کتاب نکاح
4ـ ازدواج در عدّه و تکمیل عدد
ملحقات به ازدواج در عده
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

ملحقات به ازدواج در عده

اسباب تحریم

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

ملحقات به ازدواج در عده

ملحقات به ازدواج در عده

[سؤال 10450]‏ ‏ ‏ 5878‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضور محترم رهبر انقلاب آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام عزه‏

‏همان طوری که در نامه گذشت، شرح حال خود را کتباً به عرض رساندم. شوهر‏‎ ‎‏اول من، بعد از آنی که در دادگاه حاضر شد به کلی منکر شد و گفت: «بنده در وقت‏‎ ‎‏طلاق دادن به هیچ وجه از حال شما اطلاعی نداشتم و شما در ایام عادت نبودید».‏‎ ‎‏فعلاً بنده از شوهر دوم یک بچه دارم. تکلیف بنده را معیّن فرمایید که آیا در این‏‎ ‎‏صورت که شوهر اول منکر شده که «شما در ایام عادت نبودید»، می توانم با شوهر دوم‏‎ ‎‏زندگی نمایم یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، انکار شوهر اول اثر ندارد. شما اگر می دانید که در ایام عادت طلاق واقع شده، طلاق و نکاح با شوهر دوم باطل است و در صورت تحقق دخول بعد از عقد با دومی، بر او حرام ابدی هستید.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 171

[سؤال 10451]‏ ‏ ‏ 5879‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت برادر محترم، پس از عرض سلام، برادر، از شما خواهش می کنم جواب‏‎ ‎‏مسأله ای را که مطرح می کنم، به طور کامل برای من بنویسید:‏

‏حدود نه سال پیش مردی مرا صیغه کرد؛ البته این صیغه، دائمی بود و می گفت که‏‎ ‎‏بعد عقد می کنم و در موقع صیغه، ما شهودی نداشتیم و بعد از چند ماه، این مرد بنای‏‎ ‎‏ناسازگاری گذاشت و به من خرجی نمی داد و می گفت: می گذارم و می روم و بعد از‏‎ ‎‏شش ماه بی خبر گذاشت و رفت و من نه مدرکی از او داشتم و نه آدرسی داشتم و هیچ‏‎ ‎‏یک از اقوامش را هم به من معرفی نکرد و دیگر خبری هم از او نشد و ضمناً در آن‏‎ ‎‏موقع من حامله بودم و بعد که بچه به دنیا آمد، چون شناسنامه نداشت و من هم‏‎ ‎‏خرجی نداشتم، بچه را به پرورشگاه گذاشتم. بعد از دو سال، یکی از اقوام من او را‏‎ ‎‏دیده بود و به کلانتری برد و آن جا به دست پاسبان آن جا سپرده بود که نگهدارند و بعد‏‎ ‎‏آمد تا مرا ببرد. وقتی رفتیم به کلانتری، دیدیم او را آزاد کرده بودند. وقتی از پاسبان‏‎ ‎‏پرسیدیم و شاکی شدیم، گفت که آن مرد گفته که او زن من نبوده و این ها دروغ‏‎ ‎‏می گویند و من این را نمی شناسم و بالاخره با حقّه فرار کرده بود. در ضمن، به آن فامیل‏‎ ‎‏ما هم این را گفته بود که من این زن را نمی شناسم و او زن من نبوده و حاشا کرده بود و‏‎ ‎‏بعد از چند وقت هم یکی از همسایه ها را دیده بود و همین را گفته بود که او زن من‏‎ ‎‏نبوده و من او را نمی شناسم و دوباره حاشا کرده بود و من بلاتکلیف مانده بودم؛ تا‏‎ ‎‏این که از آقایی این مسأله را پرسیدم. ایشان گفت که این صیغه باطل شده؛ چون متارکه‏‎ ‎‏کرده و خرجی نداده، خود به خود باطل می شود و من هم شوهر کردم. اکنون مدت دو‏‎ ‎‏سال است که شوهر کرده ام و حالا دوباره به شک و تردید افتاده ام و برایم مسأله ای‏‎ ‎‏شده؛ با دفتر امام در تهران، تلفنی تماس گرفتم و پرسیدم؛ آن جا گفتند که شما حق‏‎ ‎‏این که شوهر بکنید نداشتید و باید طلاق بگیرید و در آن خانه حرام است بمانید و بعد‏‎ ‎‏به ما گفتند: اگر شما به دفتر امام در قم نامه بنویسید بهتر است و مسأله شما را جواب‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 172

‏می دهند. حالا از شما خواهش می کنم هرچه زودتر جواب این نامه را بدهید و مرا از‏‎ ‎‏نگرانی در بیاورید. متشکرم‏

بسمه تعالی، اگر شما با او ازدواج دائم کرده اید و صیغه دائم خوانده شده، ازدواج دوم شما باطل است و بر شوهر جدید حرام ابدی هستید و باید از او جدا شوید و نیازی به طلاق ندارد و همچنین اگر صیغۀ ازدواج موقت خوانده شده و مدت آن باقی بوده یا در اثنای عدّه، ازدواج با دومی نموده باشید. ولی اگر صیغۀ موقت بوده و بعد از گذشت مدت و ایّام عدّه، ازدواج با دومی نموده اید، ازدواج دوم صحیح است.

[سؤال 10452]‏ ‏ ‏ 5880‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 3 / 9 / 1358‏

‏مسئول محترم پاسخ دادن به سؤال های شرعی دفتر حضرت امام خمینی‏

‏احتراماً؛ به عرض رسانده و امید جواب دارم.‏

‏این جانب در تیر ماه سال جاری با خانمی سی ساله ازدواج نمودم و بعد از ازدواج‏‎ ‎‏متوجه شدم که خانم مزبور سه سال در عقد شرعی و قانونی پسر دایی اش بوده و بعد‏‎ ‎‏از طریق دادگاه خانواده طلاق گرفته و برای ازدواج مجدد، شناسنامه خود را عوض‏‎ ‎‏نموده است. یک ماه پس از ازدواج به مسأله 2836 رساله امام برخوردم، مبنی بر باطل‏‎ ‎‏بودن این گونه طلاق ها که توسط دادگاه های خانواده انجام شده زیرا قوانین آن از‏‎ ‎‏مجلسین منحله و غیر قانونی گذشته بوده است. چون از نظر زناشویی و صاحب اولاد‏‎ ‎‏شدن در شبهه هستم، مستدعی است بفرمایید: این ازدواج شرعاً صحیح است یا نه؟ و‏‎ ‎‏اگر از نظر شرعی اشکال دارد بفرمایید: تکلیف حقیر چیست؟ مضافاً این که خانم‏‎ ‎‏مزبور در ازدواج با من باکره بوده و توسط خودم تصرف شده است و از هنگام وقوف‏‎ ‎‏بر مسأله فوق هیچ گونه تماس جنسی با وی نداشته ام و اولادی هم در میان نیست.‏

بسمه تعالی، در صورتی که طلاق با اذن زوج و وکالت او نبوده، ازدواج دوم باطل و در فرض تحقق دخول، زن بر شما حرام مؤبّد است.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 173

[سؤال 10453]‏ ‏ ‏ 5881‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر محترم مسئول دفتر امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏پس از ابلاغ عرض سلام به عرض می رساند:‏

‏اگر چنانچه کسی یک دختری را عقد نماید و فرد دیگری بیاید این دختر را برای‏‎ ‎‏خودش عقد نماید، بدون این که شوهر اولی طلاق دهد و این شوهر دومی از آن دختر،‏‎ ‎‏صاحب اولاد شود وظیفه چیست؟ آیا عقد محکوم به صحت است یا نه و آیا این اولاد‏‎ ‎‏حلال زاده است یانه؟ لطفاً جواب را مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر عقد اول با شرایط و صحیح واقع شده، عقد دوم باطل است و با تحقق دخول، زن و مرد دوم بر هم حرام ابدی می شوند؛ ولی با فرض جهل، بچه حکم ولد حلال را دارد.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 174