شهید طیب حاج رضایی را مقابل در خروجی قرار داده و نان خشکی به دست ایشان دادند به خاطر این که او را تحقیر کنند.
کتابامام خمینی و هیات های دینی مبارزصفحه 317