پایهریزی کمیتههای انقلاب مربوط به زمانی است که امام از پاریس تشریف آوردند.
در 22 بهمن که از زندان آزاد شدم اولین کاری که کردم سفر به اردبیل بود؛ چون آنجا مرا دستگیر کردند. وضع خیلی تغییر کرده بود. در اردبیل تظاهرات پرشوری برپا بود. کمیته را خودم تشکیل دادم ولی متأسفانه خیلی همکاری نکردند. شهرستانهای دیگر را نمیدانم؛ اما هر جا که روحانی پرکار و با سعه صدری داشت، کمیته خوبی در آنجا تشکیل میشد و هر جا که چنین شخصی را نداشت با مشکل رو به رو بود. مثلا وقتی به اردبیل رفتم کمیته انقلاب آنجا اسلحه نداشت. بچهها با چوب گشت میدادند. گفتم: شما چرا اسلحه ندارید؟ گفتند: برای اینکه فلانی گفته، شما اسلحه نمیخواهید. من گفتم به او چه مربوط است، باید اسلحه باشد شاید یک نفر شما را هدف قرارداد، باید بتوانید از خودتان دفاع کنید. از ژاندارمری چند قبضه اسلحه گرفتیم و به کمیته رساندیم. کمیته عمدتا از بچههایی که در تظاهرات و در مبارزه بودند، تشکیل شد؛ منتهی بعضی در شکلگیری کمیته دقت و بعضی بیدقتی کرده بودند.
کمیته در مجموع یک نهاد انقلابی و مبارکی بود که خدمات بسیار خوبی کرد. حفظ جامعه و کنترل ضد انقلاب در اوایل پیروزی، کار کمیتهها بود. در مجموع بسیار خوب عمل کردند و پیشرفت چشمگیری داشتند. تشکیل آن به امر امام شد و آیتالله محمدرضا مهدوی کنی را حضرت امام، مسئول کمیته قرار دادند. در تهران هر وقت میخواستند کسی را دستگیر کنند، حتما یک روحانی را همراه خود میبردند. به هر حال کمیته در سراسر ایران تشکیل شد و بلافاصله نیروهای انقلابی در
کمیتهها جمع شدند و آموزش دیدند و در گوشه و کنار ایران از انقلاب دفاع کردند.