رهبری دموکراتیک و رهبری ربّانی
حجةالاسلام والمسلمین عباس ایزدپناه
این مقاله در صدد است با حفظ اصول و مبانی کلامی، عرفانی و انقلاب شناسی، به شناخت هویت اصل ولایت فقیه بپردازد و دارای سه محور است: جایگاه بحث در علوم اسلامی، تأملّی در نوع شناسی رهبری، و نگاهی به نگرش امام خمینی.
خاستگاه اصل ولایت فقیه در علوم دینی، عرفان متعالی است. البته دیدگاه هایی وجود دارد که آن را بحثی کلامی یا از مسائل علم سیاست و یا مدیریت و یا حقوق اساسی دانسته است، ولی ذکر مباحث ولایت فقیه در این علوم، به عنوان توابع و شاخ و برگ های بحث است.
تئوری های بنیان کن در نبودشان، رهبری دینی معنا می یابد، عبارت اند از: 1) تلقی سکولاریستی از اسلام؛ 2) تلقی ای از انتظار که به نفی مسئولیت اجتماعی و سیاسی می انجامد؛ 3) تفکیک بین خلافت و امانت، که اهل سنت به آن نظر دارند؛ 4) تئوری
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 120
محدودانگاری اختیارات رهبر دینی و انحصار آن در افتا و قضاوت؛ 5) تئوری قرائت دموکراتیک صِرف از رهبری دینی، که از آن به وکالت تعبیر می شود.
انواع رهبری سیای عبارت اند از: استبدادی، کاریزمایی، دموکراتیک و رهبری دینی. رهبری دینی خود دارای پنج قسمِ، تئوکراتیک، دموکراتیک، تئودموکراتیک و فقهی و ربانی است.
رهبری تئوکراتیک نوعی از زعامت دینی است که زمام داران، به عنوان جانشینان خدا، مجریان فرامین الهی اند، مانند حکومت کلیسا و متصوفه در مسلمانان. تلقی دیگر از رهبری دینی، تلقی دموکراتیک از آن است و یکی از مصداق های آن، نظریه کسانی است که ولایت فقیه را وکالتی می دانند.
تلقی دیگر تئودموکراتیک (الهی – مردمی) است. رهبری اسلامی از لحاظ صفات، الهی است و خدا آن را توصیف می کند؛ مردم نیز با رأی خود، اطاعت و حمایت خویش، به این رهبری فعلیت می بخشند. رهبری فقهی، نوعی از انواع رهبری است که علم فقه سنتی، ویژگی ها، شرایط احراز و قلمرو اختیارات و... آن را معین می کند. این رهبر با استفاده از ادلّه اربعه تکلیف بایدها و نبایدها را مشخص می کند. تئوری های غیر دینی مانند تئوری های دینی از لحاظ عقلانی و اسلام ناب، قابل دفاع نیستند و رهبری مورد نظر اسلام، تنها رهبری ربانی است.
رهبری ربانی مبتنی بر خداشناسی و پیامبرشناسی و در امتداد آن، شناخت رهبران معصوم و غیر معصوم است و در پایان این سلسله، عالمان ربانی می توانند مظهر اسماء خداوند باشند. ویژگی های اولیای الهی عبارت اند از: عشق به حق و مظاهر او، علم و شناخت برتر، قدرت و توانایی ربانی، حماسه ربانی، مقام وحدت در عین تلازم با کثرت (سیاست دنیا).
هدف این نوع از رهبری همانند هدف پیامبر(ص) دست یابی با جامعه ربانی، یعنی جامعه ای است که مناسب ترین بستر برای شکوفایی استعدادهای فطری و تجلّی اسمای
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 121
الهی باشد و داشتن روند تکاملی در سیر الهی و رفع موانع آن است. بنابراین، پیامبر سه کار انجام داد: تزکیه و تربیت، تعلیم حکمت و تشکیل حکومت.
مشروعیت رهبری الهی و ذاتی است؛ یعنی در کتاب و سنت معرفی شده و مردم موظّف به شناسایی او هستند. این رهبر دارای ویژگی های علمِ برتر، قدرتِ اعجاز و کرامت است. خدایی بودن در بعد نظر و عمل است؛ یعنی رهبر باید خداشناس، پیامبر شناس و امام شناس باشد و همراه درک معارف اسلامی، این معارف را در خود عینیّت بخشد.
اجتهاد و فقاهت مصطلح روشی است که به استنباط احکام شرعی می انجامد نه به دین شناسی جامع.
قلمرو اختیارات رهبری گسترده است و تنها رعایت مصلحت جامعۀ اسلامی آن را مقید می کند. با تأمّل در اندیشه های امام خمینی درمی یابیم که رهبری از دیدگاه او عبارت از رهبری پیامبرگونه و علی گونه است؛ نکته ای که از کتاب هایی چون «مصباح الولایه» و «شرح دعای سحر» و... به دست می آید.
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 122