فصل چهارم: خاطرات آیت الله محمود قوچانی
ورود امام به عراق
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

ورود امام به عراق

‏ خاطرات خود را از دوران ورود امام به عراق بیان فرمایید؟‏

‏ آن ایامی که امام در حال تشریف آوردن به عراق بودند من روحیه خاصی داشتم. ‏‎ ‎‏از نظر تربیتی در یک وضعیت ویژه‏‏‌‏‏ای بودم و به مسائل معنوی مشغول بودم، از جامعه ‏‎ ‎‏منعزل و گوشه‏‏‌‏‏گیر بودم. کارم فقط رسیدگی به درس‏‏‌‏‏ها و کارهایم در حوزه بود و سعی ‏‎ ‎‏داشتم از مسائل اجتماعی کناره بگیرم و در آن گونه مسائل حضور پیدا نکنم. چنین ‏‎ ‎‏روحیه‏‏‌‏‏ای داشتم.‏

‏با پخش خبر ورود امام به عراق، اهل علم و طلبه‏‏‌‏‏ها با شور و اشتیاق باطنی به سامرا ‏‎ ‎‏و کاظمین حرکت کردند تا با امام ملاقات کنند، اما من علیرغم اشتیاق درونی نرفتم.‏

‏حضرت امام ایام زیارتی را در کاظمین و سامراء گذراندند، از آنجا هم به دعوت ‏‎ ‎‏آقا محمد شیرازی به کربلا رفتند. حقاً آقای شیرازی برای استقبال از امام در کربلا ‏‎ ‎‏سرمایه‏‏‌‏‏گذاری فراوانی کرد و خدمات شایانی نمود. چند روزی که امام در کربلا بودند ‏‎ ‎‏تجلیل زیادی از ایشان شد. پس از چند روز خبر دادند که حضرت امام از کربلا ‏‎ ‎‏به سمت نجف در حال مهاجرت هستند. طلبه‏‏‌‏‏ها برای استقبال از ایشان از نجف حرکت ‏‎ ‎‏کردند و تا نصف راه کربلا ـ خان نص ـ آمدند.‏

‏از آن سو، آقا محمد شیرازی و بقیه کربلایی‏‏‌‏‏ها امام را تا نصف راه بدرقه کردند. ‏‎ ‎‏بدرقه‌ی بسیار با شکوهی بود. در نیمه راه دو کاروان به هم رسیدند و حضرت امام با ‏‎ ‎‏نجفی‏‏‌‏‏ها به سمت نجف حرکت کردند و تقریباً اول غروب بود که به نجف رسیدند. ‏‎ ‎‏ابتدا به حرم مطهر مشرف شدند و بعد از آن به منزلی که مرحوم حاج نصرالله خلخالی ‏‎ ‎‏برای ایشان اجاره کرده بود رفتند. این منزل حدود صد یا صدوبیست متر مساحت ‏‎ ‎‏داشت. از آن به بعد رفت و آمدها برای زیارت امام آغاز شد.‏

‎ ‎