قواعد فقهی دیپلماسی اسلامی از دیدگاه امام خمینی
حجةالاسلام محمدرضا دهشیری
به عقیده نویسنده، امام خمینی به عنوان فقیهی سیاستمدار، در باب دیپلماسی اسلامی، صاحب مشربی است که می تواند مبنای آموزه های سیاسی اسلام در حوزه سیاست خارجی قرار گیرد. به ویژه که امروزه مرزبندی های جغرافیایی بین دولت – ملت ها بر مرزبندی های ایدئولوژیک فائق آمده و بر تقابل بین «دار الاسلام و دار الکفر» سایه افکنده است، ضرورت تبیین دیدگاه های نظری حکومتی امام خمینی در عرصه روابط بین الملل بیش از پیش احساس می شود. امام خمینی با استناد به برخی قواعد فقهی و اصول اسلامی از قبیل نفی سبیل، دعوت، تولی و تبری، تألیف قلوب و پای بندی به قراردادها و عرف بین المللی، بنیادهای دیپلماسی اسلامی را با ذکر مصادیق و موارد عینی و عملی پردازش کرده است:
الف) قاعده نفی سبیل: امام خمینی با استناد به این اصل، به هر دو جنبۀ سلبی و ایجابی آن اهتمام کرده اند. و جنبۀ سلبی این قاعده به معنای نفی سلطه اجانب و عدم جواز مداخله آنان، و جنبه مثبت و ایجابی آن، به مفهوم بنیاد مثبتی است که سیاست منفی مذکور بر آن متکی است تا از رهگذر برخی راه کارهای دولت اسلامی در مسدود
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 242
ب) اصل دعوت: دربارۀ مفهوم دعوت دو دیدگاه وجود دارد: عده ای به نقل ترویجی دعوت اعتقاد دارند؛ بدین معنا که ابتدا به تبیین عقاید و سپس به ترویج آن همت گمارد. البته ترویج عقاید به معنای لشکرکشی نیست، بلکه به مفهوم شناساندن پیام معنوی، فرهنگی و سیاسی انقلاب اسلامی به جهانیان است.
ج) اصل تولی و تبرّی؛ از نظر امام خمینی، حکومت اسلامی همواره باید با کشورهای اسلامی، روابط برادرانه، با کشورهای کافر غیر متخاصم، روابط دوستانه با کشورهای کافر متحارب، روابط خصمانه داشته باشد.
د) اصل تألیف قلوب: امام با تأکید بر این اصل، حمایت از مسلمانان، مستضعفان و نهضت های رهایی بخش را تأکید فرمود.
هـ) اصل پایبندی به قراردادها و عرف بین الملل: امام خمینی در صورتی به چنین اصلی پای بند است که منجر به عدالت و صلح در عرصه جهانی گردد.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 243