کتاب نکاح
عیب‏ های موجب خیار فسخ و تدلیس
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1369

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

عیب‏ های موجب خیار فسخ و تدلیس

عیب های موجب خیار فسخ و تدلیس 

[سؤال 10507]‏ ‏ ‏ 5919‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏خدمت مستطاب حجت الاسلام والمسلمین آیت الله‌ العظمی حضرت امام خمینی‏‎ ‎‏مدّ ظله  العالی‏

‏پس از عرض سلام به عرض می رساند به دنبال اعلام نظریه پزشک قانونی در‏‎ ‎‏مورد زنی مبنی بر این که «مبتلا به جنون نیست، ولی درجاتی از عقب افتادگی روانی و‏‎ ‎‏نقص عقل در وی مشهود بوده» که اختیار سرپرست را جهت نامبرده ضروری‏‎ ‎‏می نماید، زیرا قادر به ادارۀ امور خود نیست، دادگاه برای مشار الیها اختیار قیم و‏‎ ‎‏سرپرست کرده است. اینک با عرض مراتب از پیشگاه مبارک حضرت آیت اللهی تمنا‏‎ ‎‏دارد امر فرموده نظر خود را اعلام دارند که اولاً آیا این مقدار از عقب افتادگی و عدم‏‎ ‎‏رشد در صورتی که ثابت شود حین عقد موجود بوده موجب حق فسخ عقد ازدواج‏‎ ‎‏برای زوج می گردد یا خیر؟ و ثانیاً در صورتی که ثابت شود اولیاء مشار الیها با علم و‏‎ ‎‏عمد اقدام به تزویج نامبرده نموده اند، و زوج از این موضوع اطلاعی نداشته، ضرر و‏‎ ‎‏زیان وارده بر زوج به عهده کیست؟‏

بسمه تعالی، در فرض مسأله، زوج حق فسخ ندارد و اگر تدلیسی در بین نبوده کسی ضامن نیست.

[سؤال 10508]‏ ‏ ‏ 5920‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محترماً؛ معروض می دارد: این جانب در تاریخ 10 / 5 / 1356 با آقایی ازدواج‏‎ ‎‏کردم. دو روز بعد از ازدواج، در تاریخ 12 / 5 / 1356 شوهرم در اثر تصادف با اتومبیل‏‎ ‎‏دچار ضربه مغزی گردید و مطابق مدارک، تا فروردین 1357 ایشان در بیمارستان و در‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 201

‏منزل بستری بود. چون بهبود کامل پیدا نکرد ایشان را برای معالجه به یک کشور‏‎ ‎‏خارجی اعزام کردم؛ ولی با کمال تأسف در آن جا نیز معالجه نشد و ضربۀ فوق الذکر‏‎ ‎‏لاعلاج تشخیص داده شد. اکنون که متجاوز از دو سال از تصادف می گذرد، ایشان به‏‎ ‎‏هیچ وجه قادر به کار نمی باشد و حالت جنون پیدا کرده و تعادل مغزی و فکری ندارد.‏‎ ‎‏غیر از حرف های رکیک و کتک زدن من کاری انجام نمی دهد. مرکز پزشکی قانونی‏‎ ‎‏طبق نامۀ شمارۀ ‏‏ نیز تأیید کرده است که ایشان قادر به اداره‏‎ ‎‏امور خود نمی باشد. بنا به دلایل فوق الذکر و با توجه به این مسائل که جنون ایشان‏‎ ‎‏لاعلاج تشخیص داده شده است، از آن مقام مستدعی است بعد از تحقیق صحت‏‎ ‎‏عرایض فوق ترتیبی اتخاذ شود تا حاکم شرع حکم به جدایی ما بدهد. ‏

بسمه تعالی، اگر مرد مجنون شده، زن حق دارد عقد خود را فسخ کند.

[سؤال 10509]‏ ‏ ‏ 5921‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 30 / 9 / 1361‏

‏مقام معظم و مرجع عالی قدر شیعیان جهان و رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران،‏‎ ‎‏حضرت امام خمینی؛ خواهشمند است جواب را ذیلاً مرقوم فرمایید که مورد حاجت‏‎ ‎‏مبرم است. ‏

‏اگر مردی با زنی (دوشیزه) به عنوان این که او زنی سالم است ازدواج نمود؛ بعد‏‎ ‎‏معلوم شد بر طبق گواهی پزشکی قانونی آن زن از نظر عقلی و فکری عقب مانده بوده،‏‎ ‎‏حتی قادر به اداره امور شخصی خود نیست، آیا حالت چنین زنی باعث فسخ عقد‏‎ ‎‏نکاح می باشد یا خیر؟ و اولیای دختر ملزم به پرداخت خسارات ناشی از مخارج عقد‏‎ ‎‏و عروسی می باشند یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر عقب ماندگی عقلی و فکری در حد دیوانگی نباشد و در‎ ‎ضمن عقد ازدواج، سلامت از جهت ذکر شده، شرط نشده حق فسخ ثابت‎ ‎نیست. مگر آن که صحت به نحو اشتراط یا توصیف در عقد ذکر شده یا

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 202

عقد مبنیّ بر آن واقع [شده] باشد به طوری که تدلیس صدق کند، و تدلیس‎ ‎سبب شده باشد که شوهر گول بخورد.

[سؤال 10510]‏ ‏ ‏ 5922‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 10 / 1361‏

‏محضر مبارک حضرت مستطاب، حجت الاسلام و المسلمین، جناب آقای‏‎ ‎‏پسندیده، دامت برکاته‏

‏شخصی جوان با دختری جوان ازدواج نموده، بدون این که ابتدا دختر را رؤیت‏‎ ‎‏نموده باشد. پس از مدتی متوجه شده است دختر به مرض پیسی مبتلا بوده؛ یعنی بدن‏‎ ‎‏و پیشانی او که مخفی نگاه می داشته لک لک سفید و به قول ما پیسی دارد.‏

‏با کمال احترام، از جناب عالی می خواهم جواب مسأله را در ذیل ورقه مرقوم‏‎ ‎‏بفرمایید. موفقیت حضرت عالی را از خداوند متعال خواهانم.‏

بسمه تعالی، اگر اصل پیسی و این که قبل از عقد وجود داشته محرز شود، شوهر حق فسخ عقد ازدواج را دارد.

[سؤال 10511]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 6211

‏2. اگر پس از دو سال که از ازدواج زن و شوهر می گذرد عقیم بودن مرد اثبات گردد‏‎ ‎‏آیا زن حق فسخ عقد را دارد؟ مسألۀ مهریه چه می شود؟‏

بسمه تعالی، حق فسخ ندارد و مهریه ثابت است.

[سؤال 10512]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 3547

‏3. شخصی سفیه که گاه گاهی هم حالت جنون پیدا می کند با زنی ازدواج کرده و‏‎ ‎‏مدتی زن در خانۀ آن مرد زندگی کرده و دو فرزند از او پیدا کرده. بعد از آن مدت 12‏‎ ‎‏سال است که آن زن از خانه مرد بیرون رفته و هیچ گونه معاشرتی با او نداشته و ندارد و‏‎ ‎‏به هیچ عنوان راضی نمی شود در خانۀ مرد بیاید و زندگی کند و مدّعی طلاق است. آیا‏‎ ‎‏اجازه می فرمایید زن را طلاق دهند؟ تکلیف مهریه زن از چه قرار است؟ در ضمن مرد‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 203

‏مذکور قبل از ازدواج همین حالت را داشته است.‏

بسمه تعالی، اگر زن عیب مرد را می دانسته و با این حال اقدام به ازدواج کرده، تا مرد به اختیار او را طلاق ندهد زوجیت باقی است و در هر حال مهریه خود را حق دارد.

[سؤال 10513]‏ ‏ ‏ 5923‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 9 / 9 / 1361‏

‏محضر مقدس حجت الاسلام و المسلمین حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏مدّ ظله العالی، چه می فرمایند. در مورد مسائل ذیل: ‏

‏1. تشخیص جنون عارض بر احد زوجین، آیا بر عهدۀ پزشک و متخصصین است‏‎ ‎‏یا با تشخیص حاکم شرعی؟ و در صورتی که نظر طبیب متخصص مبنی بر جنون اعلام‏‎ ‎‏گردید، آیا حاکم شرعی می تواند آن را رد نماید؟‏

بسمه تعالی، در موارد اختلاف، میزان، ثبوت به طریق شرعی است.

[سؤال 10514]

‏2. اگر جنون زوجه پس از عقد ثابت و قیّم هم برای او تعیین گردید، آیا زوج‏‎ ‎‏می تواند همسر خود را فقط طلاق دهد و یا می تواند نکاح را فسخ کند؟ توضیحاً‏‎ ‎‏اضافه می نماید دادگاه، حکم نموده که جنون زوجه متصل به صغر بوده است.‏

بسمه تعالی، اگر ثابت شود که جنون زوجه از پیش از عقد بوده و زوج از آن، هنگام عقد اطلاع نداشته، حق فسخ برای زوج ثابت است.

[سؤال 10515]‏ ‏ ‏ 5924‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 21 / 2 / 1361‏

‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب اسلامی، حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏مدّ  ظله العالی ‏

‏در صورتی که زوج مدعی عدم بکارت زوجه، و زوجه مدعی بکارت باشد،‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 204

‏تکلیف چیست؟ و آیا هر دو مدعی شمرده می شوند، با این که یکی از آن دو مدعی و‏‎ ‎‏دیگری منکر است؟ ‏

بسمه تعالی، قول زوجه مقدم است، مگر آن که خلاف آن، به وجه شرعی ثابت شود. 

[سؤال 10516]‏ ‏ ‏ 5925‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏اگر زنی ادّعا کند که شوهر او عنّین است، و این ادّعا ثابت شود، به شوهر جهت‏‎ ‎‏«مقاربت» چه مقدار فرصت می دهند؟‏

بسمه تعالی، بعد از ثبوت عنن اگر زن به حاکم شرع مراجعه کرد تا یک سال ـ از زمان رجوع به حاکم ـ به مرد مهلت داده می شود.

[سؤال 10517]‏ ‏ ‏ 5926‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏1. آیا دوست نداشتن یا شش سال در خانۀ شوهر نبودن موجب طلاق می شود؛ در‏‎ ‎‏صورتی که شوهر علاقۀ به همسرش دارد و حاضر است هر زمانی که همسرش به‏‎ ‎‏خانه برگردد، با اخلاق اسلامی با او زندگی کند و به هیچ وجه حاضر به طلاق‏‎ ‎‏نمی باشد.‏

‏2. حکمی از طرف دادگاه مدنی خاص، جهت تمکین زن از شوهرش صادر شده و‏‎ ‎‏این حکم از طرف دادگاه تجدید نظر و از طرف دیوان عالی کشور تأیید گردیده است.‏‎ ‎‏پس از این که حکم به زن ابلاغ شده زن به خانه شوهر برنگشته، آیا از نظر شرعی،‏‎ ‎‏دادگاه یا مأمور اجرا می تواند زن را وادار به آمدن به خانۀ شوهر کند.‏

‏3. زنی شش سال قبل، بعد از ازدواج پنج روز در خانۀ شوهر مانده است و بعد از‏‎ ‎‏پنج روز با ادعای عنین بودن شوهر، خانه او را ترک نموده است و تقاضای طلاق کرده‏‎ ‎‏است. عنین بودن شوهر ثابت نشده و سالم تشخیص داده شده است؛ لذا دادگاه حکم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 205

‏تمکین داده است. زن بعد از حکم ادعا کرده که شوهرش را دوست ندارد. شوهر هم‏‎ ‎‏به هیچ وجه حاضر نیست زنش را طلاق بدهد و می گوید به همسرش علاقه مند است.‏‎ ‎‏آیا دادگاه می تواند بدون رضایت شوهر، او را طلاق حرجی بدهد؟ با توجه به این که‏‎ ‎‏شوهر کوچک ترین خلاف در مورد همسرش نداشته و حاضر است بعد از این هم با‏‎ ‎‏او به خوبی و خداپسندانه زندگی کند.‏

بسمه تعالی، بر زن واجب است از شوهر اطاعت کند و تمکین نماید و اختیار طلاق با شوهر است؛ و اگر زن مدعی عنین بودن شوهر باشد، می تواند به دادگاه شرعی مراجعه کند تا اگر پس از یک سال از مراجعۀ به حاکم شرع ناتوانی شوهر ثابت شد، زن حق فسخ نکاح دارد.

[سؤال 10518]‏ ‏ ‏ 5927‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 27 / 11 / 1361‏

‏حضور محترم مرجع عالی قدر و رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران، حضرت آیت الله‌‏‎ ‎‏العظمی امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏در صورتی که زوجه مدعی عنین بودن زوج خود شود، طریق اثبات آن چیست؟ و‏‎ ‎‏حکم شرعی کدام است و حاکم محکمه محل رجوع چه تکلیفی از لحاظ شرعی در‏‎ ‎‏این ترافع دارد؟ والسلام علی من اتبع الهدی. با تقدیم احترام‏

بسمه تعالی، زن می تواند به حاکم شرع مراجعه کند و حاکم شوهر را تا یک سال مهلت می دهد، اگر نتوانست در خلال مدت با آن زن یا با زن دیگری نزدیکی کند، زوجه می تواند عقد را فسخ نماید و خود را آزاد سازد.

[سؤال 10519]‏ ‏ ‏ 5928‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 18 / 7 / 1360‏

‏دفتر محترم امام خمینی، دامت افاضاتهم‏

‏احتراماً؛ با تقدیم عرض سلام، و طلب طول عمر برای امام به استحضار می رساند:‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 206

‏این جانب در حدود یک سال قبل، با پسر عمویم ازدواج نمودم. از اول زندگی‏‎ ‎‏مشترکمان، اعمالی از ایشان سر می زد که یک آدم سالم انجام نمی داد، و چون هدفم‏‎ ‎‏ادامۀ زندگی بود، صبر و حوصله نموده و توجهی نمی کردم، تا این که تدریجاً این‏‎ ‎‏اعمال شدت گرفت و کم کم جنونش آشکار شد، به طوری که یک شب بدون هیچ‏‎ ‎‏گونه سبب و علت و اختلافی، این جانب را از خانه اش بیرون کرد و من به خانه پدرم‏‎ ‎‏رفتم. دو شب بعد به خانۀ یکی از همکارانش می رود و می گوید من مهمان شما هستم‏‎ ‎‏و شب را آن جا می ماند و می خوابد و از ساعت دو بعد از نیمه شب، به بهار خواب‏‎ ‎‏حیاط آن ها رفته و با صدای بسیار بلند، شروع به هذیان گفتن و حرف های نامعقول‏‎ ‎‏زدن می کند، به طوری که اکثر همسایگان و اهالی محله بیدار می شوند و دور او جمع‏‎ ‎‏می گردند و به پدرش تلفنی اطلاع می دهند و پس از آمدن پدر و برادرانش، با زحمت‏‎ ‎‏زیاد در اول آفتاب با اتومبیل، او را به خانه پدرش می برند، و بعداً برای معالجه به تهران‏‎ ‎‏می روند و جنونش کاملاً آشکار می گردد و در سطح شهر منتشر می شود. بنده هم به‏‎ ‎‏قصد به هم زدن عقد در خانه پدرم اقامت کردم و تصمیم خود را به اطلاع وی و‏‎ ‎‏بستگانش رساندم. ضمناً مادر وی سال ها است که دیوانه می باشد. استدعا دارم با‏‎ ‎‏توجه به مراتب بالا، به سؤالات ذیل پاسخ مرحمت فرمایید:‏

‏1. آیا این جانب شرعاً مطلقه و آزاد هستم یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر مجنون است و عقد را فسخ کرده اید، از او جدا هستید و بعد از عدّه می توانید شوهر کنید.

‏2. طلا و جواهر و ملبوس زنانه، که در مراسم ازدواج از طرف داماد و بستگانش به من اهدا شده، با‏‎ ‎‏متارکه به این جانب تعلق می گیرد، یا باید به آن ها پس بدهم؟‏

بسمه تعالی، در صورتی که عین آن موجود است، می توانند پس بگیرند.

[سؤال 10520]‏ ‏ ‏  ‏---->‏ ‏ 3381

‏4. اگر کسی دختر باکره را به عقد دائم درآورد و بعد از دخول ثیّبه درآمد، حق فسخ‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 207

‏دارد یا خیر؟ اگر حق فسخ دارد، باید تمام مَهر را بدهد یا مثل؟‏

بسمه تعالی، در موارد ثبوت خیار فسخ، حق فسخ با دخول ساقط نمی شود و در صورت تحقق دخول، مهر را باید بپردازد.

[سؤال 10521]‏ ‏ ‏ 5929‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 3 / 1361‏

‏پیشگاه مبارک امام امت، رهبر مستضعفان جهان بشریت دامت توفیقاتکم‏

‏در نهایت احترام به استحضار عالی می رساند این جانبه نظر به این که مدت سه ماه‏‎ ‎‏با شوهرم زندگی کرده ام، و شوهرم این جانبه را مبتلا به بیماری برص (جلدی) نموده‏‎ ‎‏است و دادگاه شهرکرد حکم فسخ نکاح را صادر کرده است، حضرت عالی در مورد‏‎ ‎‏مهریه و کسوه و نفقه و ایام عده شرعیه چه می فرمایید؟ خواهشمند است جواب را‏‎ ‎‏کتبی بنویسید تا ما آگاه شده، مسائل شرعیه را به نحو احسن انجام دهیم. قبلاً از الطاف‏‎ ‎‏و عنایات خاصی که در این مورد مبذول می فرمایید، بی نهایت تشکر می کنم. ‏

بسمه تعالی، فسخ نکاح اگر بعد از دخول واقع شده، زن حق مطالبۀ تمام مهر را دارد، ولی در مورد فسخ، نفقۀ ایام عدّه بر عهدۀ شوهر نیست.

[سؤال 10522]‏ ‏ ‏ 5930‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌ العظمی، امام امت و راهنمای حق و حقیقت،‏‎ ‎‏مولانا و مقتدانا، آقای خمینی، دام ظله العالی علی رؤوس المسلمین ‏

‏با کمال احترام از مقام عالی، مسأله شرعیۀ زیر را استفتا می نماید و تقاضا دارم‏‎ ‎‏فتوای عالی مشروحاً اعلام گردد که مورد احتیاج است. این جانب دختری را‏‎ ‎‏خواستگاری نمودم و با موافقت پدر او و تعیین صداق، عقد ازدواج واقع گردید. پس‏‎ ‎‏از انجام مراسم عروسی، در اولین شب به مشکلی برخورد نمودم که دختر آلت و‏‎ ‎‏حالت زنانه در او منتفی است و از این جهت موجبی برای انجام وظایف زناشویی‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 208

‏حاصل نشد. و بعد از آن، به طوری که گفته شده قاعده زنانه در او منتفی بوده است.‏‎ ‎‏حال با فقدان صفت خاص و آلت زنانه، که این جانب مهریه را در مقابل آن تعیین و‏‎ ‎‏تملیک او قرار داده ام، مالک مهریه می شود یا خیر؟‏

‏ضمناً مشارالیها به هیچ نحوی حاضر به معاینه دکتر نمی شود. به چه نحو و طریقی‏‎ ‎‏می توان موضوع را ثابت نمود؟ نظریه و فتوای عالی مورد استدعا است؟‏

‏متّع الله‌ المسلمین بطول بقائکم الشریف‏

بسمه تعالی، اگر یکی از عیوب مجوز فسخ ـ که در رساله ذکر شده است ـ در زن هست، شما می توانید ازدواج را فسخ کنید و با فسخ قبل از دخول، مهریه ساقط می شود.

[سؤال 10523]‏ ‏ ‏ 5931‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک آیت الله‌ العظمی رهبر عالی قدر امام خمینی مدّ ظله العالی، احتراماً‏‎ ‎‏معروض می دارد و مستدعی است به مسائل ذیل جواب عنایت فرمایید که مورد‏‎ ‎‏احتیاج است.‏

‏1. در صورتی که پدر و برادران دختری او را شوهر دهند و از وجود عیبی از قبیل‏‎ ‎‏پیسی و سوختگی و کچلی آن دختر مطلع باشند و به شوهر نگویند اولاً مجرد کتمان‏‎ ‎‏عیب تدلیس می باشد یا خیر و ثانیاً بر فرض تدلیس، مدلس شخص دختر است یا‏‎ ‎‏بستگان او ثالثاً مدلس ضامن مهر می باشد یا خیر و رابعاً بر فرض ضمان مدلس اگر‏‎ ‎‏طلاق قبل از دخول واقع شود نصف مهر به عهده مدلس می باشد یا نه؟ ‏

بسمه تعالی، مجرد نگفتن عیب تدلیس نیست. 

‏2. آیا احکام فضولی در صداق و مهر زوجه جاری می باشد یا خیر، به این معنا که اگر ملک دیگری را‏‎ ‎‏صداق قرار دهند و بعداً صاحب ملک اجازه دهد صحیح است، یا خیر؟‏

بسمه تعالی، صحیح است.

‏3. در وقف و حبس فضولیت جریان دارد یا خیر؟‏


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 209

بسمه تعالی، در وقف و حبس جاری نیست.

‏4. اصرار به مخالفت احتیاطات وجوبی بدون مراجعه به غیر مستلزم فسق است یا خیر؟‏

بسمه تعالی، اگر بدون حجت اصرار به مخالفت می کند معامله عدالت با او نمی شود علی الاحوط.

‏5. هدایایی که بستگان شوهر به عنوان کرایه زبان به زن می دهند هبه معوّضه می باشد یا خیر؟‏

بسمه تعالی، هبه غیر معوّضه است.

‏6. ابراء و صلح به امضای ذیل ابراءنامه و صلح نامه بدون انشا لفظی محقق می شود یا خیر؟‏

بسمه تعالی، مجرد امضا کفایت نمی کند.

[سؤال 10524]‏ ‏ ‏ 5932‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏من پسری دارم که در ضمن تحصیل تحت تعقیب ساواک قرار گرفت، اوّلین باری‏‎ ‎‏که به وسیلۀ مأمورین مورد آزار و اهانت قرار گرفت خیلی غیر منتظره بود، به‏‎ ‎‏تشخیص دکتر همان ناراحتی ها باعث بیماری او شده، مدّتی به ضعف اعصاب دچار‏‎ ‎‏بود، پس از معالجه به تحصیل خود ادامه داد و اکنون سالم است. حال که تصمیم به‏‎ ‎‏ازدواج گرفته و از من خواسته که در این مورد اقدام کنم، آیا لازم است به خانوادۀ‏‎ ‎‏دختر راجع به این بیماری او بگویم؟ البته با گفتن این موضوع امکان دارد خانوادۀ‏‎ ‎‏دختر به شکّ بیفتند و این ازدواج انجام نپذیرد آیا اگر نگویم مسئول نیستم؟‏

‏امیدوارم که در پرتو عنایات حق موفق و مؤید باشید؛ ان شاء الله‌، خدا نگهدار‏

بسمه تعالی، گفتن سابقه کسالت لازم نیست ولی تدلیس جایز نیست.

[سؤال 10525]‏ ‏ ‏ 5933‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 8 / 8 / 1358‏

‏دفتر امام خمینی، استدعا دارد به مسائل زیر طبق فتوای امام پاسخ فرمایید:‏

‏1. اگر شخصی به عنوان این که شخص سالمی است دختری را از خانواده ای به‏‎ ‎‏عقد خود درآورد و بعد از عقد معلوم شود که شخص مزبور، خانواده و دختر را فریب‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 210

‏داده و هروئینی و معتاد است، چه صورت دارد و تکلیف دختر بیچاره با این انسان‏‎ ‎‏گرگِ صفت چه می باشد؟‏

‏2. یک شخص معتاد به هروئین با یک دیوانه چه فرقی دارد؟ در صورتی که دیوانه‏‎ ‎‏به ناموس خود خیانت نمی کند ولی شخص معتاد حاضر است برای یک مقدار گرد‏‎ ‎‏ناموس خود را بفروشد و دختر بدبختی را به فحشا و پلشتی بکشاند. خواهشمند‏‎ ‎‏است به این موضوع هرچه زودتر جواب مرقوم فرمایند؛ زیرا پای شرافت و ناموس‏‎ ‎‏دختران معصوم در میان است. ‏

بسمه تعالی، اگر عدم اعتیاد در ضمن عقد، شرط یا عقد مبنی بر آن واقع شده باشد، زن حق فسخ دارد.

[سؤال 10526]‏ ‏ ‏ 5934‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏رهبر عالی قدر مرجع کبیر جهان تشیع حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی،‏‎ ‎‏مدّ  ظله العالی، با عرض سلام و اهدای تحیّات، از خداوند متعال مسئلت می نماید که‏‎ ‎‏وجود مقدس آن حضرت را از بلیّات مصون و سایۀ مبارک را بر سر مسلمین مستدام‏‎ ‎‏بدارد. ضمناً معروض این که جواب مسائل زیر را لطفاً مرقوم فرمایید: ‏

‏1. زنی و مردی با هم ازدواج نمودند. بعد از ازدواج، زن متوجه شد که شوهرش‏‎ ‎‏معتاد است. آیا زن می تواند عقد ازدواج را فسخ کند یا نه؟‏

بسمه تعالی، اگر در ضمن عقد شرط نشده یا عقد مبنی بر آن واقع نشده، حق فسخ ندارد.

‏2. مردی زنش را طلاق داد و زن پس از انقضای مدت عدّۀ طلاق با مرد دیگری ازدواج کرد. پس از‏‎ ‎‏ازدواج برای زن معلوم شد که شوهر سابقش در زمان عدّۀ طلاق فوت شده است؛ تکلیف این زن‏‎ ‎‏چیست؟‏

بسمه تعالی، ازدواج صحیح است و از زمان بلوغ خبر فوت شوهر اول زن باید عدّۀ وفات بگیرد.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 211

[سؤال 10527]‏ ‏ ‏ 5935‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏تهران، دفتر امام خمینی ‏

‏ضمن سلام و دست بوسی اگر کسی به تدلیس، زنی به کسی بدهد و موقعی که‏‎ ‎‏عروسی کرد روز بعد فهمید که زوجه مرض واگیری کهنه دارد و او را برد خانه پدرش‏‎ ‎‏و دکتر گفته خوب شدنش طول می کشد و زوج با وجود عیب احتیاطاً صیغه طلاق را‏‎ ‎‏هم جاری کرد آیا زوجه حق مهر را دارد یا خیر؟ ‏

بسمه تعالی، اگر دخول واقع شده زوجه تمام مهر را حق دارد. 

[سؤال 10528]‏ ‏ ‏ 5936‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام ظله العالی، پس از ابلاغ‏‎ ‎‏سلام، سلامتی شما را از خداوند مسئلت دارم.‏

‏شخصی صاحب زن و فرزند، به داعی کلک و خدعه، با ارائه شناسنامۀ المثنی که‏‎ ‎‏در آن ثبت ازدواج نشده، دختر باکرۀ 17 ساله ای را خواستگاری کرده است. دختر یاد‏‎ ‎‏شده به داعی ازدواج با شرط ارتکازی تجرد مرد، پس از تحقیق لازم با مرد مذکور‏‎ ‎‏ازدواج می کند. سپس مراسم عقد، عروسی و بالاخره ازالۀ بکارت به واسطۀ عمل‏‎ ‎‏زناشویی انجام می گیرد. بعد معلوم می شود که مرد، زن و بچه دارد. با توجه به این که‏‎ ‎‏چنانچه دختر می دانست که آن مرد معیل است با وی ازدواج نمی کرد و با در نظر‏‎ ‎‏گرفتن این جریان:‏

‏1. آیا عدم شرط ارتکازی موجب فسخ عقد می شود؟‏

‏2. آیا زن می تواند با همان لحاظ، تقاضای طلاق کند؟‏

‏3. بر فرض عدم جواز فسخ، آیا زن می تواند تقاضای کل مهریه را دفعتاً بکند؟‏

‏4. آیا این عمل از ناحیه مرد، موجب تعزیر نیست؟‏

بسمه تعالی، زن حق فسخ ندارد و نمی تواند مرد را به طلاق اجبار کند، ولی

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 212

می تواند تمام مهریۀ خود را به قراری که در عقد ذکر شده، مطالبه نماید و چیزی بر مرد نیست، مگر آن که تدلیس کرده باشد، که در این صورت حاکم شرع می تواند او را مؤاخذه کند.

[سؤال 10529]‏ ‏ ‏ 5937‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 25 / 10 / 1361‏

‏دفتر محترم امام خمینی‏

‏احتراماً؛ خواهشمند است به مسأله شرعی این جانب پاسخ دهند.‏

‏مسأله بدین شرح است که پس از جاری شدن صیغۀ عقد، پس از یک ماه مشخص‏‎ ‎‏گردید که دختر دروغ گفته است؛ یعنی این که سن خود را با بردن شاهد به دادگاه در‏‎ ‎‏زمان جمهوری اسلامی، پنج سال تقلیل داده است؛ لکن با رجوع به مدارک تحصیلی و‏‎ ‎‏سال ورود به مدرسه مشخص گردیده سن واقعی ایشان غیر از سنی است که در‏‎ ‎‏شناسنامه قید شده است؛ و در حال حاضر سن دختر، چهار سال از پسر بزرگ تر‏‎ ‎‏می باشد و اینک پسر راضی به تشکیل خانواده نمی باشد.‏

‏خواهشمند است نظر خود را راجع به مهریه و هزینه هایی که پسر متحمل شده و‏‎ ‎‏دختر اینک در خانۀ پدر می باشد و تصرف نگردیده و با توجه به این که در ابتدای‏‎ ‎‏زندگی چنین دروغی گفته، به چه امیدی می توان به تقوای چنین شخصی اعتماد کرد و‏‎ ‎‏چرا باید دروغ بگوید؟! خواهشمند است تکلیف شرعی را مشخص نمایند. ‏

بسمه تعالی، با این مقدار، پسر حق فسخ پیدا نمی کند و اگر قبل از دخول او را طلاق دهد، مهر نصف می شود.

[سؤال 10530]‏ ‏ ‏ 5938‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک حضرت آیت الله‌ العظمی امام خمینی، دام عزّه‏

‏محترماً معروض می دارد: اگر دختر را به پسر با چادر، سر به زیر نشان دهند، به‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 213

‏طوری که صورت دختر دیده نشود و پسر از واسطه ها بپرسد که دختر عیب و نقصی‏‎ ‎‏نداشته باشد و واسطه ها بگویند: عیب و نقصی ندارد و خیلی هم دختر زیبایی است و‏‎ ‎‏سر به زیری دختر از خجالت است ولی بعد از عقد، پسر ببیند که چشم های دختر‏‎ ‎‏چپ و چاپیدگی در ابرو دارد؛ آیا عقد صحیح است یا نه؟ و اگر پسر عقد را پس‏‎ ‎‏بخواند، از مهریه چیزی به دختر تعلق می گیرد یا نه؟ (نا گفته نماند پسر در اول کار به‏‎ ‎‏واسطه ها می گوید: من دختر متدینه و با حجاب می خواهم و بعد معلوم بشود که دختر‏‎ ‎‏نسبت به احکام بی اعتنا بوده و از دبیرستان هم پاک سازی شده است). به فرض این که‏‎ ‎‏در موقع دیدن پسر و دختر، صیغۀ محرمیت خوانده باشند، چه حکمی دارد؟‏

بسمه تعالی، عقد ازدواج صحیح است، ولی اگر وصف کمال یا عدم نقص، در ضمن عقد شرط شده، یا عقد مبنی بر آن واقع شده، در صورت تخلف، شوهر حق فسخ دارد و در غیر این صورت، حق فسخ ثابت نیست. و در فسخ قبل از دخول، مهر ساقط است و بعد از دخول، تمام مهر ثابت است؛ و در طلاق قبل از دخول، نصف مهر و بعد از دخول، تمام مهر ثابت است.

[سؤال 10531]‏ ‏ ‏ 5939‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏حضرت مستطاب، آیت الله‌ العظمی، امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏این جانب با توصیف و تعریفِ زنی، دخترم را به عقد دائمی برادر زن وی‏‎ ‎‏درآوردم، بدون این که من و یا دختر، قبلاً این جوان را دیده، و یا شناختی از حال او‏‎ ‎‏داشته باشیم. بعد از اجرای عقد به وسیلۀ یک روحانی در محل، قبل از ثبت در دفتر‏‎ ‎‏اسناد، برای من و دخترم ثابت و معلوم گردید که آن صفات کمالیه را ـ  که خواهر‏‎ ‎‏مذکوره اش، قبل از اجرای عقد، ذکر و شرح داده بود که در تهران نامبرده صاحب‏‎ ‎‏چندین مغازه است، و خودش شخصاً، مدیر مدرسه و آموزگار است، و صاحب‏‎ ‎‏حیثیت و شخصیت و شرافت و آبرو است ـ فاقد است و خودش بدون شغل می باشد.‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 214

‏بعد از اطلاع از حالات نامبرده، دخترم حاضر به زندگی کردن با این شخص، که فاقد‏‎ ‎‏آن صفات است، نیست و در دفتر ازدواج حضور به هم نرسانید، و به امضای دفتر‏‎ ‎‏رضایت نداده و نمی دهد.آیا این جانب می توانم این عقد را فسخ نمایم یا نه؟ لطفاً‏‎ ‎‏عنایت فرموده، جواب مرقوم فرمایید.‏

بسمه تعالی، اگر عقد مبنی بر وجود صفات کمالیه در زوج، واقع شده و بعد از عقد معلوم شد که زوج آن صفات کمالیه را ندارد، زوجه می تواند عقد را فسخ کند و خود را از قید زوجیت آزاد نماید، و نیاز به طلاق از طرف شوهر ندارد.

[سؤال 10532]‏ ‏ ‏ 5940‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 31 / 2 / 1362‏

‏محضر مقدس حضرت آیت الله‌، امام خمینی، مدّ ظله العالی، محترماً بعد از سلام،‏‎ ‎‏مستدعی است نظر مبارک خود را در موارد زیر بیان فرمایید:‏

‏شخصی زن بیوه ای را عقد دائم نموده است و پس از تصرف و چند روزی زندگی‏‎ ‎‏مشترک، زن دچار حالت بیهوشی گردیده و مدتی از طرف شوهر، به دکترهای متعددی‏‎ ‎‏مراجعه و اقدامات لازم معمول گردیده، و بهبودی حاصل نشده است و ناچاراً از اهل‏‎ ‎‏روستایی که زن در آن زندگی می نموده و همچنین از پدر شوهر اول زن تحقیق به عمل‏‎ ‎‏آمد و معلوم شد که زن قبلاً نیز دچار همین بیماری بوده و به همین علت شوهر اول، او‏‎ ‎‏را طلاق داده است.‏

‏اینک چون زندگی با او مشکل است و هر دقیقه ممکن است در خانه تنها مبتلا به‏‎ ‎‏بیهوشی شده و پیشامد ناگواری رخ دهد، قصد طلاق شده است؛ لذا مستدعی است‏‎ ‎‏مرقوم فرمایید آیا رضایت زن در این مورد لازم است یا خیر؟ همچنین چون قبلاً خود‏‎ ‎‏زن و کسان او، بیماری نامبرده را در موقع خواستگاری به شوهر دوم نگفته اند و‏‎ ‎‏موضوع را کتمان کرده اند، آیا صداق ایشان لازم است پرداخت شود؟ و اگر لازم باشد،‏‎ ‎‏به چه نحو باید پرداخت شود؟ و خسارت وارده ـ که موضوع بیماری را مکتوم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 215

‏نموده اند ـ باید به چه نحوه برای شوهر جبران شود؟‏

بسمه تعالی، بیماری بیهوشی موجب حق فسخ نیست، و اختیار طلاق با شوهر است، و سکوت از ذکر بیماری مذکور، موجب ضمان خسارت یا صداق نمی شود.

[سؤال 10533]‏ ‏ ‏ 5941‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 15 / 1 / 1362‏

‏دفتر محترم حضرت امام خمینی ‏

‏از معظم له مسأله ای که مورد ضرورت و محتاج به پاسخ است سؤال می شود:‏

‏مردی دختری را ازدواج کرده است که عیوبی داشته است که قبل از عقد ازدواج‏‎ ‎‏آشکار نکرده. است چشم مرد 60% نابینا است، که توسط عینک پنهان کرده و بعد از‏‎ ‎‏عقد ازدواج دختر فهمیده است. حال دختر می تواند عقد را به هم بزند یا خیر؟ اگر‏‎ ‎‏می تواند عقد را به هم بزند، نصف مهر را می تواند بگیرد یا نمی تواند؟‏

بسمه تعالی، در مورد سؤال نمی تواند عقد را فسخ کند.

[سؤال 10534]‏ ‏ ‏ 5942‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 16 / 9 / 1361‏

‏دفتر حضرت امام خمینی، مدّ ظله العالی، پس از عرض سلام، سلامتی وجود‏‎ ‎‏مقدس امام عظیم الشأن را از خداوند متعال مسئلت دارم.‏

‏از مقلدین حضرت امام هستم. خواهشمند است در مسأله زیر مرا راهنما باشید.‏

‏چنانچه مرد دارای عیبی غیر از عیوب مندرج در مسأله 2381 باشد، شرعاً باید در‏‎ ‎‏هنگام ازدواج و عقد به زن اعلام دارد یا خیر؟‏

‏با آرزوی موفقیت و سر بلندی جمهوری اسلامی ایران، به رهبری حضرت امام،‏‎ ‎‏در ظلّ توجهات حضرت ولی عصر علیه السلام‏

بسمه تعالی، اعلام لازم نیست.


استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 216

[سؤال 10535]‏ ‏ ‏ 5943‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏1. اگر مردی در عقد شرط کند که زن باکره باشد ولی بعد از عروسی معلوم شود که‏‎ ‎‏زن باکره نیست و زن با اعتراف کردن به گناه خود و با توبه کردن بخواهد مهریه 150‏‎ ‎‏هزار تومانی خود را به 14 سکه طلا به نیت 14 معصوم و 20 هزار تومان کم کند و بقیه‏‎ ‎‏مهر را ببخشد مرد می تواند قبول کند و با هم زندگی کنند؟ و آیا پدر و مادر حق‏‎ ‎‏فهمیدن این کار را دارند؟ ‏

بسمه تعالی، مانع ندارد.

[سؤال 10536]

‏2. چون زن می خواهد که پدر و مادرش از این گناه با خبر نباشند ولی دفتر ازدواج‏‎ ‎‏هم چون سن زن 17 سال است پدر او را می خواهد، اگر می شود کاری کنید که دفتر‏‎ ‎‏ازدواج قبول کند. ‏

بسمه تعالی، در ثبت در دفتر ازدواج باید مقررات مراعات شود.

[سؤال 10537]‏ ‏ ‏ 5944‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 2 / 11 / 1358‏

‏به نام خداوند بخشنده و مهربان‏

‏حضور محترم رهبر انقلاب، حضرت آیت الله‌ امام خمینی، مدّ ظله العالی‏

‏این جانب طلبه هستم و در قم ساکن می باشم. ازدواج کرده ام و بعد از عروسی‏‎ ‎‏متوجه شده ام زنم باکره نبوده؛ چون نشان هایی را که در عرف مردم مرسوم است، پس‏‎ ‎‏از زناشویی ندیده ام. لذا به پزشک بانوان مراجعه شد تا مراتب معلوم گردد و چون پول‏‎ ‎‏پزشک را خانوادۀ زنم داده اند و پزشک گفته است که آثارش مخفی است، آیا من‏‎ ‎‏می توانم گفتۀ پزشک را قبول کنم که زنم قبل از زناشویی باکره بوده است؟ از حضور‏‎ ‎‏محترم جناب عالی می خواهم که جوابم را بفرمایید و اگر جوابم به باکره نبودن زنم‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 217

‏می باشد، چه مقدار از مهریه باید کم شود؟ و تفاوت مهریۀ باکره و غیر باکره چطور بر‏‎ ‎‏من معلوم شود؟ با تشکر و موفقیت در راه اهداف اسلام، خداحافظ‏

بسمه تعالی، مهریه همان است که در عقد ازدواج تعیین شده و فرقی بین باکره و غیر آن نیست، بلی اگر در عقد شرط بکارت شده، یا عقد مبنیّ بر شرط بکارت بوده و شوهر به طریق معتبر شرعی عدم بکارت را اثبات نماید، می تواند عقد را فسخ کند.

[سؤال 10538]‏ ‏ ‏ 5945‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏محضر مبارک رهبر کبیر انقلاب، ابراهیم زمان حضرت آیت الله‌ العظمی امام‏‎ ‎‏خمینی دامت توفیقاته، سلام علیکم‏

‏لطفاً پاسخ سؤالات زیر را مرقوم بفرمایید:‏

‏1. حکم ازدواج خواهران با برادرانی که به طوری معلول شده اند که مقطوع النسل‏‎ ‎‏گردیده اند چیست؟‏

بسمه تعالی، اختیار با طرفین است و در صورت توافق اشکال ندارد و اگردختر باکره است باید با اجازه پدرش باشد.

‏2. حکم جوراب پوشیدن خانم ها را بیان فرمایید.‏

بسمه تعالی، پوشیدن ساق پاها از نامحرم به وسیله جوراب یا چادر یا لباس دیگر واجب است.

[سؤال 10539]‏ ‏ ‏ 5946‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی ‏ ‏ 24 / 2 / 1361‏

‏ریاست محترم دفتر امام خمینی، ادام الله‌ عمره، سلام علیکم، درود و سلام بی پایان‏‎ ‎‏به رهبر کبیر انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی و شهیدان صدر اسلام خوشا به حال‏‎ ‎‏ما که در دورانی زندگی می کنیم که صراط مستقیم الهی نصیب ما گردیده و حکومتی بر‏

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 218

‏ما مسلط است که تنها خواهان زندگی شرافتمندانه می باشد، این جانب روزی برای‏‎ ‎‏همسرم قرآن خوانده و ترجمه کردم، او شروع کرد به گریه کردن و گفت: من‏‎ ‎‏گذشته های بسیار تلخی دارم و مرتکب گناه شده ام، حال من با همسرم چگونه رفتار‏‎ ‎‏کنم؟‏

بسمه تعالی، توبه قبول است و لازم نیست مطلب را به کسی اظهار کنید به خصوص اگر مفسده داشته باشد.

[سؤال 10540]‏ ‏ ‏ 5947‏

‏ ‏ ‏ بسمه تعالی‏

‏با دعا برای سلامتی امام کبیرمان و همچنین دعای خیرمان بدرقۀ راه رزمندگان‏‎ ‎‏سخت کوشمان.‏

‏دختری در سنّ پنج یا شش سالگی با پسری از فامیل کار منافی عفّت انجام داده که‏‎ ‎‏البته باکره می ماند، اکنون بزرگ شده و می خواهد ازدواج کند و به خاطر این مسأله از‏‎ ‎‏ازدواج عاجز است؛ (زیرا فکر می کند باید این مسأله را با مردی که می خواهد ازدواج‏‎ ‎‏کند بگوید تا زندگی با صداقتی را آغاز کند، و از طرفی نمی تواند بگوید، و به همین‏‎ ‎‏خاطر نمی تواند ازدواج کند) لطفاً وی را راهنمایی فرمایید؟‏

بسمه تعالی، لازم نیست مطلب را بازگو کند؛ بلکه لازم است خودداری کند.

‎ ‎

استفتائات امام خمینی (س)ج. 9صفحه 219