ایام ارتحال جانسوز حضرت امام
حضور شبانه عاشقان امام در جماران
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : رجائی ، غلامعلی ( گرد آورنده )

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

حضور شبانه عاشقان امام در جماران

‏هرچند مرگ حق است و هیچ‌کس را از آن گریزی نبوده و نیست اما ‏‎ ‎‏خبر رحلت امام بدترین خبری بود که من تا آن زمان در عمرم شنیده ‏‎ ‎‏بودم. امام همه چیز ما بود. جان و دل ما بود. هستی و امید ما بود و حالا ‏‎ ‎‏از میان ما رفته بود. ساعت پنج صبح به پایگاه رفتم و برپا دادم. برادران ‏‎ ‎‏را در سالن اجتماعات پایگاه جمع کردم و با دلی شکسته و پرخون و با ‏‎ ‎‏چشمانی اشکبار خبر رحلت امام را به آنها دادم و آنها را نسبت به روز ‏‎ ‎‏پر ماجرایی که در پیش داشتند، توجیه کردم. سرگرم انتظامات شدیم. از ‏‎ ‎‏همان ساعت دوازده شب هزاران نفر از عاشقان بی‌تاب امام که از رادیو ‏‎ ‎‏شنیده بودند، در کار معالجه امام مشکلی پیش آمده است، نالان و گریان ‏‎ ‎‏خودشان را به جماران رسانده و در درگاه پروردگار متعال، مشغول دعا ‏‎ ‎‏برای طلب شفا و سلامتی امام بودند. کسی نمی‌دانست اگر خبر ارتحال ‏‎ ‎‏امام از رادیو و تلویزیون اعلام گردد، چه شور و شیونی بر پا می‌شود. ‏‎ ‎‏خیلی‌ها در این ساعات چشم‌شان به تصویر تلویزیون وگوش‌شان به ‏‎ ‎‏اخبار رادیو بود تا ببینند چه خبری را می‌شنوند. تلخ یا شیرین. اما تقدیر ‏‎ ‎‏الهی بود که آن لحظه ناگوار فرا رسید. بعضی‌ها که در جماران بودند و ‏‎ ‎‏خبر ارتحال امام را زودتر از بقیه شنیده بودند، دوست نداشتند دیگرانی ‏‎ ‎‏را که در کنار دست‌شان نشسته بودند و برای شفای امامی که از دنیا رفته ‏‎ ‎‏بود دعا می‌کردند، از این خبر تلخ مطلع نمایند.‏

‏ دلمان را در سختی و تلخی مرگ امام با یادآوری واقعه رحلت ‏‎ ‎‏جانگداز پیامبر تسکین می‌دادیم. می‌گفتیم وقتی خدا برای محبوب خود ‏‎ ‎

‏پیامبر، مرگ قرار داده است تکلیف دیگران روشن است. باید خودمان را ‏‎ ‎‏به خدا بسپاریم و به رضای او رضایت بدهیم.‏