فصل دوم: خاطرات حجت ‌الاسلام والمسلمین سید اسدلله امامی میبدی
معرفی و تحصیلات
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

معرفی و تحصیلات

‏ امروز پنجم آذر 1377 در شهر میبد در خدمت حجت الاسلام والمسلمین سید اسدالله ‏‎ ‎‏امامی میبدی، از روحانیون برجسته میبد هستیم. حاج آقا، ضمن تشکر از این‏‏‌‏‏که دعوت ‏‎ ‎‏مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) را برای مصاحبه پذیرفتید، خواهش می‏‏‌‏‏کنم ‏‎ ‎‏خودتان را معرفی کنید و بفرمایید از چه تاریخی با حضرت امام آشنا شدید؟‏

‏ بنده سید اسدالله امامی مرتضی میبدی هستم. در سوم خرداد 1315 متولد شدم. ‏‎ ‎‏حدود سه سال قبل از آن که آقای خمینی به نجف بیایند آنجا رفتم. تحصیلات ‏‎ ‎‏علوم دینی را دو سال در کربلا و دوازده سال در نجف ادامه دادم و الآن حدود 23 سال ‏‎ ‎‏است که در مدرسه علمیه میبد هستم. این مدرسه را هم خودم ساخته‏‏‌‏‏ام. پانزده سال ‏‎ ‎‏است که فلج شده‏‏‌‏‏ام، دکترها پیش از آن که من را عمل کنند توی نخاعم سوزن زدند و ‏‎ ‎‏فلجم کردند. به لندن رفتم آنجا هم نتوانستند کاری بکنند. رفقا همه می‏‏‌‏‏دانند، آقای ‏‎ ‎‏محتشمی اخیراً کتابی نوشته که اسمش را نمی‏‏‌‏‏دانم. در سفری که به قم داشتم یکی از رفقا گفت که آقای محتشمی در آن کتاب نام صد یا صد و بیست نفر از یاوران آقای ‏‎ ‎‏خمینی را نوشته و درباره من هم نوشته که آخرین یاور امام، سید اسدالله میبدی.‏

‏در دوره‏‏‌‏‏ای که در نجف بودم با آقا آشنا شدم. ده سال در خدمتشان بودم و در طول ‏‎ ‎‏این مدت ظهر و شب در نماز جماعت ایشان شرکت می‏‏‌‏‏کردم. ایشان ابتدا نماز ظهر را ‏


‏در خانه‏‏‌‏‏اش می‏‏‌‏‏خواند و بعدها که آقای بحرالعلوم، از علمای نجف، مسجد ‏‎ ‎‏شیخ انصاری را برای نماز به ایشان واگذار کرد ظهرها نماز جماعت آقای خمینی در آن ‏‎ ‎‏مسجد برگزار می‏‏‌‏‏شد و ما هم به آن مسجد می‏‏‌‏‏رفتیم، با آن که مقلد آقای حکیم بودم به ‏‎ ‎‏ایشان اقتدا می‏‏‌‏‏کردم. شب‏‏‌‏‏ها هم در مدرسه آیت‏‏‌‏‏الله بروجردی، کنار صحن حضرت ‏‎ ‎‏امیرالمؤمنین، پشت سر آقای خمینی نماز می‏‏‌‏‏خواندیم. ایشان صبح‏‏‌‏‏ها نماز جماعت ‏‎ ‎‏نداشتند و در خانه نماز می‏‏‌‏‏خواندند.‏