حجةالاسلام والمسلمین سیدنورالدین شریعتمدار جزائری
در این مقاله جایگاه عدالت در فقه سیاسی شیعه و چگونگی کاربرد آن در حکومت اسلامی با اعتمادی که امام راحل بر آن داشته اند بیان می گردد.
1) مفهوم عدالت: در منابع عدل به معنای مساوات آمده و شیخ طوسی آن را به معنای «تساوی» دانسته و علامه طباطبائی آن را به «قرار دادن هر چیزی در جای مناسب خود» تفسیر کرده است. نقل شده است که ارسطو نیز عدالت را به همین معنا دانسته. بنابراین، عدالت جایگاه ویژه ای دارد و ملاک سنجش حقیقت است.
برخی اندیشمندان معتقدند: عدالت حقیقتی ندارد و تنها یک قرارداد اجتماعی است
کتابچکیده مقالات کنگره امام خمینی(س) و اندیشه حکومت اسلامیصفحه 254
اجتماعی امکانات و توانمندی های خود را بر حسب قواعد عادلانه توزیع کنند عدالت برقرار می شود.
لیکن قراردادی بودن عدالت غیر قابل پذیرش است و عدالت دارای حقیقت و اصالت و فراتر از عقل انسان و قراردادهای عاقلانه انسان ها است و عقل ابزار شناسایی آن می باشد. عدالت باید پیش از قواعد عادلانه وجود داشته باشد تا بتوان به کمک آن، قواعد را عادلانه کرد.
اگر عدالت را از قواعد عادلانه بگیریم و قواعد عادلانه نیز از عدالت گرفته شود، در اصطلاح علمی «دور» پیش آمده است که باطل بودن آن بر همگان روشن است.
2) امام خمینی عدالت را در فقه چنین معنا کرده است: نیرویی که در انسان رسوخ دارد و او را به پرهیز از کارهای حرام و انجام کارهای واجب وامی دارد.
معنای عدالت در فقه با معانی دیگر که در علوم دیگر مطرح شده سازگاری دارد و تمام این معانی را می توان در یک معنا گنجاند و آن «هر چیزی را در جای مناسب خود قرار دادن» است.
امام خمینی عدالت را زیربنای فقه اسلام می داند و عقیده دارد اگر احکام اسلام تحقق یابد مستضعفین به حقوق خود می رسند و ظلم و جور ریشه کن می شود.
3) عدالت کارگزاران اسلام: از آن جا که رعایت عدالت در اداره امور اجتماعی و خدماتی اهمیت فراوان دارد، کارگزاران دینی، که عهده دار خدمت به مردم هستند، باید عادل باشند و خدمات خود را بر مقیاس عدالت ارائه دهند.
آرا و نظریات امام خمینی دربارۀ با عدالت در رهبر، مرجع تقلید، قاضی، شاهد، امامت جمعه و جماعت، اقتصاد اسلام، بودجه عمومی، گره گشایی و عدالت جزایی در این مقاله تبیین گردیده است. در تمام این موارد و موارد دیگر حقیقت عدالت یک چیز است، هر چند این حقیقت مراتب گوناگونی دارد.