کفالت عبارت است از آنکه متعهد شود برای کسی به حاضر نمودن شخصی را که آن کس حقی بر او دارد و آن عقدی است بین کفیل و کسی که برای او عهده دار (مکفولٌ له) شده و ایجاب و قبول آن به هر لفظی و لغتی که مطلب را برساند صحیح است.
مساله 1ـ شرط است در کسی که کفالت می کند، آنکه بالغ و عاقل و دارای اختیار باشد و قدرت داشته باشد که حاضر کند کسی را که کفیل او شده است. مساله 2 ـ کسی که کفالت برای او شده (مکفولٌ له) شرط نیست بالغ و
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 297 عاقل باشد و صحیح است کفالت برای طفل و دیوانه، لکن باید ولی آنها قبول نماید.
مساله 3 ـ در کفیل و در کسی که برای او کفیل شده (مکفولٌ له) معتبر است رضای به عقد و امّا کسی را که کفیل او می شوند (مکفول) معتبر نیست رضای او بنابر اقوی و او نیز طرف عقد نیست.
مساله 4 ـ عقد کفالت لازم است و نمی شود فسخ کرد آن را، مگر با رضای طرفین و می شود برای هر یک از کفیل و مکفولٌ له خیار فسخ قرارداد در مدت معلومی.
مساله 5 ـ بعد از تمام شدن عقد کفالت با شرایط صحت می تواند کسی که برای او کفالت شده (مکفول له) از کفیل مطالبه کند شخصی را که کفیلش شده، پس اگر کفالت بی شرط و قید شده یا شرط شده که او را فوراً حاضر کند می تواند مطالبه کند که فوراً حاضر کند و اگر قرارداد کردند که در وقت معین دیگری حاضر کند می تواند به همان نحو مطالبه کند.
مساله 6 ـ بر کفیل واجب است که به هر وسیلۀ مشروعی متوسل شود برای احضار آن کس را که کفیل او شده است.
مساله 7 ـ کراهت دارد که انسان خود را در معرض کفالت درآورد و در حدیث است که کفالت خسارت و غرامت و ندامت دارد.
کتابرسالۀ نجاة العبادصفحه 298