حفاظت از امام در اوج ترورها
تعیین مقررات جدید امنیتی و حفاظتی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : رجائی ، غلامعلی ( گرد آورنده )

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

تعیین مقررات جدید امنیتی و حفاظتی

‏از آن روز که خبر توطئه انتقال مصالح را به آن ساختمان متوجه ‏‎ ‎‏شدیم طی جلسات مختلفی برنامه‌ریزی کردیم و تصمیم گرفتیم که ‏‎ ‎‏می‌بایست:‏

‏1. باید بر مساله آوردن مصالح ساختمانی در دایره یک، نظارت کافی ‏‎ ‎‏داشته باشیم و هر گونه ساخت و ساز و تعمیرات ساختمان‌ها باید ‏‎ ‎‏زیر نظر سپاه انجام شود.‏

‏2. داخل کیسه‌های برنج، روغن، میوه و.... به دقت بازرسی شود.‏

‏3. آرد نانوایی‌ها کنترل گردد و سعی شود از مکان‌های شناخته شده ‏‎ ‎‏آرد تهیه گردد.‏

‏4. برای جلوگیری از هر پیشامد، سپاه کپسول‌های گاز خانگی را بین ‏‎ ‎‏مردم تقسیم کند و به در منازل‌شان برساند. ‏

‏5. گازوئیل و نفت مورد نیاز منازل را از مبدا تا مقصد نظارت کنیم.‏

‏6. رفت و آمد اشخاص و خودروها کنترل شود و مجوز تردد برای ‏‎ ‎‏اهالی و خودروهای آنها صادر شود.‏

‏7. سپاه صلاحیت افرادی را که می‌خواهند جماران را به عنوان محل ‏‎ ‎‏سکونت خود قرار دهند بررسی و تایید نماید که کار بسیار ‏‎ ‎‏سنگینی بود.‏

‏گاه شایعه و خبر خرابکاری منافقین و دشمنان به جماران می‌رسید. ‏‎ ‎

‏بعضی شب‌ها ده‌ها اطلاعیه، شب‌نامه و غیره پخش می‌شد. گاهی گزارش ‏‎ ‎‏می‌شد خودرویی دزدیده شده که در آن مواد منفجره جاسازی شده و به ‏‎ ‎‏سمت جماران روانه شده است. یا اینکه خبر می‌رسید منافقین مواد ‏‎ ‎‏منفجره را در کیف، کفش، لباس، لای موی سر، گلدان گل و در زیر کلاه ‏‎ ‎‏افرادی که می‌خواهند به ملاقات امام بیایند جاسازی کرده‌اند. کنترل افراد ‏‎ ‎‏خیلی سخت بود. محض احتیاط چاره‌ای جز این نداشتیم که به همه ‏‎ ‎‏مشکوک می‌شدیم و به همه بدبینانه نگاه کنیم. اگر چه در بازرسی افراد ‏‎ ‎‏می‌بایست ظرافت خاص به‌کار گرفته می‌شد ولی احترام مردم بر ما ‏‎ ‎‏واجب بود. همه مردمی که به عشق دیدن امام به جماران می‌آمدند نسبت ‏‎ ‎‏به وضعیت کشور توجیه نبودند. آنها از فرط عشقی که به امام داشتند، ‏‎ ‎‏هیچگاه در بازرسی‌ها لب به اعتراض نمی‌گشودند و اگر درصد ضعیفی ‏‎ ‎‏هم از آنها حرفی می‌زدند و اعتراضی می‌کردند اول مسبب این کار یعنی ‏‎ ‎‏منافقین را نفرین می‌کردند اینک پس از گذشت آن همه سال خدا را ‏‎ ‎‏شاکریم که از این امتحان روسفید به در آمدیم و منافقین در پیشگاه ‏‎ ‎‏تاریخ و ملت رو سیاه شدند. دامنه عشق مردم به امام گسترده و عمیق ‏‎ ‎‏بود که اگر لازم بود برای حفظ جان امام کیلومترها دیوار انسانی به ‏‎ ‎‏وجود ‌آوردند از هیچ کوششی دریغ نمی‌کردند. پاسداران بیت امام و ‏‎ ‎‏خانواده‌هایشان هم افتخار می‌کردند که محافظ امام هستند و در کنار او به ‏‎ ‎‏خدمت مشغول هستند.‏

‏ با وجود نعمت بزرگی مانند امام، بعضی دشمن او بودند چون احساس ‏‎ ‎‏می‌کردند بساط عیش و نوش آنها را برهم ریخته است. آنهادشمن ‏‎ ‎‏مردی بودند که حکومت طاغوت را متلاشی نمود و دست دو‏‏ ابرقدرت ‏‎ ‎

‏آمریکا و شوروی و مستکبران عالم را از کشور عزیز ما کوتاه کرد و ‏‎ ‎‏جهان از انقلابی که او با پشتیبانی ملت کرد، به خود آمد. امامی که به ‏‎ ‎‏ایران و ایرانی عزت داد و به ملت خود که آنها را عمیقاً دوست داشت ‏‎ ‎‏طعم شیرین عزت و استقلال و حریت را چشانید. امام خمینی در عبارتی ‏‎ ‎‏به این مضمون می فرمود: ما نه ظلم می‌کنیم نه به زیر بار ظلم می‌رویم. ‏‎ ‎‏ما خداپرستیم. خدای ما یگانه است و این جهان متعلق به اوست و ما ‏‎ ‎‏بنده‌ای بیش نیستیم و مطیع فرمان خداوند متعال هستیم. ‏

‏امام دشمن بسیار داشت و آن هم از نوع قسم‌خورده. به عنوان یک ‏‎ ‎‏مطلع و مسئول حفاظتی بیت امام باید اعتراف کنم که حافظ اصلی امام ‏‎ ‎‏همواره خدا بود. ما که در کار حفاظت از جان شخصیت کم‌نظیری که ‏‎ ‎‏دنیا بر روی نظرات او حساب می‌کرد و او بر سیاست ابرقدرتها ‏‎ ‎‏می‌خروشید توان نداشتیم حتی از تخصص لازم هم برخوردار نبودیم ‏‎ ‎‏آرام آرام به برکت خون شهدای به ناحق ریخته تجربه به دست آوردیم.‏