فصل چهارم: خاطرات آیت الله محمود قوچانی
وجوهات شرعی و کارگر چاپخانه
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

محل نشر : تهران

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

وجوهات شرعی و کارگر چاپخانه

‏به اعتبار این‌که مطبوعات امام به عهده من بود و با چاپخانه ارتباط داشتم همیشه ‏‎ ‎‏کارهای مطبوعاتی امام را انجام می‌دادم. روزی مدیر چاپخانه در نجف به من گفت که ‏‎ ‎‏فلانی یکی از کارگرهای ما قصد ازدواج دارد و طبق معمول هم آقایانی که این‌جا با ما ‏‎ ‎‏همکاری دارند برای این گونه امور یک کمکی می‌کنند ـ آن‌ها این کمک را حلاوه تعبیر ‏‎ ‎‏می‌کردند ـ و شیرینی می‌دهند. تو هم این موضوع را خدمت امام عرض کن و برای این ‏‎ ‎‏بنده خدا کمکی بگیر که مثلاً در ایام ازدواجش به پول نیاز دارد. یادم می‌آید که ظهر ‏‎ ‎‏بود، نماز امام در مسجد شیخ انصاری تمام شد و ایشان تشریف آوردند بیرون. من ‏‎ ‎‏برای گفتن مطلب کارگر چاپخانه، در راه خدمت امام رسیدم و عرض سلام کردم و ‏‎ ‎‏مطلب را گفتم که آقا یکی از کارگران چاپخانه بنای ازدواج دارد جوان است و کمکی ‏‎ ‎‏خواسته است اگر حضرتعالی عنایتی بفرمایید ما به ایشان پرداخت می‌کنیم. امام ‏‎ ‎‏فرمودند: نه نمی‌توانم. گفتم: آقا بالاخره انتظار دارند، نوعاً همه کمک می‌کنند نمی‌شود ‏‎ ‎‏که ما بگوییم خبری نیست. فرمودند: وجوهاتی که در نزد من است همه سهم امام است ‏‎ ‎‏و من برای یک فرد نمی‌توانم سهم امام بدهم.‏

‏جواب امام منفی بود و از آن سوی نفی آن برای من مشکل بود. به ایشان عرض ‏


‏کردم که آقا اجازه می‏‏‌‏‏فرمایید من راه‏‏‌‏‏حل پیشنهادی خودم را خدمتتان عرض کنم؟ ‏‎ ‎‏فرمودند: خوب بگو. گفتم: حالا که می‏‏‌‏‏فرمایید اینها وجوهات است و سهم امام است ‏‎ ‎‏از سوی حضرتعالی مبلغی را که لازم است به ایشان بدهیم، شما خودتان قبول کنید و ‏‎ ‎‏آن را متقبل شوید که از نظر شرعی شما دریافت‏‏‌‏‏کننده باشید. تبسمی فرمودند و گفتند: ‏‎ ‎‏بسیار خوب، عیبی ندارد، شما 15 دینار به ایشان بدهید.‏