احکام عاریه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279-1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1385

زبان اثر : فارسی

احکام عاریه

‏عاریه آن است که کسی مال خود را در اختیار دیگری بگذارد که به طور‏‎ ‎‏مجانی از آن استفاده کند.‏

مساله 1 ـ ‏در عاریه صیغۀ مخصوصی لازم نیست، بلکه هر لفظی که عرفاً بر‏‎ ‎‏این معنی دلالت کند کافی است، بلکه اگر لفظی هم نگوید و با عمل، این معنی‏‎ ‎‏را افهام کند کافی است، مثلاً اگر لباس خودرا به قصد عاریه به کسی بدهد و او به‏‎ ‎‏همین قصد بگیرد، عاریه صحیح است.‏

مساله 2 ـ ‏عاریه دهنده باید عاقل و بالغ و جایز التصرف در مال خود‏‎ ‎‏باشد، پس عاریۀ طفل و دیوانه و کسی که به علت افلاس، محجور از تصرف در‏‎ ‎‏اموال خویش است صحیح نیست، مگر با اجازۀ ولی و صاحبان طلب.‏

مساله 3 ـ ‏عاریه دهنده باید مالک منافع مالی که عاریه می دهد باشد، ولی‏‎ ‎‏ملکیت عین مال شرط نیست.‏

مساله 4 ـ ‏در عاریه نیز معاملۀ فضولی جاری است، پس اگر کسی مال‏‎ ‎‏دیگری را به عاریه داد و صاحب مال به این کار راضی شد، عاریه صحیح است.‏

مساله 5 ـ ‏اگر کسی چیزی را اجاره کرد می تواند آن را به دیگری عاریه‏‎ ‎‏بدهد، مگر در صورتی گه در اجاره شرط شده باشد که شخصاً از آن استفاده کند.‏

مساله 6 ـ ‏مالی را که عاریه می دهند باید دارای منافع حلال باشد، پس‏‎ ‎‏عاریۀ آلات لهو و لعب و اشیائی که منافع حلال ندارد صحیح نیست.‏


مساله 7 ـ ‏عاریه صحیح نیست در اموالی که با استفاده بردن از آن عین مال‏‎ ‎‏از بین می رود مانند نان و روغن و آشامیدنیها.‏

مساله 8 ـ ‏عاریه دادن گوسفند برای استفاده از شیر و پشم، و عاریه دادن‏‎ ‎‏چاه برای استفاده از آب صحیح است.‏

مساله 9 ـ ‏عاریه دهنده می تواند هر وقت بخواهد مالی را که به عاریه داده‏‎ ‎‏پس بگیرد و عاریه گیرنده نیز می تواند هر وقت بخواهد آن را پس بدهد.‏

مساله 10 ـ ‏زمینی را که برای دفن میت عاریه می دهند، بنابر احتیاط واجب‏‎ ‎‏عاریه دهنده نمی تواند نبش قبر کرده میت را از آن خارج نماید.‏

مساله 11 ـ ‏اگر عاریه دهنده بمیرد، عاریه باطل می شود و عاریه گیرنده باید‏‎ ‎‏مال عاریه شده را به وارث او رد کند. اگر عاریه دهنده طوری شد که شرعاً نتواند‏‎ ‎‏در مال خود تصرف کند، مثلاً اگر دیوانه شد، عاریه گیرنده باید مال را به ولی او‏‎ ‎‏برگرداند.‏

مساله 12 ـ ‏عاریه گیرنده باید استفاده ای را که عاریه دهنده تعیین کرده از‏‎ ‎‏مال ببرد، و در کیفیت استفاده باید مطابق روش معمول از مال استفاده کند، پس‏‎ ‎‏اگر حیوانی را برای بردن باری عاریه کند نباید بیش از حدود معمول بر آن بار‏‎ ‎‏بگذارد، و اگر از استفاده ای که عاریه دهنده معین کرده و یا از حد معمول تجاوز‏‎ ‎‏کند غاصب وضامن است، و درصورتی که غیر از نوع استفاده ای که عاریه دهنده‏‎ ‎‏تعیین کرده استفاده کند باید اجرت آن را بدهد، و اگر در انتفاع تعیین شده از حد‏‎ ‎‏معمول تجاوز کند باید اجرت قدر زاید را بدهد.‏

مساله 13 ـ ‏اگر در نگهداری چیزی که عاریه کرده کوتاهی نکند و از استفاده‏‎ ‎‏از آن هم زیاده روی ننماید و اتفاقاً آن چیز تلف شود ضامن نیست، ولی چنانچه‏‎ ‎‏شرط کنند که اگر تلف شود عاریه کننده ضامن باشد، باید عوض آن را بدهد.‏

مساله 14 ـ ‏اگر مالی را که عاریه کرده، طلا ونقره باشد و تلف شود؛ چه‏‎ ‎‏شرط ضمان کرده باشد و چه نکرده باشد، باید قیمت آن را بدهد اگرچه کوتاهی‏‎ ‎

‏در حفظ و زیاده روی در استفاده نکرده باشد، مگر در صورتی که شرط کنند که‏‎ ‎‏اگر تلف شود ضمان ساقط باشد.‏

مساله 15 ـ ‏چیزی را که عاریه کرده بدون اجازۀ صاحب آن نمی توان به‏‎ ‎‏دیگری اجاره و یا عاریه داد.‏

مساله 16 ـ ‏اگر چیزی را که عاریه کرده با اجازۀ صاحب آن به دیگری عاریه‏‎ ‎‏بدهد، چنانچه کسی که اول آن چیز را عاریه کرده بمیرد یا دیوانه شود عاریۀ‏‎ ‎‏دومی باطل نمی شود.‏

مساله 17 ـ ‏اگر بداند مالی را که عاریه کرده غصبی است باید آن را به‏‎ ‎‏صاحبش برساند و نمی تواند آن را به غاصب بدهد.‏

مساله 18 ـ ‏اگر مالی را از غاصب عاریه بکند ولی نداند که غصبی است،‏‎ ‎‏اگر در نزد عاریه کننده تلف شود، مالک آن می تواند عوض مال خود و منافعی را‏‎ ‎‏که استفاده کرده و یا در نزد او از بین رفته از غاصب و عاریه کننده مطالبه کند، و‏‎ ‎‏اگر مالک عوض را از عاریه گیرنده بگیرد او می تواند از غاصب مطالبه کند، ولی‏‎ ‎‏اگر مالک از غاصب گرفت او نمی تواند عوض را از عاریه گیرنده مطالبه کند.‏

مساله 19 ـ ‏اگر مالی را از غاصب عاریه کند و بداند که مال غصبی است و‏‎ ‎‏مال تلف شود، مالک می تواند عوض مال و استفادۀ آن را از عاریه کننده و یا‏‎ ‎‏غاصب مطالبه کند. و اگر از عاریه کننده عوض مال و منافع را بگیرد او نمی تواند‏‎ ‎‏چیزی را که به مالک می دهد از عاریه دهنده، که در فرض مساله غاصب است،‏‎ ‎‏مطالبه نماید.‏

‎ ‎