بدانکه شکار کردن گاهی با سگ تعلیم داده شده است و گاهی به آلات قتّاله است.
مساله 1 ـ تنها حیوانی که می توان با او شکار کرد سگی است که تعلیم شده باشد، پس اگر سگ تعلیم داده نباشد، شکار با آن حلال نمی شود؛ چنانچه با غیر سگ از حیوانات دیگر چه پرنده و چه چرنده باشد، شکار حرام می شود.
مساله 2 ـ سگ شکارچی باید در فرمان او باشد و باید تعلیم شده باشد برای شکار نمودن، و احتیاط واجب است که وقتی که شکار را از پای درآورد از گوشت او نخورد به حسب عادت، یعنی این ادب را هم دارا باشد، پس اگر چنین نباشد، شکار حلال نمی شود بنابر احتیاط.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 328 مساله 3 ـ شکاری که به توسط این حیوان حلال است باید در او چند امر مراعات شود.
اول: آنکه شکارچی سگ خود را برای شکار کردن رها سازد و کیش کند؛ پس اگر خود او برود و این کار را بکند در این صورت شکار حلال نیست، بلکه احتیاط واجب است که اگر سگ خودش دنبال کرد آهو را و بعد او ترغیب نمود سگ را به این کار و سگ هم تعجیل کرد در آن امر در این صورت هم باز از شکار صرف نظر کرده و گوشت او را نخورد و اگر برای کار دیگر صاحبش او را فرستاد و مصادف شد با آهو و او را کشت حلال نمی شود.
دوم: آنکه شکارچی که سگ را می فرستد مسلمان باشد و شکار کافر به همۀ اقسامش ـ که گذشت در ذبیحه ـ حلال نیست.
سوم: آنکه در وقت رها کردن سگ دنبال شکار و فرستادن آن بسمله بگوید به نحوی که گذشت در ذبیحه و اگر در حال فرستادن عمداً ترک کند، حلال نمی شود، و اگر نسیاناً باشد حلال است، و اگر ترک کند آن را عمداً و در وقتی سگ به شکار رسید بسمله بگوید، بنابر احتیاط واجب حرام می شود.
چهارم: آنکه شکار از زخم سگ بمیرد، و امّا اگر از ترس زهره اش آب شده باشد یا از خستگی مرده باشد حلال نیست، بلکه اگر سگ به آن تنه بزند و بمیرد حلال نمی شود.
پنجم: آنکه شکارچی نتواند که خود را به شکار برساند و او را سر ببرد به نحوی که گذشت، پس در این صورت اگر شکار مرد حلال است.
مساله 4 ـ واجب است بر شکارچی که سستی نکند در رسیدن به شکار بعد از آنکه دید سگ او را گرفته و نگهداشته، پس اگر سرعت نکرد و شکار مرد آن شکار حلال نیست.
مساله 5ـ چنانچه می داند اگر سرعت کند نمی رسد به اینکه او را سر ببرد
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 329 و یا اینکه کارد همراه ندارد تا اینکه سر او را ببرد، پس در این صورتها لازم نیست سرعت کند و شکار حلال است.
مساله 6 ـ چنانچه سرعت کرد و به شکار رسید ولی کارد خود را گم کرده بود، در این صورت شکار حرام است بنابر احتیاط واجب.
مساله 7 ـ اگر سگ شکاری خود را برای گرفتن آهو رها کرد ولی او بز کوهی را گرفت، یا آنکه برای یک آهو رها کرد و او دو آهو را گرفت مانعی ندارد و شکار حلال است.
مساله 8 ـ چنانکه می تواند یک شکارچی یک سگ شکاری را رها کند می توانند چند شکارچی چند سگ را رها سازند، و چنانچه می توانند چند شکارچی یک سگ را رها کنند می تواند یک شکارچی چند سگ را رها کند.
مساله 9 ـ در صورتی که چند شکارچی یک سگ را رها کردند لازم است بر همۀ آنها که بسمله بگویند و اگر چنانچه یکی از آنها گفت و دیگری با توجه به اینکه لازم است نام خدا را بردن و نبرد شکار حلال نیست، و همچنین است اگر یکی از آنها مسلمان باشد و دیگری نباشد یا یک سگ تعلیمی باشد یکی نباشد.
مساله 10 ـ اگر چنانچه شکارچی با شمشیر یا چاقو یا کارد و یا تیر یا نیزه شکاری را بکشد حلال است، به شرط آنکه از تیزی این آلات و ادوات استفاده کند. و مخفی نماند که لازم نیست این آلات و ادوات از آهن باشد، بلکه اگر از سایر فلزهای دیگر هم شد مانعی ندارد.
مساله 11 ـ شکار با تفنگ باروتی حلال نیست، بنابر احتیاط واجب در صورتی که با قوت تیر تفنگ فرو برود نه با تیزی آن، بلی مانعی نیست از اینکه به توسط این تفنگ و یا هر حیله ای که ممکن است شکار را از پای درآورد و بعداً او را سر ببرد تا حلال شود.
مساله 12 ـ شکاری که به توسط تفنگ گلوله ای از پای در آید و بمیرد اگر
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 330 چنانچه گلوله تیز است شکار حلال است، وگرنه احتیاط واجب است که از خوردن آن پرهیز کنند.
مساله 13 ـ جمیع شرایطی که ذکر شد و تمام خصوصیاتی که نام برده شد راجع به شکار با حیوان، تمامی آنها معتبر است در شکار با تفنگ و نیزه و امثال آن، یعنی تفنگچی باید مسلمان باشد و نام خدا را وقت تیر اندازی ببرد و تیر را برای شکار خالی کند و ممکن نباشد برای او که برسد به حیوان و سرش را ببرد، پس درصورتی که این جهات جمع شد شکارش حلال است وگرنه حلال نیست.
مساله 14 ـ شکارچی باید بعد از آنکه تیر را خالی کرد سرعت کند که بلکه به شکار برسد و سرش را ببرد والاّ حلال نمی شود. چنانچه باید مردن شکار مربوط به تفنگ و تیر باشد وگرنه اگر تیر خورد به حیوان و او از کوه پرت شد تا ته دره و مرد در این صورت حلال نیست.
مساله 15 ـ مانعی نیست از اینکه هم تفنگ بکار برد و هم سگ شکاری را رها کند و چنانچه از این دو راه حیوان بمیرد حلال است.
مساله 16 ـ حیواناتی که عادتاً رام هستند شکار آنها صحیح نیست و چنانچه بمیرند بعد از شکار شدن حرامند، مگر آنکه سر آنان را ببرند با شرایطی که گذشت.
مساله 17 ـ کبوتر و آهو و گاو وحشی جزء حیواناتی هستند که می توان آنان را شکار کرد و همچنین است حیوان اهلی که وحشی شده است و یا آنکه رام نمی شود و چموش گشته، پس اینها هم شکارشان صحیح است.
مساله 18 ـ مرغ و خروس و گاو و شتر از حیواناتی هستند که نمی توان آنان را شکار کرد بلکه باید سر آنها را برید و ذبح نمود، و همچنین است آهو و کبوتری که در منازل آمدند و اهلی شده اند.
مساله 19 ـ بچۀ آهو که هنوز نمی تواند فرار کند و جوجۀ پرنده که هنوز پر
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 331 پیدا نکرده اگر چنانچه شکار شوند حلال نیستند، بلکه باید آنها را ذبح کنند تا حلال شوند.
مساله 20 ـ چنانچه حیوانی که حلال گوشت است می توان شکار کرد، حیوانی که حرام گوشت است نیز اگر شکار کنند، پوست آن پاک می شود و می توان از آن انتفاع برد، در صورتی که قابل تذکیه باشد.
مساله 21 ـ حیوانی که حرام گوشت است اگر چنانچه نجس است مثل سگ و خوک به شکار شدن و سر بریدن پاک نمی شود.
مساله 22 ـ در مسالۀ (20) پاک شدن پوست و گوشت متوقف است بر اینکه سر آنان را ببرند و یا آنکه آنان را با آلت قتاله شکار کنند، و امّا اگر با حیوان و سگ شکاری شکار شوند، پس در این صورت پاک شدن بدن آنان معلوم نیست و مشکل است.
مساله 23 ـ کسی که شکاری را گرفت مالک او می شود، و همچنین است اگر حیوان و یا پرنده در دام او واقع شود و بیفتد، و همچنین است اگر به توسط تفنگ و تیر او و یا سگ شکاریش و یا غیر اینها از آلات و ادوات دیگر دست و پای شکار شکسته شود و بال مرغ هوایی شکسته گردد، پس در هر یک از سه صورت کسی دیگر حق ندارد تصرفی در شکار آن کند.
مساله 24 ـ در مسالۀ گذشته لازم است در گرفتن شکار قصد مالک شدن داشته باشد وگرنه مالک نمی شود، و همین طور در سایر مذکورات ظاهراً.
مساله 25 ـ کسی که پادشاه زنبور عسل را گرفت مالک آن و هر چه لشگر اوست می شود، در صورتی که به قصد مالک شدن بگیرد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 332