صبر
صبر در لغت به معنای خودداری از شکایت، دم فرو بستن، سخن به شکوه
نگشودن و اظهار بی تابی نکردن است؛ اما در اصطلاح عرفانی، مقامی
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 198 است نفسانی که سالک الی اللّه با نیروی مجاهده و ریاضتهای خاص بدان دست می یابد.
خداوند در قرآن کریم که کتاب انسان سازی است، پیروان خود را امر به صبر می کند واصْبِرْ و مٰا صَبْرُکَ الاّ باللّه و اگر چه در ابتدای آیۀ از مؤمنان می خواهد که صبر پیش گیرند؛ اما در دنبالۀ آن به نکتۀ دیگری اشاره می فرماید که صبر حاصل نمی شود مگر با توفیق الهی. پس، اگر چه «صبر» در اصطلاح عرفانی «مقام» است و اکتسابی، و خداوند هم امر به آن می کند؛ اما دنبالۀ آیه تصریح دارد که صبر مانند دیگر مقامات بدون توفیق الهی حاصل شدنی نیست. پس، می توان گفت ریاضات و کوششهای سالک، زمینۀ بهره مندی از فیوضات الهی و توفیقات ربوبی از جمله مقام صبر را فراهم می سازد. مولانا در این رابطه چنین می گوید:
هفت سال ایّوب با صبر و رضا در بلا خوش بود با ضیف خدا تا چو واگردد بلای سخت رو پیش حق گوید به صد گون شکر او گفت حق ایوب را در مکرمت من به هر موی تو صبری دادمت هین به صبر خود مکن چندین نظر صبر دیدی صبردان (ده) را هم نگر
کتابیک ساغر از هزار: سیری در عرفان امام خمینی (س)صفحه 199