مساله 1 ـ واجب است قضای نمازهای یومیه ـ غیر از نماز جمعه ـ اگر در وقت از او فوت شده؛ از روی عمد یا فراموشی و جهل یا به خواب رفتن در تمام وقت، و همچنین واجب است قضای نمازی که فاسد بجا آورده به اعتبار نیاوردن شرط و جزئی که موجب بطلان باشد.
مساله 2 ـ واجب نیست قضای نمازهایی که از بچه یا دیوانه در حال بچگی و دیوانگی فوت شده، و همچنین کسی که بی اختیار بیهوش شده، و امّا کسی که بیهوشی او عمداً باشد مثل مست، باید قضا نماید بنابر احوط.
مساله 3 ـ واجب نیست قضاء نماز از کافر اصلی، و امّا مرتد پس بر او واجب است که آنچه در حال ارتداد از او فوت شده بعد از توبه آن را قضا نماید، و صحیح است از او اگرچه مرتد فطری باشد.
مساله 4 ـ نمازهای یومیه را که زن در حال حیض و نفاس ترک می کند قضا ندارد؛ در صورتی که حیض و نفاس او تمام وقت را گرفته باشد.
مساله 5 ـ واجب است بر مخالف بعد از مستبصر شدن، قضاء نمازی که از او فوت شده یا برخلاف مذهب خود بجا آورده؛ و امّا نمازهایی که موافق مذهب خود بجا آورده قضاء آنها واجب نیست، هرچند به مذهب ما باطل بوده، بلی اگر قبل از گذشتن وقت مستبصر شود و هنوز وقت برای ادای نماز باقی
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 123 باشد واجب است آن را بخواند، و اگر ترک کند قضای آن واجب است.
مساله 6 ـ اگر بچه بالغ، و مجنون عاقل، و بیهوش باهوش شود در وقت، واجب است بر آنها ادای نماز؛ اگرچه از وقت باقی نباشد مگر به مقدار یک رکعت ولو با تیمّم، و واجب است قضای آن در صورت ترک، و همچنین اگر حایض و نفساء پاک شوند و این مقدار از وقت باقی باشد، چنانچه اگر دیوانگی و بیهوشی و حیض و نفاس عارض شود، بعد از گذشتن مقدار نماز مختار از اوّل وقت به حسب حال آنها از سفر و حضر و وضو یا تیمّم و نماز از آنها فوت شود واجب است بر آنها قضا.
مساله 7 ـ کسی که فاقد طهورین باشد؛ یعنی نه آب و نه خاک داشته باشد که با آنها تحصیل طهارت کند، واجب است بر او قضا، و اداء از او ساقط است بنابر اقوی، لکن سزاوار نیست ترک احتیاط، به اینکه نماز را بخواند و بعد قضا کند.
مساله 8 ـ کسی که در اماکن تخییر بوده و نمازش فوت شده ظاهر آن است که در قضای آن نیز مخیّر باشد؛ اگر در همان اماکن قضا کند؛ والاّ بر او معیّن است قضای قصری بنابر احوط.
مساله 9 ـ مستحب است قضای نوافل یومیه، و ترک آن کراهت شدیده دارد، در صورتی که اشتغال به دنیا مانع از بجا آوردن آنها شده باشد.
مساله 10 ـ اگر کسی عاجز باشد از قضای نوافل یومیه به قدر وسع خود صدقه می دهد، و کمتر چیزی که مستحب است صدقه دادن است از هر دو رکعت یک مدّ، و اگر متمکّن نشد از هر چهار رکعت یک مدّ، و اگر متمکّن نشد از نمازهای شبانه یک مدّ و از نمازهای روزانه یک مدّ بدهد.
مساله 11 ـ اگر نمازهایی که از مکلّف فوت شده متعدّد باشد، پس اگر علم به ترتیب داشته باشد لازم است مراعات آن بنابر اقوی؛ و امّا اگر علم به ترتیب ندارد احوط مراعات ترتیب است اگرچه مراعات نکردن خالی از قوّت نیست.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 124 مساله 12 ـ اگر بداند که یکی از نمازهای پنجگانه را نخوانده، کفایت می کند خواندن نماز صبح و مغرب و یک چهار رکعتی به قصد ما فی الذمّه مردد بین ظهر و عصر و عشاء، و مخیّر است در آن میانۀ جهر و اخفات، و اگر مسافر باشد کفایت می کند خواندن مغرب و یک نماز دو رکعتی مردد میان چهار نماز، و اگر نداند که حاضر بوده یا مسافر یک مغرب می خواند و یک نماز دو رکعتی ما فی الذمه مردد بین چهار نماز و یک نماز چهار رکعتی مردد بین ظهر و عصر و عشاء.
مساله 13 ـ اگر کسی بداند که مثلاً نماز صبح از او قضا شده، ولی نداند که چند دفعه قضا شده، می تواند به اندازه ای بخواند که بیشتر از آن یقین ندارد، و نیز بهتر است که به اندازه ای بخواند که گمان پیدا کند که دیگر نماز قضا ندارد، و بهتر از آن این است که به اندازه ای بخواند که یقین پیدا کند که دیگر نماز قضا ندارد. و همچنین است نمازهای دیگر، و فرق نمی کند که از اول نداند یا اول می دانسته و بعداً فراموش کرده که چند نماز بوده.
مساله 14 ـ اگر بداند که چند شبانه روز نماز نخوانده، ولی شمارۀ آنها را نداند، مثلاً نداند پنج شبانه روز بوده یا شش شبانه روز، وظیفه اش همان است که در مسالۀ بالا گفته شد.
مساله 15 ـ نماز قضا را واجب نیست فوراً بجا آورد، بلکه می تواند هر اندازه بخواهد تاخیر بیندازد، مادامی که باعث سبک شمردن حکم خدا نشود.
مساله 16 ـ کسی که نماز قضا به ذمّه دارد می تواند نماز ادایی خود را بخواند، ولی احتیاط مستحب آن است که اول نماز قضا را بخواند، مخصوصاً اگر قضاء همان روز باشد و سزاوار است که این احتیاط را ترک نکند، بلکه اگر به نماز اداء مشغول شد، مستحب است که نیت خود را به قضا بگرداند اگر جای آن نگذشته باشد، و سزاوار است که این را هم ترک نکند، مثلاً اگر نماز صبح او قضا شده و فراموش کند و مشغول نماز ظهر بشود اگر در رکعت دوم یادش بیاید
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 125 مستحب است نیت خود را بگرداند، امّا اگر در رکوع رکعت سوم یادش بیاید نمی تواند نیتش را بگرداند.
مساله 17 ـ کسی که نماز قضا به ذمّه دارد می تواند نماز مستحبی بخواند.
مساله 18 ـ نماز قضا را می تواند به جماعت بخواند؛ خواه امام نماز قضا بخواند یا نماز اداء و لازم نیست که نماز امام همان نمازی باشد که ماموم می خواهد قضا کند.
مساله 19 ـ نمازهایی را که پدر درست نخوانده بعد از مرگ او بر پسر بزرگتر واجب است آنها را بجا آورد یا کسی را اجیر بگیرد تا بجا آورد. و فرق نیست که نماز را به جهت عذری مثل خواب ماندن نخوانده باشد یا اینکه عمداً نخوانده باشد، به شرط اینکه از روی نافرمانی و سرکشی ترک نکرده باشد، و احتیاط واجب آن است که همۀ نمازها را قضا کند حتی این قسم آخری را.
مساله 20 ـ اگر پسر بزرگ اجیر گرفت برای نماز پدرش، باید اجیر قصد نیابت از میت را بنماید نه از پسر بزرگ را.
مساله 21 ـ احتیاط مستحب آن است که پسر بزرگتر نمازهایی را که مادرش درست نخوانده یا اصلاً نخوانده بعد از مرگ او بجا آورد، امّا واجب نیست.
مساله 22 ـ فقط بر پسر بزرگتر واجب است که نمازهایی را که از خود پدر بوده و ترک شده بجا آورد، امّا نمازهایی را که از دیگران بوده و بر پدر واجب شده مثل نمازی که اجیر شده بخواند، یا نمازی که باید برای پدر خودش بخواند، این نمازها را واجب نیست پسر بزرگتر بعد از مردن او بجا آورد.
مساله 23 ـ لازم نیست که پسر بزرگتر بعد از مرگ پدر مکلف و عاقل باشد، بلکه اگر هنوز به تکلیف نرسیده یا آنکه دیوانه است بعد از آنکه به تکلیف رسید و عاقل شد، واجب است نمازهای پدرش را بخواند.
مساله 24 ـ اگر پسر بزرگتر بخواهد خودش نماز پدر را بخواند، باید در مسائل نماز به تکلیف خودش عمل کند، یعنی اگر مثلاً پدر مقلد کسی بوده که
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 126 رای او با رای مجتهدی که پسر از او تقلید می کند در بعضی از مسائل نماز فرق دارد، پسر باید به رای مجتهدی که خودش تقلید او را می کند عمل کند.
مساله 25 ـ قضای نماز میت بر دخترش یا پسر کوچکترش یا خویشاوندان دیگرش، مثل پدر یا عمو و دایی واجب نیست.
مساله 26 ـ اگر بعد از مرگ پدر، پسر بزرگتر بمیرد و هنوز قضای نماز پدرش را نخوانده، بر برادران دیگرش واجب نیست که نمازهای پدرشان را بخوانند.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 127