کرامات امام
شفای دکتر امام توسط امام
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : رجائی ، غلامعلی ( گرد آورنده )

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

شفای دکتر امام توسط امام

‏در سال 1365 یک روز که خیلی حالم بد شده بود و دردهای کمر، ‏‎ ‎‏پا و سردرد، زیاده از حد مرا آزار می‌داد با توصیه دوستان از یک دکتر ‏‎ ‎‏ارتوپد و پزشک عمومی که به من معرفی کرد وقت گرفتم. مطب دکتر ‏‎ ‎‏مملو از جمعیت بود. هرچند وقت قبلی برای روز مشخصی می‌دادند، اما ‏‎ ‎

‏از ساعت سه بعد از ظهر تا ده شب هر کس زودتر به مطب می‌رفت نام ‏‎ ‎‏او را می‌نوشتند. خیلی از بیماران پس از ثبت‌نام به دلیل دوری راه از ‏‎ ‎‏ساعت سه که نوبت می‌گرفتند همچنان در مطب می‌ماندند تا نوبتشان ‏‎ ‎‏بشود، نوبت بنده که شد نزد پزشک رفتم. سوالهای با ربط و بی‌ربط ‏‎ ‎‏زیادی از من کرد. اصرار داشت شغل مرا بداند، گفتم پاسدار هستم و در ‏‎ ‎‏کارهای حفاظت مشغول هستم، از او پرسیدم منظور شما از این سوالها ‏‎ ‎‏چیست و کار من چه ربطی به بیماری من دارد؟ دکتر گفت: مشکلات ‏‎ ‎‏جسمانی شما به دلیل نوع شغلتان می‌باشد، ایشان مرا قانع کرد و به من ‏‎ ‎‏توصیه نمود از این کار جدا شوم و نوع کارم را عوض کنم. به ایشان ‏‎ ‎‏قول دادم اگر بتوانم به توصیه‌های او عمل خواهم کرد. به ناگاه دکتر از ‏‎ ‎‏من پرسید: شما در کنار امام مشغول به کار هستی؟ من هم پزشک معالج ‏‎ ‎‏امام هستم، من چون دکتر را در بیت ندیده بودم از او چند سوال کردم و ‏‎ ‎‏متوجه شدم به بیت آمده و امام را معاینه کرده است. ایشان از ارادتش به ‏‎ ‎‏امام خیلی با من حرف زد. از لحن سخنش پیدا بود به چیزی که می‌گوید ‏‎ ‎‏خیلی اعتقاد دارد. هر چند شنیدن حرف‌های او برای من شیرین بود اما ‏‎ ‎‏چیزی که مرا آزار می‌داد این بود که جمعیت زیادی در مطب او منتظر ‏‎ ‎‏نشسته بودند تا بیماری که به داخل رفته بیرون بیاید و نفر بعدی داخل ‏‎ ‎‏شود. نگران این بودم که مبادا هنگام بیرون رفتن به من چیزی بگویند. ‏‎ ‎‏دکتر می‌گفت: یک روز که مشغول مداوای بیمارانم بودم ناگهان احساس ‏‎ ‎‏کردم ناراحتی قلبی پیدا کرده‌ام.‏