کتاب نکاح
5ـ کفر
ازدواج و ارتداد یکی از زوجین
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

ازدواج و ارتداد یکی از زوجین

اسباب تحریم

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

ازدواج و ارتداد یکی از زوجین

ازدواج و ارتداد یکی از زوجین 

[سؤال 10467]‏ ‏ ‏ 5893‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک زعیم عالی قدر و قائد عظیم الشأن حضرت آیت الله‌ العظمی الامام‏‎ ‎‏خمینی دامت برکاته‏

‏اگر زنی از شوهرش کراراً ناسزا بشنود به این معنا که جسارت به پیغمبر‏‎ ‎‏اسلام صلی الله علیه و آله وسلم و سایر ائمه و امامزاده ها باشد، آیا چنین زنی در خانه برای چنین مردی‏‎ ‎‏حلال است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، مجرد سبّ و ناسزا گفتن به پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم یا امام در حکم ارتداد نیست و موجب حرام شدن زن بر شوهر نمی شود.

[سؤال 10468]‏ ‏ ‏ 5894‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 12 / 1360‏

‏شوهرم مرا به زور و تهدید به خارج از شهر می برد تا من نتوانم در تظاهرات ها‏‎ ‎‏شرکت کنم. خدا را گواه می گیرم که تمامی این ها را که می نویسم عین حقیقت است و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 180

‏بعضی اوقات به جان تهدید می کرد و به زور به خارج از شهر (که پدر و مادر و دیگر‏‎ ‎‏اقوامشان که یکی از دیگری فاسدتر و بدترند) می برد و برای این که روح مرا عذاب‏‎ ‎‏دهد بدترین ناسزاها را نثار انقلاب و مردم انقلابی می کرد بعد از مدت سه سال که از‏‎ ‎‏پیروزی انقلاب می گذرد هنوز از ناسزاگویی ها و بدگویی های او کاسته نشده بلکه‏‎ ‎‏خروارها زیادتر شده است و من به گفته امام عزیزم و از جان بهترم که می گفت هر کس‏‎ ‎‏به من ناسزا گفت شما چیزی نگویید برای حفظ وحدت عمل می کردم و دم نمی زدم‏‎ ‎‏خدا گواه است که در دل من چه می گذرد و هر لحظه که شوهر من دهان باز کرده‏‎ ‎‏ناسزایی به امام خمینی و امامان علیهم السلام و اسلام می گوید به اندازه چند سال مرا عذاب‏‎ ‎‏می دهد. اکنون مدت چند ماه است (ببخشید که این ها را بر روی کاغذ می آورم) که‏‎ ‎‏وجود خدا را انکار می کند و می گوید خداوند اصلاً وجود ندارد و اصلاً اسلامی وجود‏‎ ‎‏ندارد و باز برای سومین بار می گویم خدا گواه است چه حالی دارم این دو سه ماه و‏‎ ‎‏وقتی که به رسال‏‏ۀ‏‏ امام خمینی مراجعه کردم او را مرتد یافتم و اکنون مانده ام که چه کنم‏‎ ‎‏از طرفی وجود دو بچه بی گناهم را و از طرفی تکلیف شرعی من. نمی دانم چه کنم؟‏‎ ‎‏مرا راهنمایی فرمایید. ‏

بسمه تعالی، اگر منکر خدا یا رسول یا یکی از ضروریات دین است حکم مرتد و کافر دارد و باید از او جدا شوید.

[سؤال 10469]‏ ‏ ‏ 5895‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 12 / 1360‏

‏دفتر امام خمینی، سلام علیکم، پس از عرض سلام از فرسنگ ها راه دور خدمت‏‎ ‎‏رهبر و خدمتگزاران اسلام، به استحضار می رسانم که وظیفۀ شرعی من ایجاب نموده‏‎ ‎‏تا مطالب زیر را به خدمت شما برسانم.‏

‏مدت سه ماه است که ازدواج نموده ام. در اوایل ازدواج، همسرم اظهار می داشت‏‎ ‎‏که همه مسلمان هستیم؛ ولی از آن موقع تا کنون که مروری از زمان می گذرد، هدفش‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 181

‏عوض شده و می گوید که مگر عقیده آزاد نیست؛ هدف و عقیدۀ من کمونیستی است.‏‎ ‎‏لذا خواهشمندم که بفرمایید تکلیف شرعی من دربارۀ این زن چیست؟ هرچه سریع تر‏‎ ‎‏روشن فرمایید. از پروردگار متعال، طول عمر رهبر کبیر انقلاب امام خمینی را‏‎ ‎‏خواستاریم. ‏

بسمه تعالی، اگر جداً کمونیست است که منکر خدا یا رسول یا ضروری دین باشد، محکوم به ارتداد و کفر است و باید از او جدا شوید.

[سؤال 10470]‏ ‏ ‏ 5896‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏پس از عرض سلام و ادب می دانم گرفتاری دارید و خیلی از امور هست ولی من‏‎ ‎‏هم بایستی به وظایف شرعی خود عمل کنم و چاره ای ندارم. من یک مسلمانم و تا‏‎ ‎‏اندازه ای که می توانم به وظایف دینی خود عمل می کنم و همسری دارم که به تمام‏‎ ‎‏مقدسات مذهبی ناسزا می گوید، تقاضا دارم وظایف شرعی مرا تعیین نمایید که چطور‏‎ ‎‏با کسی که به پیغمبر و ائمه اطهار و مقدسات مذهبی فحش های ناروا و مستهجن‏‎ ‎‏می دهد ادامۀ زندگی دهم؟‏

بسمه تعالی، اگر از روی عمد و اختیار کلمات کفر می گوید مرتد است و باید فوراً از او جدا شوید و احتیاج به طلاق ندارد و در صورت مرتد ملی بودن او اگر در ایام عده توبه نکرد عقد شما منفسخ شده است.

[سؤال 10471]‏ ‏ ‏ 5897‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 8 / 1360‏

‏پیشگاه مبارک زعیم عالی قدر حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی‏

‏با عرض سلام و آرزوی سلامت برای آن مقام شامخ، اجازه می خواهم سؤال‏‎ ‎‏شرعی خود را مطرح سازم و استدعای پاسخ نمایم.‏

‏اگر زن و مرد مسلمانی با یکدیگر ازدواج دائم نمایند و پس از چند سال مرد از‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 182

‏اسلام خارج و به یکی از ادیان صاحب کتاب (مثل زرتشتی یا کلیمی و یا مسیحی)‏‎ ‎‏وارد شود؛ آیا تکلیف زن که مسلمان باقیمانده است، چیست؟ می تواند با شوهرش‏‎ ‎‏ادامۀ زندگی دهد و یا بایستی طلاق بگیرد؟‏

بسمه تعالی، اگر مرد مسلمان بوده و مرتد شده؛ نکاح باطل است.

[سؤال 10472]‏ ‏ ‏ 5898‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 14 / 9 / 1361‏

‏حضور مبارک دفتر امام خمینی، دامت برکاته‏

‏1. مسأله ای شرعی مربوط به زن و شوهردارم که خواهشمندم نظر مبارک را بیان‏‎ ‎‏فرمایید. ‏

‏شوهر خدا را انکار می کند و می گوید قیامت و عدل و امامت وجود ندارد و به هیچ‏‎ ‎‏یک از قوانین الهی و اسلامی عقیده ندارد و قرآن و پیامبر را انکار کرده و ناسزا‏‎ ‎‏می گوید. آیا زن می تواند طلاق بگیرد یا نه؟ و زن هم راضی به طلاق است، آن ها‏‎ ‎‏دارای دو فرزند می باشند؛ یکی پسر که کبیره است و یکی هم دختر که از نظر شرعی،‏‎ ‎‏کبیره می باشد. نظر مبارک را در این مورد مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، در فرض مذکور، طلاق لازم نیست و زن باید فوراً از چنین شوهری جدا شود و بر او حرام است.

‏2. صفات سلبیه و ثبوتیه را معنا نمایید.‏

بسمه تعالی، صفاتی که در خداوند متعال هست ـ مثل علم و قدرت ـ آن ها را صفات ثبوتیه و آنچه در او نیست ـ مثل ترکیب یا داشتن جسم ـ آن ها را سلبیه می گویند و برای تفصیل و توضیح مطلب، به کتاب های مربوطه مراجعه نمایید.

[سؤال 10473]‏ ‏ ‏ 5899‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 9 / 1361‏

‏با درود به رهبر انقلاب اسلامی که این انقلاب را تا کنون جهت رسانیدن پیام‏‎ ‎‏اسلام  به تمام جهان پیش برده اند، تقاضا دارم مرقوم فرمایید که حکم شرعی من‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 183

‏در  مورد مشکل اخیر چیست؟‏

‏نزدیک دو سال پیش به عقد محضری فردی از افراد دور فامیل درآمدم. مدتی بعد‏‎ ‎‏و قبل از شروع زندگی مشترک، ایشان دستگیر شدند و اکنون پانزده ماه است که در‏‎ ‎‏زندان هستند. اخیراً که پرونده شان به جریان افتاده، به گفتۀ بازپرس ایشان، او با‏‎ ‎‏منافقین فعالیت و همکاری داشته. حال با توجه به مسأله نفاق ایشان آیا عقد باطل‏‎ ‎‏می شود یا خیر و باید از نظر شرعی تقاضای طلاق بکنم یا خیر؟‏

‏به هر حال به حکم شرع ـ در شرایط بالا ـ وقتی چنین فردی آزاد شود، می توانم با‏‎ ‎‏او زندگی کنم؟ ‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، عقد باطل نیست، مگر یقین به ارتداد او باشد.

[سؤال 10474]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 221

‏4. بنده شوهری دارم که با انقلاب رابطه خوبی ندارد، در عین حال ضد انقلاب هم‏‎ ‎‏نیست که دست به بمب گذاری و ترور بزند و یا با افرادی که این کارها را انجام‏‎ ‎‏می دهند رابطه داشته باشد، ولی نماز نمی خواند در خانه هم به من و بچه ها بدی‏‎ ‎‏می کند آیا من به این مرد حرام هستم؟‏

بسمه تعالی، مجرد آنچه ذکر کردید موجب حرمت شما به او نمی شود و لازم نیست طلاق بگیرید.

[سؤال 10475]‏ ‏ ‏ 5900‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با تقدیم عرض سلام، محضر مبارک قائد عظیم الشأن و زعیم عالی قدر، حضرت‏‎ ‎‏آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی، در مقام زحمت برآمدم:‏

‏اگر زنی از شوهر خود کلمات کفر آمیزی بشنود لفظاً و عملاً؛ از قبیل توهین به‏‎ ‎‏حضرت محمد صلی الله علیه و آله و حضرت علی علیه السلام و امام رضا علیه السلام و سید احمد بن موسی علیه السلام و‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 184

‏قرآن کریم، و منکر خدا و نماز و روزه و معاد باشد و واجبات دین اسلام را قبول‏‎ ‎‏نداشته باشد، آیا این زن به چنین مردی ـ در صورت ثابت شدن اعمال فوق بر زن و‏‎ ‎‏مشاهد‏‏ۀ‏‏ چنین اعمالی در هم‏‏ۀ‏‏ حالات روحی مرد ـ حلال است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، در فرض مرقوم، بر چنین شوهری حرام است و باید فوراً از او جدا شود و نیاز به طلاق هم نیست.

[سؤال 10476]‏ ‏ ‏ 5901‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏زنی هستم که شوهرم طبق مسأله 2447 و 2448 رساله، مرتد است و 39 سال سن‏‎ ‎‏دارم و در این مسأله آمده که باید عده نگهدارد من نمی دانم چگونه؟‏

‏ضمناً از لحاظ اخلاق خانوادگی مرا فوق العاده اذیت می کند و زندگی برایم تنگ‏‎ ‎‏شده است. ضمناً چون او روحی‏‏ۀ‏‏ نفاق دارد، جلو افراد اظهار انکار خدا و معاد و نماز را‏‎ ‎‏نمی کند، اما در خانه، حتی فحش و ناسزا به پیامبر صلی الله علیه و آله و ائمه ـ صلوات الله‌ علیهم ـ‏‎ ‎‏می گوید. با توجه به قوانین جدید و دادگاه ها، من چگونه این کار را بکنم و شواهد‏‎ ‎‏زیادی بر ارتداد او دارم. از محضر امام تقاضای فتوا در این مورد را دارم، تا وظیفه و‏‎ ‎‏تکلیف الهی من روشن بشود. البته حرف های زیادی در رابطه با زندگی من و شوهرم‏‎ ‎‏وجود دارد که به علت کمبود وقت امام، آن ها را متذکر نشدم. فقط عمده مطلب آن را‏‎ ‎‏در این جا آوردم و تقاضای تعیین تکلیف دارم. ‏

بسمه تعالی، اگر شما یقین به ارتداد او پیدا کنید، دیگر محرم او نیستید، و نمی توانید با او زندگی نمایید.

[سؤال 10477]‏ ‏ ‏ 5902‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 5 / 10 / 1361‏

‏ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی شما از درگاه خداوند تبارک و تعالی و با‏‎ ‎‏آرزوی مستمر پیروزی رزمندگان کفر ستیز اسلام در جبهه های نور علیه ظلمت‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 185

‏حقیر ضمن پوزش از مزاحمت، خواستار پاسخی قاطع مانند همیشه در مورد‏‎ ‎‏مشکل خود بوده و چشم انتظار پاسخ جناب عالی هستم.‏

‏این جانب زنی هستم مسلمان و در خانواده ای مسلمان به دنیا آمده ام و در دامن پر‏‎ ‎‏برکت اسلام تربیت یافتم. حدود یک سال و اندی پیش با شخصی ازدواج نمودم‏‎ ‎‏ولیکن بعد از گذشت مدتی به نکته ای اساسی و تکان دهنده پی بردم و آن نکته این بود‏‎ ‎‏که در موقع نماز حاجت شوهرم سجادۀ نماز را از زیر پایم کشید و گفت: این چه‏‎ ‎‏حرکتی است که انجام می دهی و نماز و دین بی فایده و بی معنا است! و این حرکات‏‎ ‎‏ابلهانه را (به قول خودش) انجام مده. بعد من ضمن تشریح مبانی شریعت مقدس‏‎ ‎‏اسلام خواستم فلسفۀ دین را تا حدودی که می دانستم برایش توضیح دهم، ولی انگار‏‎ ‎‏مانند دیواری بود که برایش صحبت می کردم و در ضمن صحبت من، پدر و مادر او به‏‎ ‎‏طرفداری از او برخاسته و ضمن فحاشی به این شریعت الهی، موجب درگیری شدند.‏‎ ‎‏باز بعد از گذشت مدتی که به دیدار اقوام خود رفته بودم، در موقع مراجعه ملاحظه‏‎ ‎‏نمودم که چند مرد نامحرم ـ که به قول شوهرم از اقوامش بودند ـ در اتاق من مشغول‏‎ ‎‏قمار بودند و اثاثیۀ اتاق به هم ریخته بود. من چون خود را در مقابل آن ها ناتوان دیدم‏‎ ‎‏بازگشتم. بعد از گذشت این ماجرا در شبی که بسیار سرد بود، در موقع روشن کردن‏‎ ‎‏بخاری اتاقم ـ به منظور گرم کردن خود و طفلی که در شکم داشتم ـ پدر شوهرم با‏‎ ‎‏عجله بخاری را خاموش و به گوشه ای پرت کرد و گفت: چرا آن قدر به خودت‏‎ ‎‏می رسی و مگر ما می توانیم این نفت را استفاده کنیم؟! با این که آن مقدار نفتی که در‏‎ ‎‏بخاری بود را از خانۀ پدرم آورده بودم. باز هم بعد از گذشت مدتی آن مرد هنوز‏‎ ‎‏بی دین بود. من هرچه خواستم او را راهنمایی و به راه راست هدایت نمایم قبول‏‎ ‎‏نمی کرد و هنوز کفر می گفت؛ تا این که من از خانۀ آن مرد ـ البته با اجازۀ او ـ خارج‏‎ ‎‏شدم و به خانۀ پدرم مراجعت کردم. بعد از گذشت مدتی که در خانۀ پدرم اقامت‏‎ ‎‏داشتم، او دیگر به دنبال من نیامد؛ چون قرار بود به دنبالم بیاید. ولی با کمال تأسف‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 186

‏چند ماه بعد نامه ای از دادگاه آورده بود و مرا به دادگاه احضار نمود و متأسفانه با این که‏‎ ‎‏من جزئیات زندگی خود را برای مسئول دادگاه تشریح نمودم، رأی به نفع او صادر‏‎ ‎‏شد؛ ولی ضمن پی گیری این موضوع، پرونده به مقامات عالی قضایی رجوع شد که‏‎ ‎‏هنوز جوابی از آن ها دریافت نکرده ام. از جناب عالی خواستارم که به سؤالات‏‎ ‎‏این جانب پاسخ کامل و قاطع عنایت فرمایید. ‏

‏آیا من می توانم با آن مرد که از راه راست منحرف شده و اصول اسلام را منکر‏‎ ‎‏گردیده است زندگی کنم یا نه؟‏

‏و نیز آیا تکلیف شرعی من با شخصی که بعد از گذشت یک سال، نه به دیدن من و‏‎ ‎‏نه به دیدن فرزند خردسالش نیامده، چیست؟‏

‏و اسلام در مورد شخصی که قرآن را در موقع مسافرت که برای رفع بلا در جلوی‏‎ ‎‏او می گیرند به گوشه ای پرت می کند و به قرآن کریم ناسزا می گوید، چه می گوید، و نظر‏‎ ‎‏جناب عالی در مورد این شخص چیست؟‏

‏خواهشمندم که این جانب را راهنمایی نموده و جواب قاطعی در مورد این مطالب‏‎ ‎‏به من بدهید. چشم انتظار جواب شما هستم. با موفقیت روز افزون قوای اسلام و طول‏‎ ‎‏عمر شما، من الله‌ التوفیق‏

بسمه تعالی، چنانچه منکر خدا یا رسول خدا یا یکی از ضروریات دین باشد، محکوم به ارتداد است و باید از او جدا شوید.

[سؤال 10478]‏ ‏ ‏ 5903‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏دفتر محترم امام، ضمن عرض سلام و پوزش از مزاحمت، استدعای دقت کافی و‏‎ ‎‏پاسخ گویی مشکلی را داشتم.‏

‏خواهری هستم در شرایط سنی و شغلی: سی و شش سال و کارمندی با سه‏‎ ‎‏هزارتومان حقوق؛ حدود بیست و یک سال است که ازدواج کرده ام و دارای سه‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 187

‏فرزند  ـ 1. پسری 17 ساله 2. دختر 14 ساله 3. پسر 7 ساله ـ می باشم. ‏

‏مشکلی که دارم، دانستن زندگی کردن من از لحاظ شرعی، با مردی است که‏‎ ‎‏مشروب می خورد و نماز و روزه و به طور کلی، هیچ یک از دستورات خدا را انجام‏‎ ‎‏نمی دهد و فقط مسلمان شناسنامه ای است. گاه می گوید: خدایا مرا ببخش. گاهی‏‎ ‎‏می گوید: بهشت و جهنم همین جا است و هنگامی که انسان فوت کرد، دیگر تمام شده‏‎ ‎‏و تقریباً به معاد عقیده ندارد. از لحاظ اخلاقی هم هیچ خوب نیست؛ یعنی وقتی‏‎ ‎‏مشروب می خورد، فحاشی می کند به طوری که به من نسبت ناسزا و ناروا می دهد.‏‎ ‎‏چون اخیراً من یکی ـ دو تا از کتاب های آقای دستغیب، به خصوص گناهان کبیره را‏‎ ‎‏خوانده ام، در گیجی عجیبی فرو رفته ام و تصمیم به جداشدن دارم. حتی چند ماهی‏‎ ‎‏است که با او طوری رفتار کرده ام که تماس زناشویی هم نداشته ام؛ چون خوانده ام زنی‏‎ ‎‏که با مرد شراب خوار تماس داشته باشد، به زنا رفته. البته در این مدت چند سال، دو‏‎ ‎‏بار خواستم جدا شوم و تقاضای طلاق هم داده ام، ولی چون قاضی هایی که از طرف‏‎ ‎‏رژیم ملعون سابق در رأس کار بودند، شراب خواری را عیب ندانسته، در جواب‏‎ ‎‏می گفتند: دلایل تو قانع کننده نیست. البته او هیچ حاضر نیست که جدا شود. مهم تر از‏‎ ‎‏همه، بچه ها را به من نمی دهد. خلاصه ناراحتی من از این است که در پیشگاه خداوند‏‎ ‎‏به خاطر زندگی کردن با چنین مردی مسئول نباشم؛ و گرنه اگر بدانم از لحاظ شرعی،‏‎ ‎‏مسئولیتی برایم نیست، به خاطر منحرف نشدن بچه ها باز هم ناراحتی ها را تحمل‏‎ ‎‏می کنم. ‏

‏دیگر این که قبل از انقلاب و اوایل زندگی، مرا هم از کارهای دینی منع می کرد، ولی‏‎ ‎‏اکنون هیچ جلوگیری از کارهای من نمی کند و فقط غیر مستقیم، نارضایتی خودش را‏‎ ‎‏از رفتن به جلسۀ دینی و راهپیمایی و نماز جمعه و دعای کمیل نشان می دهد. از این‏‎ ‎‏نظر هم می خواستم بدانم آیا باید در این موردها به حرف چنین شوهری گوش کرد یا‏‎ ‎‏اطاعتش واجب نیست؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 188

‏در ضمن، در اثر دادخواست دادن و کشمکش، قباله نامه ام هم گمشده و چیزی در‏‎ ‎‏دست ندارم، ولی هیچ چشم داشتی به حق و حقوق ندارم. فقط استدعای عاجزانه‏‎ ‎‏دارم جواب را طوری لطف بفرمایید که اگر لازم بود جدا شوم، در دادگاه مورد استفاده‏‎ ‎‏قرار گیرد. با خواهش از خدای بزرگ، در جزای خیر برای شما.‏

بسمه تعالی، تا کفر و ارتداد، به وجه شرعی ثابت نشود، زوجیت به حال خود باقی است و احکام آن مترتب است.

[سؤال 10479]‏ ‏ ‏ 5904‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 10 / 9 / 1361‏

‏حضور محترم رهبر کبیر انقلاب و امام عزیزتر از جانم‏

‏سلام خود را از جوار امام هشتم، شهر شهادت، به حضورتان تقدیم می دارم.‏

‏با عرض معذرت، از حضور شما امام عزیز خواهشمند است در مورد مشکل‏‎ ‎‏خانوادگی، تکلیف شرعی من و فرزندانم را روشن نمایید.‏

‏زنی هستم 56 ساله و خانه دار که مدت 40 سال است که ازدواج کرده ام و مادر‏‎ ‎‏هشت دختر می باشم، که چهار تن از دخترانم ازدواج کرده اند و چهار تای دیگر مجرد‏‎ ‎‏و در منزل می باشند. شوهری دارم بازنشستۀ ادارۀ دارایی که مدت 40 سال است که‏‎ ‎‏معتاد به تریاک و مشروبات الکلی است و نه نماز می خواند و نه روزه می گیرد و حتی‏‎ ‎‏منکر روز قیامت می باشد و تقریباً مدت ده سال است که اختلافات ما شدیدتر شده و‏‎ ‎‏در این مدت ده سال اخیر به هیچ وجه خرجی من و بچه هایش را نمی پردازد، و دوتن‏‎ ‎‏از دخترانم ـ که معلم و مجرد می باشند ـ خرج زندگی را می پردازند و حتی از شوهرم‏‎ ‎‏نیز، مانند میهمان پذیرایی می کنند و مدتی است که شوهرم به من تهمت زنا می زند و‏‎ ‎‏بسیار مرا معذّب و ناراحت می کند، و فرزندانم که بسیار انقلابی و با ایمان هستند، از‏‎ ‎‏داشتن چنین پدری رنج می برند و به من می گویند که اگر از نظر شرع اشکالی ندارد،‏‎ ‎‏طلاق بگیر. و من الآن حیران مانده ام که چه کنم؟ آیا از این مرد جدا شوم و یا این که در‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 189

‏منزل او باقی بمانم؟ اگر طلاق بگیرم به کجا بروم؟ فرزندانم را چه کنم؟ البته همۀ آن ها‏‎ ‎‏کبیر می باشند و فقط کوچک ترین دخترم پانزده ساله است. آیا می شود در منزل‏‎ ‎‏شوهرم باقی بمانم و طلاق نگیرم و لیکن اطاعت او را نکنم؟ بارها به شوهرم گفته ام که‏‎ ‎‏تو می توانی زن دیگری بگیری، و او نیز گاهی به من می گوید: از منزل من بیرون برو، تو‏‎ ‎‏زن فاسق و بدکاره ای هستی، من تو را نمی خواهم. در صورتی که تمام فامیل و‏‎ ‎‏آشنایان، گواهی به پاکی من می دهند. در ثانی منزلی که ما در آن زندگی می کنیم،‏‎ ‎‏شوهرم به صورت اشتراکی، با دامادم خریداری کرده است، و نه دامادم امکان مالی‏‎ ‎‏دارد که بقیه سهم منزل را بخرد و نه شوهرم. می ترسم طلاق گرفتن من نیز، باعث‏‎ ‎‏آبرو ریزی فرزندانم گردد. و دیگر این که هر چند وقت یک بار، شوهرم نان و یا شیر‏‎ ‎‏می خرد و به منزل می آورد؛ با توجه به این که او خمس و زکات مالش را نمی پردازد،‏‎ ‎‏خوردن آن ها بر من و فرزندانم حلال است یا نه؟ شوهرم حتی به فرزندانمان‏‎ ‎‏می گوید: از منزل من بیرون بروید و شما آزادید که هر کجا که می خواهید، بروید. ولی‏‎ ‎‏چنانچه از او اجازه نگیرند، می گوید: شما به پدرتان احترام نمی گذارید. و مدتی است‏‎ ‎‏که فرزندانم با پدرشان فقط سلام و علیک می کنند، و با او صحبتی نمی کنند؛ چون هر‏‎ ‎‏وقت با او صحبت می کنند، او از انقلاب بدگویی کرده، و به من فحش می دهد، که در‏‎ ‎‏این صورت فرزندانم بسیار ناراحت می شوند، و ترجیح می دهند که سکوت کنند.‏

‏لطفاً تکلیف شرعی من و فرزندانم را روشن نمایید؟ و همچنین، برخورد فرزندانم‏‎ ‎‏با پدرشان چگونه باید باشد؟ ‏

‏والسلام علیکم ورحمة الله‌ وبرکاته‏

بسمه تعالی، اگر منکر قیامت است، محکوم به کفر است و باید از او جدا شوید، مگر بدانید که منکر خدا و رسول او نیست، که در این صورت اختیار طلاق در دست اوست، و شما و فرزندان، باید او را ارشاد و راهنمایی کنید.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 190

[سؤال 10480]‏ ‏ ‏ 5905‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با درود به رهبر کبیر انقلاب، امام خمینی، و با سلام به شهیدان و رزمندگان اسلام،‏‎ ‎‏و با آرزوی طول عمر امام، سؤال خودم را شروع می کنم، امید است جواب‏‎ ‎‏قانع کننده ای را دریافت دارم. ‏

‏من زنی هستم بیست و پنج ساله که حدود هشت سال است ازدواج کردم با مردی‏‎ ‎‏که هم اکنون سی و پنج سال دارد و هنوز خداوند به ما فرزندی عطا ننموده است. در‏‎ ‎‏موقع ازدواج به ظاهر مسلمان بود و از باطنش اطلاعی نداشتم، اما حال پی به باطنش‏‎ ‎‏بردم، و حتی از ظاهر کردن آن هم ابایی ندارد. منظورم این است که نمازی می خواند،‏‎ ‎‏ولی در مورد دیگر احکام اسلام توجه چندانی نداشت، اما فعلاً چندی است که نماز را‏‎ ‎‏کنار گذاشته، به طوری که من فکر می کردم جاهل به مسأله است و یا کاهل نماز‏‎ ‎‏می باشد. اما اخیراً همان را به طور کل رها کرده، به صورتی که وقتی از او به طور جدی‏‎ ‎‏سؤال می کنم که آیا نماز نخواندن و این اخلاق جدیدی که پیدا کرده ای، نادانی است،‏‎ ‎‏یا با غرض، یعنی این که قبول نداری؟ چون اگر قبول نداشته باشی، بنا به گفتۀ امام ـ که‏‎ ‎‏من مقلد او هستم ـ تو مرتد خواهی بود. جواب می دهد: بلی، من قبول ندارم. حتی‏‎ ‎‏بهشت و دوزخ را همین جا می داند و چون فقط با خاله و شوهر خاله اش، و دوستان‏‎ ‎‏همکارش ـ که فاقد اعتقاد اسلامی هستند ـ رابطه دارد، به انقلاب بدبین است و‏‎ ‎‏همۀ  تقصیر را به گردن انقلاب و من ـ که زن او هستم و از این لحاظ، یعنی امور‏‎ ‎‏دینی،  اوامرش را گوش نداده و مطابق میل او که همانا مثل خودش شدن است،‏‎ ‎‏نشدم  ـ  انداخته است و می گوید: هر کاری می خواهی بکن، اگر دوست داری با من‏‎ ‎‏زندگی کنی، پس بساز. و دیگر نسبت به من بسیار بی تفاوت و بی توجه است و‏‎ ‎‏می گوید: تو مرا درک نمی کنی، و باید از من پشتیبانی کنی؛ چون من هستم که نان‏‎ ‎‏تو  را  می دهم. یعنی منظورش این است که هرچه هم به ناحق بگوید، من بگویم حق‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 191

‏با  توست، ولی من این کار را نمی کنم. ‏

‏حال از شما می خواهم تکلیف شرعی مرا معلوم کرده و پاسخ دهید که من می توانم‏‎ ‎‏با این مرد ـ که به طور عملی عقیده اش تغییر کرده ـ ادامۀ زندگی دهم یا نه؟ با تشکر‏‎ ‎‏فراوان و به امید پیروزی کامل اسلام بر کفر‏

بسمه تعالی، اگر خدا یا رسول خدا یا یکی از ضروریات دین را جداً انکار می کند، مرتد است و شما باید از او جدا شوید و با او نامحرم هستید، و نیازی به طلاق هم نیست.

[سؤال 10481]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 1335

‏5. شوهر عمۀ من ضد این انقلاب است و شراب هم می خورد اما خود عمۀ‏‎ ‎‏من  فردی است مسلمان و انقلابی؛ از لحاظ شرع، عمۀ من بر شوهرش محرم است‏‎ ‎‏یا  نه؟‏

بسمه تعالی، محرم است.

[سؤال 10482]‏ ‏ ‏ 5906‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏اگر مؤمنی ازدواج کند و بعد از ازدواج متوجه شود که همسر وی، بی دین است‏‎ ‎‏تکلیف چیست؟‏

بسمه تعالی، اگر کافر نیست، ازدواج صحیح است.

[سؤال 10483]‏ ‏ ‏ 5907‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏اگر مؤمنی مسلمان زاده ای را به همسری برگزیند و بعداً معلوم شود که همسر وی‏‎ ‎‏علی رغم اقرار به اسلام، عامل به احکام ضروری نمی باشد، تکلیف چیست؟‏

بسمه تعالی، اگر منکر نیست اشکال ندارد.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 192