کتاب نکاح
هدایای ازدواج
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

هدایای ازدواج

هدایای ازدواج

[سؤال 10624]‏ ‏ ‏ 6007‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با سلام حضور محترم کارکنان دفتر امام و گشایندگان و هدایت کنندگان مشکلات‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 268

‏امت حزب الله‌. اجر و پاداشتان با خدای بزرگ و با سلام حضور محترم پدر بزرگوار و‏‎ ‎‏رهبر بزرگ شیعیان ‏

‏من از شهر شهیدپرور و از شهر خون و شهادت و ایثار، با شما سخن می گویم و‏‎ ‎‏امیدوارم سلام و پیام مرا از راهی دور پذیرا باشید. سخنم را کوتاه می کنم و اصل مطلب‏‎ ‎‏را برایتان می گویم. ولی ای خوانندۀ محترم، من سخنم را به این شرط می نویسم که‏‎ ‎‏شما نیز پاسخ گوی سؤالاتم باشید و سرسری از مطالب رد نشوید، بلکه در مقابل‏‎ ‎‏حرف هایم پاسخی برایم بنویسید تا مشکل مرا حل کنید. با سپاس فراوان.‏

‏من دختری هستم که در سال 1360 با یکی از جانبازان انقلاب و یکی از مشتاقان‏‎ ‎‏حزب الله‌ و سربازی از سربازان امام زمان ازدواج نمودم. اولین شرط شوهرم چنین بود‏‎ ‎‏که من همیشه به جبهه خواهم رفت و با شروع زندگی با شما، وضع تغییری نخواهد‏‎ ‎‏کرد و من هر لحظه آمادۀ شهادتم. من نیز که خواستار بودم به طریقی دین خود را‏‎ ‎‏نسبت به امام و انقلاب ادا کنم، قبول نمودم و با ایشان ازدواج نمودم. حدود دو ماه‏‎ ‎‏عقد کرده بودم و حدود شش ماه نیز با ایشان زندگی مشترک داشتم. یعنی جمعاً هشت‏‎ ‎‏ماه. تا این که در حملۀ رمضان همسرم به درجۀ رفیع شهادت رسید. با این که مرگ او‏‎ ‎‏ضربۀ روحی و عاطفی سختی به من وارد ساخت، ولی فیض عظیمی را نیز ـ همان طور‏‎ ‎‏که قرآن می فرماید ـ به من داد. اما کوله بار سرخ و پرمسئولیت ایشان را بر عهدۀ‏‎ ‎‏خویش نهادم و سوگند خوردم که ادامه دهندۀ راه وی باشم. خلاصه بعد از چهلم‏‎ ‎‏شوهرم؛ چون متأسفانه فرزندی از ایشان نداشتم، به خانۀ پدری ام نقل مکان کردم. بعد‏‎ ‎‏از یک ماه که گذشت، قرار شد اموال شهید را تقسیم کنند. و این کار صورت گرفت و‏‎ ‎‏طبق قانون و حکم شرع ‏‏ اموال به من که همسر ایشان می باشم تعلق گرفت. ‏

‏در اوایل، مادر شوهرم با مهربانی همه چیز را می پذیرفت، ولی کم کم وضع عوض‏‎ ‎‏شد و مادرشوهرم روی خشونت را به من نشان داده و می گوید به چه حقی تو باید‏‎ ‎‏اموال پسر مرا ببری و از این حرف ها، بگذریم. ‏

‏ای خوانندۀ محترم، من تو را نمی شناسم و شما هم مرا نمی شناسید. ممکن است‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 269

‏شما از درد سنگین من با خبر باشید؛ زیرا درد من، درد همه است، یعنی اکثر همسران‏‎ ‎‏شهدا. حال با کوهی از گرفتاری برخورده ام و نمی دانم چه کنم و تکلیفم چیست؟‏

‏1. در مورد ری گشون، ری گشون پول ها و هدایایی هستند که رسم است به عنوان‏‎ ‎‏تبریک ازدواج عروس و داماد به آن ها هدیه می دهند. این هدایا یا پول هستند یا‏‎ ‎‏جنس، حال نمی دانم که این پول ها و اجناس، متعلق به چه کسی هستند. شاید بفرمایید‏‎ ‎‏که از حاکم شرع بپرسید، حاکم شرع می فرمایند: باید هرچه خانوادۀ داماد داده اند و‏‎ ‎‏هرچه خانوادۀ عروس داده اند، آن ها را از هم جدا کنید و هر کدام سهم خودشان را‏‎ ‎‏ببرند. دو تن دیگر از علما، می فرمایند: این هدایا را به عنوان شروع زندگی به پسر و‏‎ ‎‏دختر می دهند؛ پس حال، کسی حق ندارد آن ها را از شما بگیرد حتی این پول ها‏‎ ‎‏خمس هم ندارند. ‏

‏من مانده ام، چه کنم، با کدام قانون رفتار کنم! مرا راهنمایی کنید و پاسخم دهید. من‏‎ ‎‏از شما خواستارم، تمنا دارم و خواهشمندم که مرا بی جواب نگذارید. به خدا برادران‏‎ ‎‏هیچ کس نیست کارم را انجام بدهد، به هر کسی کاری بگویم با یک اخمی پاسخم‏‎ ‎‏می دهد. همه خودشان را از این موضوع، کنار کشیده اند. یکی می گوید هر چیز داری‏‎ ‎‏به آن ها بده و حرف نزن. یکی دیگر می گوید این ها حق خودت هستند. خلاصه‏‎ ‎‏حرف ها زیادند؛ ولی از شما تمنا دارم از روی قانون قرآن و اسلام، مرا راهنمایی کنید.‏

بسمه تعالی، به حسب عرف محل، هرچه برای زن آورده اند اختیارش با خود او است. 

‏2. آینۀ عروس و تشک و لحاف عروسی به چه کسی تعلق دارند؟ به همسر شهید یا مادر شهید؟ من که‏‎ ‎‏سؤال کرده ام و می گویند: این ها جزو نقدینۀ مهریه حساب می شوند. باز هم از شما سپاس گزارم، اگر‏‎ ‎‏پاسخم را بدهید. ‏

بسمه تعالی، اگر جزء مهر نیست و به زن بخشیده نشده؛ جزء ترکه شهید محسوب است.

‏3. در مورد لباس های شهید، آیا من حق دارم از آن ها مقداری بردارم یا خیر و آیا حتی لباس های شهید‏‎ ‎‏جزو اموال محسوب می شوند یا این که آن ها را نباید به حساب بیاوریم؟‏

بسمه تعالی، لباس های شهید، مثل بقیه اموال او جزء ترکه او می باشد. 


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 270

‏به امید این که پاسخم را بدهید و مرا از گرفتاری درآورید. من مطیع و مقلد امام بزرگوارمان هستم و دلم‏‎ ‎‏می خواهد مطلب صحیح را از ایشان بشنوم؛ زیرا حرف های حاکمان شرع با هم تطابق نمی کند و‏‎ ‎‏موضوع این است که متأسفانه، یک حالت خصومت بین من و مادرشوهرم وجود دارد. نه من، بلکه‏‎ ‎‏اکثر همسران شهدا این گونه هستند. آن ها به ما این طور وانمود می کنند که ما همسران خود را کشته ایم.‏‎ ‎‏روزی هزار بار تحت این زخم زبان ها قرار می گیرم. با من قطع رابطه کرده اند و هیچ کس از آن ها به‏‎ ‎‏دیدنم نمی آید. با این وجود، صبر را پیشۀ خود ساخته ام و در تمام مصائب از خداوند متعال طلب یاری‏‎ ‎‏و مدد می جویم. در این میان شما را یافتم و می دانم که دل همسری داغدار را بی پاسخ نمی گذارید. به‏‎ ‎‏امید جواب دادن به سؤالاتم و رهانیدن من از این افکار که شب و روز عذابم می دهند. وقت با ارزش‏‎ ‎‏شما را بیش از این نمی گیرم و از یکایک شما سپاس گزارم.‏

‏دست پدر بزرگوارم را از راهی دور می بوسم و برایشان طول عمر و سلامتی را خواستارم‏

‏4. آیا در اسلام خرید و فروش عروسک اسباب بازی گناه دارد و حرام است یا نه؟ زیرا در کتاب گناهان‏‎ ‎‏کبیره از آیت الله‌ دستغیب آمده است که این معامله حرام است. از نظر شما چطور است؟‏

بسمه تعالی، مانع ندارد، اگرچه ساختن مجسمه ذی روح جایز نیست. 

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 271