علی رغم سیاست حقوق بشر کارتر و سیاست کاهش فروش جنگ افزارها، دولت ایالات متحده در سال 1978 (یک سال قبل از انقلاب) فروش هواپیماهای هشدار دهنده آواکس را در کنار جنگنده های 14Fو 16F به ایران تصویب کرد. و این در حالی بود که به اذعان خود آمریکاییان، خلبانان و نظامیان ایران توانایی استفاده از این هواپیماها را نداشتند.
«فروش اسلحه به ایران دچار هرج و مرج و خارج از کنترل می باشد و تا دهها سال بعد هم ایران قادر نخواهد بود در صورت بروز یک جنگ، بدون کمک روزانه آمریکا در جنگ پیروزی حاصل کند. ایران به اندازه کافی خلبان برای استفاده از هواپیماهای خریداری شده ندارد. بسیاری از وسایل خریداری شده به علت فقدان متخصصین ایرانی که بتوانند آنها را به کار اندازند، در انبارها انباشته شده اند. بسیاری از متخصصین نظامی آمریکا معتقدند که ایران مصرفی برای این همه هواپیما ندارد. همین مطلعین می گویند که خلبانان ایرانی این هواپیماها تعلیمات بسیار ناقص دریافت کرده اند و قابل اعتماد نیستند... مقامات ارتش آمریکا به قدری به فروش اسلحه به ایران شوق و ذوق و اصرار داشتند که اغلب مقامات ایرانی را از وسعت اشکالات و احتیاجات تعلیمات لجستیک و حفاظت سیستمها در دستور خرید، مطلع نمی ساختند. اگر مستشاران و متخصصین آمریکا از ایران بیرون بیایند، ارتش شاه بدون هر گونه کمکی به حال خود رها خواهد شد.»
بیانیه های افشاگرانه امام در مورد مجهز ساختن شاه به این همه جنگ افزار، هم شاه ایران را نگران و پریشان کرده بود و هم ریاکاری و دغل بازی سیاست بازان حامی حقوق
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 288 بشر در ایالات متحده را بر جهانیان روشن می نمود.
و از سویی دیگر ضریب امنیتی و جانی آنان را نیز به شدت کم می کرد. به طوری که که هر از چند گاهی یک افسر یا ژنرال آمریکایی در ایران ترور می شد. «ایران تا حداقل ده سال آینده هم به کمک روزمره متخصصین آمریکایی نیاز دارد و این یعنی حضور 50 تا 60 هزار آمریکایی در ایران تا سال 1980. در صورت بروز جنگ این افراد می توانند به گروگان گرفته شوند، حتی حضور آنها ممکن است ایجاد خطرات و ناراحتیهایی برای آمریکا بنماید...»
علی رغم همه اینها، سیاست فروش تجهیزات نظامی پیشرفته به شاه ادامه یافت، زیرا به ویژه «عملیات شاه با اهداف استراتژیک آمریکا انطباق کامل دارد...»
خاطرات سیاسی- اجتماعی دکتر صادق طباطباییج. 1صفحه 289