فلسفه سیاسی انقلاب اسلامی
حجةالاسلام والمسلمین محسن اراکی
به عقیده نویسنده، هنگامی که عنوان «انقلاب اسلامی» را به کار می بریم و آن را به عنوان واقعیتی انکارناپذیر در جهان کنونی می پذیریم، در حقیقت به سه اصل اذعان کرده ایم: 1) اسلام، اسلامی که این انقلاب از آن برخاسته، دینی است که با اندیشه سیاسی در آمیخته است؛ 2) انقلاب اسلامی، انقلابی است که از اندیشه سیاسی اسلام نشأت گرفته است؛ 3) اندیشه سیاسی اسلام، اندیشه ای است کارآمد و دارای اصول و چارچوب مشخص که می توان از درون آن انقلابی به راه انداخت و دولتی دینی برپا کرد.
نویسنده در ادامه نوشتار خود به تبیین و بررسی مهم ترین اصول اندیشه سیاسی اسلام پرداخته است. آمیختگی اسلام با سیاست، جایگاه مردم در فلسفه سیاسی انقلاب و تفاوت حکومت اسلامی با نظام های مبتنی بر دمکراسی و استبداد، سه اصل اندیشه سیاسی اسلامی اند که در این مقاله با استناد به آیات و روایات متعدد بررسی شده اند.
وی در نتیجه گیری از سه اصل مذکور می گوید: «انقلاب اسلامی و سپس حکومت
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 60
اسلامی که در نهاد جمهوری اسلامی شکل رسمی به خود گرفت، از اندیشه سیاسی اسلام برخاسته است؛ اندیشه ای که عامه مردم را علیه وضع موجود فرا خواند و آنان را به تلاش همه جانبه جهت برقراری عدالت و فضلیت موظف کرد. در واقع هم رهبران انقلاب و هم مردم، با الهام از اندیشه سیاسی اسلام چنین انقلابی را به راه انداختند و بدین طریق ثابت کردند که اندیشه سیاسی انقلاب اسلامی کارآیی ویژه ای دارد؛ نکته ای که اهمیتش کم تر از اصل پیدایش حکومت اسلامی نیست.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 61