من در سال 1322 در خانواده ای مذهبی و روحانی با سابقه علمی و دینی و متجاوز از هشتصد سال حضور در صحنه تلاش های سیاسی و اجتماعی به دنیا آمدم. پدرم مرحوم آیت الله حاج سید محمدباقر سلطانی طباطبایی از سلسله سادات طباطبایی بودند که این خانواده حدود سیصد سال پیش از عراق به بروجرد منتقل شدند.
سادات طباطبایی بروجرد جملگی فرزندان محمد بن عبد الکریم بوده که به سید محمد الطباطبایی الاصفهانی البروجردی؛ از دانشمندان و فقهای بزرگ قرن دوازدهم مشهور می باشد.
سید محمد در سال 1090 قمری در اصفهان متولد شد و سالها در نجف و کربلا به کسب علم و تدریس اشتغال داشت و شاگردان زیادی در محضر ایشان پرورش یافتند که سرآمد آنها آقا محمدباقر معروف به وحید بهبهانی ملقب به استاد کل (1118ـ1205ق) یکی از مشهورترین فقها و مراجع در مکتب تشیع میباشد. او نیز دارای شاگردان زیادی از جمله علامه سید محمدمهدی بحرالعلوم و سیدعلی صاحب ریاض و ملامهدی نراقی می باشد.
ملامهدی بیش از 72 کتاب در زمینه های مختلف فقه تالیف کرده است؛ در ضمن با تنها دختر استاد خود، سیدمحمد طباطبایی ازدواج می کند که ثمره آن فرزندی بنام آقامحمد علی معروف به کرمانشاهی میباشد که او نیز از فقهای معروف قرن سیزدهم
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 3 بوده و از این نظر بخشی از سادات بهبهانی و کرمانشاهی از زمره نوادگان دختری سیدمحمد طباطبایی میباشند.
سیدمحمد طباطبایی فرزند سیدعبدالکریم بن شاه مراد است. سید عبدالکریم دارای سه برادر بنامهای امیر سیدابوالمعالی کبیر (جد سادات طباطبایی کربلا) و سید نورالدین (جد بخشی از طباطباییهای یزد) و امیر سید علی حکیم (جد طباطباییهای حکیم در نجف از جمله مرحوم آیتالله العظمی سید محسن طباطبایی حکیم مرجع بزرگ) بود که همگیخود و بازماندگانشان از شخصیتهای معروف جهان تشیع به شمار میروند.
مرحوم سید عبدالکریم در اواسط قرن یازدهم تا اوایل قرن دوازدهم حیات داشته و در اصفهان میزیسته است. همسر او نوه علامه مجلسی اول (دختر آمنه بگم) بوده و از این نظر سید محمد طباطبایی از طرف مادری نوه علامه مجلسی اول و همسر او از نوادگان پسری علامه مجلسی (امین عبدالله) میباشد و به همین دلیل فرزندان سید محمد طباطبایی از سه طرف نوادگان علامه مجلسی به شمار میروند.
سید محمد در سال 1146 قمری هنگام عبور از بروجرد که بر سر راه اصفهان به عتبات قرار داشت بنا بر اصرار مردم بروجرد و به دلیل حضور خیل عظیمی از صوفیان در بروجرد در این شهر مسکن گزیده و تا پایان عمر در این شهر اقامت داشته است. بعد از او نیز فرزندانش تا به امروز در این شهر سکونت دارند. مرحوم سید محمد دارای تالیفات زیادی بوده که از معروفترین آنها:
1ـ تاریخ البنی و الائمه علیهمالسلام 2ـ تحفةالغری 3ـ الرد علی اعتراض الوحید 4ـشرح مفاتیح الشرایع فیض کاشانی در دو جلد 5ـ رساله در امرو مباحث اصولی آن 6ـ رساله در شهادت زنها 7ـ رساله در جبر و اختیار 8 ـ رساله در رد صدوق و قایلین به سهو البنی و... میباشد که تاکنون 17 اثر از ایشان به صورت کتاب منتشر شده است.
مرحوم سید محمد طباطبایی درسال 1160 قمری رحلت کرد و در بروجرد به خاک سپرده شد. مقبره وی در محلهی صوفیان بروجرد زیارتگاه مردم است.
مرحوم سید محمد دارای یک دختر و 4 فرزند پسر بود که همگی از علمای زمان خود به شمار میرفتند و پسر بزرگوی سید مرتضی معروف به علمالهدی است که در
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 4 سال 1122 قمری در نجف اشرف به دنیا آمد و همانجا تحصیلات خود را طی کرد و بعدها از مدرسین معروف حوزهی نجف گردید. آن گاه در سال 1160 و به هنگام فوت پدر به بروجرد آمد و تا سال 1199 در بروجرد اقامت داشت و ریاست علمی منطقه را در این مدت عهدهدار بود است. از ایشان کتابی به نام صلوة کفایه باقی مانده است.
سیدمرتضی در سال 1204 قمری در کربلا فوت کرده و در رواق ورودی حرم امام مدفون گردید. وی دارای یک دختر و چهار پسر بود. تنها دختر ایشان همسر عالم جلیلالقدر سیداحمد قزوینی جد سادات قزوینی در حله گردید و پسر بزرگ سیدمرتضی به نام سیدمهدی معروف به علامه بحرالعلوم در شمار بزرگترین مراجع تقلید شیعه و از نوابغ نامی روزگار بود که در سال 1155 قمری در کربلا متولد گردید و در سن 15 سالگی به درجه اجتهاد مسلم نایل شد. استادان ایشان سیدمرتضی پدر بزرگوارش و وحید بهبهانی و شیخ یوسف بحرانی بودند. او دارای تالیفات زیادی از جمله شرح وافیةالاصول؛ مصابیح و درةالفقه است که به مناسبت کتاب اخیر؛ ایشان را صاحب دره نیز میگویند. فرزندان او در کربلا و نجف سکونت داشته و خاندان بحرالعلوم در عراق امروز که از شخصیتهای مذهبی و سیاسی آن کشور به شمار میروند از اعقاب او میباشند.
سید بحرالعلوم در سال 1212 در نجف اشرف فوت نمود و در مسجد طوسی مدفون گردید.
پسر دیگر سید مرتضی، سیدجواد نام داشت که در بروجرد سکنی گزیده و از فضلای قرن سیزدهم هجری به شمار می رفت. وی در سال 1242 قمری در سن هفتاد سالگی در بروجرد رحلت نموده و آرامگاه او واقع در خیابان صفا در شهر بروجرد، مقابل مسجد الجواد مورد زیارت عموم مردم قرار دارد.
سید جواد نیز دارای یک دختر و هفت پسر بود که تنها دختر او همسر حاج مولا اسد الله بروجردی معروف به «حجت الاسلام» از علمای مشهور زمان خود و یکی از
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 5 استادان شیخ مرتضی انصاری میباشد.
پسر بزرگ سید جواد بنام سید علینقی نیز از فقها و اصولیین قرن سیزدهم هجری است که در سال 1188 در بروجرد متولد و جهت تحصیلات عازم نجف اشرف گردید و در درس عموی خود علامه بحرالعلوم شرکت کرده و هم چنین از محضر میرزای قمی بهرهمند گردید. او دارای تالیفاتی است که از جمله آنها حاشیه بر قوانین الاصول میرزای قمی و حاشیه بر زبدةالاصول شیخ بهاءالدین و کتابی بنام تهیةالقوائد شهید میباشد. نامبرده در سال 1249 بر اثر طاعون رحلت نمود و در کنار مقبره پدرش به خاک سپرده شد.
سید علینقی دارای یک دختر و پنج پسر بود. پسر بزرگ او میرزا احمد (1211ـ1280) بسیار وارسته و گریزان از ریاست بود و بسیاری از نوادگان وی شخصیتهای علمی و مذهبی بزرگی در عالم شیعه بودند که سرآمد آنها آیتالله العظمی حاج آقا حسین طباطبایی (آیتالله العظمی بروجردی) مرجع بلامنازع جهان شیعه میباشد و تعدادی دیگر نیز هم اکنون از فضلای حوزهی علمیه قم هستند که نام خانوادگی احمدی طباطبایی را برگزیدهاند. پسر دوم سید علینقی بنام حاج میرزا ابوالقاسم (1220ـ1277)، از علمای بزرگ قرن سیزدهم میباشد که سید محسن امین عاملی در اعیان الشیعه و شیخ آقا بزرگ تهرانی در کتاب الکرامالبرره از ایشان به بزرگی وفقاهت یاد کردهاند.
پسر سوم او، حاج میرزا محمود معروف به حجت الاسلام (1221ـ1300) که از بزرگترین مشاهیر و علمای عصرخود بود و علامهای محقق و فقیهی بزرگ محسوب میگردید که در عتبات عالیات از محضر اساتیدی چون حاج ابراهیم کلباسی و شیخ محمدحسن خضرنجفی صاحب جواهر استفادههای فراوان کرده و در اکثر کتب معروف مانند اعیان الشیعه ـ مآثر والآثار و روضةالصفا به این امر اشاره گردیده است. ایشان دارای مجلس درس بزرگی بود که مدتی سیدجمالالدین اسدآبادی مشهور در این مجلس حاضر و از محضر ایشان استفاده کرده است. (کتاب شرح حال و آثار
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 6 سیدجمالالدین اسدآبادی نوشته میرزا لطفالله اسدآبادی) از جمله آثار وی کتاب مواهب السنیه است (که به مناسبت کتاب حاضر ایشان را صاحب مواهب و فرزندان ایشان را مواهبی طباطبایی مینامند) که شرحی است بر کتاب درهی علامه بحرالعلوم که تاکنون سه جلد آن چاپ شده است. مقبرهی ایشان واقع در خیابان صفا در شهر بروجرد مورد احترام و زیارتگاه مردم است.
پسر چهارم سید علینقی بنام حاج میرزا ابوالحسن نیز از معاریف بود و نوادگان او اکثراً از شخصیتهای معروف هستند که از جمله آنها حاج آقا علی اصغر ملقب به سلطانالعلما بروجردی (پدر بزرگ من) است که از نمایندگان مجلس در عصر مشروطیت بود و در دورههای سوم و چهارم نیز نمایندگی بروجرد را در مجلس شورای ملی به عهده داشت. فرزند ارشد سلطانالعلما سیدمحمد ملقب به سلطانالعلمای دوم نیز در کسوت نمایندگی مجلس در زمان دکتر مصدق فعالیت داشته و از یاران وی بود. دیگر فرزند حاج سید علیاصغر سلطانالعلما مرحوم پدر من ـآیتالله العظمی حاج سیدمحمد باقر طباطبایی سلطانی ـ میباشد که از شخصیتهای بزرگ شیعه در دوره معاصر به شمار میرود.
پدرم در زمان آیتالله العظمی بروجردی از نزدیکان و مشاوران ایشان بود و شمار زیادی از علما و مجتهدین حاضر از محضر ایشان استفاده کردهاند، از اینرو به استادالاساتید شهرت یافتهاند.
و بالاخره آخرین پسر سید علینقی بنام حاج میرزا ابوتراب میباشد که از افراد بزرگ فامیل محسوب شده و تعدادی از فرزندان و نوادگان ایشان در عصر مشروطیت از مشروطه خواهان معروف منطقه بودهاند. خصوصاً دو تن از آنها یعنی حاج آقا یعقوب مغیث الاسلام و حاج آقا فخرالدین نبوی طباطبایی ملقب به صدرالعلمای بروجردی در زمان مشروطیت سالها ریاست انجمنهای ایالتی و ولایتی بروجرد و لرستان و ثلاث را به عهده داشتند و اسناد موجود حاکی از زحمات آنها در این دوران است.
لازم به ذکر است که اجداد و نیاکان حاج سیدمحمد طباطبایی الاصفهانی
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 7 البروجردی تا زمان حسن مثنی فرزند امام دوم شیعیان حسن مجتبی(ع) طبق شواهد و مدارک تاریخی موجود در کتب مختلف انساب، از فقها و علمای زمان خود محسوب میشدند. کلیه طباطباییهای موجود در ایران و عراق و سایر نقاط دنیا همگی بازماندگان حسن المثنی بن حضرت امام حسن(ع) هستند که شخصیتهای ممتازی از اوایل ظهور اسلام تاکنون در میان آنها وجود داشته که از جمله آنها میتوان به ابراهیم طباطبا در قرن دوم و ابن طباطبا نسب دان مشهور در قرن پنجم و سید شمسالدین محمدبن علی طباطبایی معروف به ابن طقطقی در قرن هفتم و میرزا رفیعالدین طباطبایی نایینی مشهور به میرزا رفیعا در قرن یازدهم (جد طباطباییهای تبریزی و زوارهای) و ابوالمعالی کبیر و سیدی مجاهد اشاره کرد. همچنین میتوان به سید محمد طباطبایی از رهبران مشروطیت و سید حسن مدرس و آیتالله سیدمحمدکاظم یزدی طباطبایی از شخصیتهای دوران مشروطیت و نیز آیتالله حاج آقا حسین طباطبایی قمی و علامه سید محمد حسین طباطبایی صاحب المیزان و جناب حجت الاسلام سید محمد خاتمی و دهها و بلکه صدها تن دیگر اشاره کرد که همگی آنان طبق شجرهنامههای خانوادگی موجود هر کدام توسط فردی از شاخه اصلی به این شجره طیبه متصل میگردند.
و اما سلسله نسبی خانواده ما (از من) تا امام حسن مجتبی علیهالسلام به شرح زیر است:
محمد صادق(1) بنمحمد باقر(2) بنعلی اصغر(3) بنمهدی(4) بنحسن(5) بنعلینقی(6) بنجواد(7) بنمرتضی بنسیدمحمد طباطبایی(8) بنعبدالکریم(10) بنشاه مراد(11) بنشاه اسدالله(12) بنجلالالدین امیر(13) بنحسن(14) بنمجدالدین(15) علی(16) بن قوامالدین محمد(17) بناسمعیل(18) بنعباد(19) بنابی المکارم علی(20) بنعباد(21) بنابی المجد احمد(22) بنعباد(23) بنعلی(24) بنحمزه(25) بنطاهر(26) بنعلی(27) بنمحمد(28) بناحمد فتوحالدین(29) بنمحمدامیر خزاینه(30) بناحمد رییس(31) بنابراهیم طباطبا(32) بناسماعیل دیباج(33) بنابراهیم غمر(34) بنحسن مثنی(35) بنامام حسن(ع)(36).
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 8 چند نکته را می توان در این شجره نامه برجسته نمود:
* حسن مثنی با فاطمه دختر امام حسین (خواهر امام سجاد) ازدواج کرده و ابراهیم غمر پسر آنهاست.
* علی بن حمزه بن طاهر (جد سادات اردکان منجمله آقای سید محمد خاتمی) است که در قرن پنجم میزیسته است.
* میرزا رفیع الدین طباطبایی نایینی مشهور به میرزا رفیعا جد سادات طباطبایی در زواره و نایین است.
* مادر ابراهیم غمر (ردیف 34)، بانوی بزرگوار ـ فاطمه ـ دختر امام حسین(ع) میباشد؛ یعنی اجداد اعلای ما از ناحیه پدری به حسن دوم موسوم به حسن المثنی فرزند امام حسن مجتبی(ع) و از ناحیه مادری به سیده فاطمه دختر امام حسین(ع) و خواهر امام سجاد زینالعابدین(ع) میرسند. نسب خاندان صدر همانطور که در شجرهنامه خاندان صدر در جلد دوم دیدیم به امام موسی بن جعفر(ع) و در نهایت به امام حسین(ع) رسیده و از آنجا مشترکاً به حضرت امیر علی بن ابی طالب(ع) و حضرت زهرا(س) می رسند. هم چنین:
سیدمحمد طباطبایی (ردیف 9) که پدر عالم جلیل القدر سید مرتضی طباطبایی (ردیف 8 ) است، خواهرزاده علامه محمد باقر مجلسی میباشد.
زادگاه سید محمد، جد طباطباییهای بروجردی، همانطور که دیدیم شهر اصفهان بوده ولی او مدتی در نجف اقامت داشته و سپس به بروجرد عزیمت کرده، در آنجا مقیم گشته و همانجا نیز مدفون میباشد. سیدمحمد دارای دختری بود که همسر وحید بهبهانی است.
این عالم بزرگوار شخصاً از راه کشاورزی زندگی خود و بستگانش را تامین کرده و حتی از سهم مبارک امام (نیمی از خمس) دیناری برای مصارف شخصی برداشت نمیکرده است.
* از چهرههای برجسته خاندان طباطبایی، علامه بحرالعلوم است که مورخین و تذکرهنویسان در شرح کمالات و فضائل و احوال او داستانها نقل میکنند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 9 سیدمهدی طباطبایی معروف به علامه بحرالعلوم، فرزند دیگر عالم بزرگوار سیدمرتضی (ردیف 8) میباشد که فرزندان او به بحرالعلومی طباطبایی مشهور میباشند. این سید بزرگوار جامع علوم عصر خود بوده و از این رو «بحرالعلوم» نام گرفته است. برجستهترین ویژگی وی کمالات و فضائل عرفانی اوست که او را سرآمد عرفای واصل ساخته و در زمره اولیای بزرگ قرار داده است.
* از دیگر چهرههای این خاندان، مرجع بزرگ تقلید زمان مرحوم آیتالله العظمی طباطبایی بروجردی میباشد:
مرحوم آیتالله العظمی بروجردی (حاج آقا سید حسین طباطبایی، متوفی به سال 1340 ه.ش) فرزند حاج سید علی فرزند حاج سید احمد طباطبایی فرزند حاج سید علینقی (ردیف 6) است. حاج سید احمد (که فرزندانش به احمدی طباطبایی مشهور هستند) برادر سیدمهدی طباطبایی (جد اعلای طباطباییهای بروجردی و از جمله پدر من) میباشد.
از سوی دیگر علی بن حمزه (ردیف 23) جد سادات طباطبایی مقیم در اردکان و از جمله آنان جد اعلای آقای سید محمد خاتمی ـ رئیس جمهور پیشین ـ میباشد.
* لازم به یادآوری است که خاندان بزرگ طباطبایی قمی و مرجع بزرگ مجاهد آیتالله حاج سیدحسین طباطبایی قمی همچنین مرحوم آیتالله حاج سیدمحسن طباطبایی حکیم ـ مرجع بزرگ معاصر مقیم نجف در شجرهنامه با ما مشترک هستند؛ همانطور که در شرح خاندان صدر در جلد دوم گفتم مرحوم مادر ما حلقه اتصال این سه خاندان بزرگ صدر، طباطبایی بروجردی و طباطبایی قمی بوده و قهراً با اتصال به بیت امام خمینی، این حلقه اتصال چهار خاندان مرجعیت شکل میگیرد؛ چون مادر من از سوی پدر، دختر مرحوم آیتالله صدر و از ناحیه مادری نوه مرحوم آیتالله حاج آقا سید حسین طباطبایی قمی بوده، با ازدواج با پدرم به خاندان طباطبایی بروجردی متصل میشوند. از طرف دیگر با ازدواج خواهرم با سیداحمد خمینی و برادرانم مرتضی و عبدالحسین با نوادههای امام، خانمها فرشته اعرابی و لیلی بروجردی، پیوند با بیت امام خمینی شکل میگیرد.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 10 اگر حمل بر خودستایی نشود میبینیم که این خاندان تنها خانواده در تاریخ تشیع هستند که این ترکیب اصیل و چهارگانه نسبی را دارند که هرکدام مظهر بیش از یکهزار سال تاریخ پرافتخار میباشند، ریشه موروثی ما از یک سو (خاندان صدر) به امام هفتم حضرت موسی بن جعفر(ع) و از یک سو به امام حسن مجتبی(ع) و سر انجام به امام علی بن ابی طالب(ع) و حضرت زهرا(س) میرسد.
روزی امام صدر به من گفتند، تو و امثال تو وارث ثروتهای گرانبهای موروثی بینظیری هستید که در درون شماها به ودیعه گذارده شده است. این ثروتهای استثنایی خدادادی را باید خیلی جدی پاس بدارید و هر آن مواظب باشد به این امانتها خدای ناکرده بیتوجهی نشود. باید بکوشید و بر آنها بیفزائید. هر کوتاهی کفران نعمتی است که خسران معنوی و مادی در پی دارد. اجداد شما که از هر طرف به امامان معصوم میرسند در دوران خود سرآمد علم و جهاد و اجتهاد و تلاش و معرفت دینی و خدمت به خلق خدا بودهاند. این سرمایهها نه تنها باید خدشه نبینند و حفظ شوند، بلکه باید هر آن بر آنها افزوده شوند. همین مسئله مسوولیت بزرگی را بر دوش ما میگذارد که امیدوارم نسل ما بتوانند بر این افتخارات بیفزایند.
در مورد شجرهنامه خاندان صدر در جلد دوم همین مجموعه خاطرات به تفصیل سخن گفتهام لذا دراین جا به اختصار اجداد مادرم را تا امام موسی بن جعفر(ع) برمیشمرم:
پدر ایشان مرجع بزرگ و پارسا حضرت آیتالله سید صدرالدین صدر میباشد؛ که به ترتیب فرزند سیداسماعیل فرزند صدرالدین عاملی فرزند سیدصالح شرفالدین فرزند سیدشریف محمد فرزند سیدشریف ابراهیم مشهور به شرفالدین فرزند زینالعابدین فرزند علی نورالدین فرزند نورالدین علی فرزند حسین فرزند محمد فرزند حسین فرزند علی فرزند محمد فرزند تاجالدین فرزند محمد فرزند عبدالله فرزند احمد فرزند حمزه فرزند سعدالله فرزند حمزه فرزند محمد فرزند عبدالله فرزند محمد فرزند علی فرزند عبدالله فرزند محمد فرزند طاهر فرزند حسین فرزند موسی فرزند ابراهیم المرتضی فرزند امام موسی کاظم(ع) میباشند که از آنجا به امام حسین بن علی(ع) و
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 11 بالاخره به امام علی بن ابی طالب و حضرت زهرا(س) میرسند.
مشروح کامل احوال و رجال خاندان صدر را در جلد دوم آوردهام.
مرحوم پدرم در شرح حال خود می نویسند:
«در سال 1308 (یعنی در 14 سالگی) پس از تحصیل پاره ای از مقدمات علوم جهت ادامه تحصیل به شهرستان قم مهاجرت نموده و تا سال 1316 در آن بلده طیبه از محضر اساتید بزرگ درک فیض نمودم و سپس به نجف اشرف مشرف و دو سال هم در آن دارالعلم از بزرگان علم استفاده برده و مجدداً به قم مراجعت کردم. موفقیت من در تدریس و تربیت جمع کثیری از جوانان فاضل خلاصه می شود. در رشته های فقه و اصول و حواشی بر بعضی از کتب مولفه در این علوم، اوراق سفیدی را سیاه کرده ام. در مورد زندگی ام نمی توانم چیزی بیان کنم که خودستایی نباشد. لذا چیزی برای نوشتن ندارم.»
ایشان در سن 22 سالگی به نجف سفر کردند: قبل از سفر به نجف، اجازه اجتهاد را از مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حائری، موسس حوزه علمیه قم و نیز حضرات مراجع بزرگوار و آیات عظام، حاج سید محمدتقی خوانساری، حاج سید محمد حجت و حاج سید صدرالدین صدر کسب می کنند.
ایشان هم چنین می نویسند:
«وقتی به نجف اشرف رسیدم در درس مرحوم آقا سید ابوالحسن [اصفهانی] اعلی الله مقامه که هم شلوغ بود و هم تشریفاتی، شرکت کردم ولی از مجالس درس مرحوم حاج آقا ضیاء عراقی اعلی الله مقامه بیشتر توانستم استفاده کنم. در این مدت از محافل درس دیگر بزرگان حوزه نیز بهره گرفتم.»
پدرم در اوائل سال 1319، یعنی بعد از دو سال اقامت در نجف جهت دیدار بستگان به ایران برمی گردند؛ در حالی که از فحول علمای نجف از جمله مرحوم آیت الله العظمی حاج سید ابوالحسن اصفهانی و مرحوم آیت الله حاج آقای ضیاء عراقی نیز موفق به اخذ اجازه و ورقه اجتهاد می گردند. سیر و سلوک خاص مرحوم سید و زهد بیآلایش مرحوم آقا ضیاء و هم چنین بینش عمیق او در فلسفه الهی و حکمت نظری از ایشان آن می سازد که امام راحل در وصف ایشان می گویند:
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 12 «من به آقای سلطانی غبطه می خورم».
بعد از صله ارحام در بروجرد مجدداً به قم مراجعت می کنند و بعد از وصلت با دختر مرحوم آیت الله العظمی صدر در قم باقی می مانند و به سطوح عالیه اشتغال می ورزند و در همین دوران است که ایشان در جایی دیگر در شرح زندگانی خود می نویسند:
«از آن جا که به حکم شارع مقدس، بر مجتهدین تقلید حرام است، و بر غیر مجتهدین تقلید یا عمل به احتیاط واجب، اولین ثمره ورقه اجتهاد آن بود که محصل به مجردی که می یافت مجتهد شده است، دیگر نمی توانست تقلید کند و باید به رای خود عمل می کرد. و اگر نبود این تکلیف شرعی، شاید بسیاری از اولیاء خدا حتی اخذ ورقه اجتهاد را هم خودستایی می دانستند و از دریافت آن امتناع می کردند...»
از همین رو بود که ایشان به شدت از جاه و مقام گریزان بودند و از اشتهار گریزان تر.
پدرم از طرف مراجع ثلاث در قم، آیات عظام صدر و خوانساری و حجت، مامور می شوند به همراه امام راحل به حضور آیت الله بروجردی رفته و دعوت علمای مذکور را برای سفر و اقامت در قم به ایشان ابلاغ کنند.
پس از اقامت مرحوم آیت الله حاج آقا حسین طباطبایی بروجردی در قم، امام راحل، مرحوم آیت الله حاج شیخ مرتضی حائری و پدرم، سه استوانه عظیم فقهی بیت آیت الله
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 13

خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 14
بروجردی را در قم و در آغاز کار شکل می دهند و پس از تثبیت مرجعیت آیت الله بروجردی هر کدام از این بزرگواران خود را کنار کشیده و مجدداً به تدریس و تحقیق و تربیت طلاب ادامه می دهند.
همین وضع را پدرم در بیت مرجع بزرگوار مرحوم آیت الله العظمی صدر (پدربزرگم) نیز داشتند.
همانطور که معروف است حاصل کار ایشان، تربیت چند صد مجتهد و فقیه و مدرس برجسته و تدریس ده ها دوره فقه و اصول می باشد و تنی چند از مراجع فعلی از شاگردان ایشان می باشند.
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 15