امام در طی شبانه روز برنامهای منظم داشتند که میتوان اهم آن را بدین شرح بیان کرد. ایشان اخبار تلویزیون و برنامههای بعد از آن را اکثر شبها مشاهده میکردند. فیلمها و سریالهای تلویزیون را از نزدیک کنترل میکردند.
شام امام اکثرا غذای حاضری بود. مثلا هفتهای یک شب آب دوغ، نان و پنیر و مغزگردو، نان و پنیر و سبزی، چند عدد خرما یا نان و سیب میل میکردند. بعد از غذا نوبت به استراحت بود. ساعت 12 بیدار میشدند و بعد از خوردن قرص، وقت نماز شب بود. با توجه به ایام سال، بیش از یک ساعت قرآن و نماز شب و تهجد امام به طول میانجامید.
بعد از نماز صبح هم مجددا قرآن تلاوت میکردند. ساعت 6 صبح مقدار کمی صبحانه که شامل نان و پنیر بود میل میکردند و سپس به مطالعه بولتن و خبرنامهها میپرداختند. اگر بولتنها نرسیده بود، باز هم قرآن میخواندند.
ساعت 7 صبح اخبار راگوش میکردند و سپس برای قدم زدن به
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 76 حیاط میآمدند. پس از نیم ساعت قدم زدن به داخل برمیگشتند و نرمشی که دکترها تجویز کرده بودند، انجام میدادند.
بعد از گوش دادن خلاصه اخبار ساعت 8 صبح، زنگ میزدند تا آقایان رسولی، و صانعی برای امور روزمره دفتر به خدمتشان بروند. آقای رسولی نامههای رسیده را تقدیم امام میکرد و رسید وجوهات شرعیه را که از قبل نوشته بود، در حضور امام مهر مینمود. این نکته لازم به ذکر است که مهر امام همیشه نزد خودشان بود.
پاسخ به نامهها را که معمولا از سوی نمایندگان امام بود، یا خودشان مینوشتند یا بعضا آقای رسولی از قول امام مینوشت.
آقای صانعی که از افراد نزدیک و از جمله ارادتمندان به امام محسوب میشد و امام هم به وی محبت داشتند، تقریبا رابط بین شخصیتهاو امام بود.
بعد از اتمام کار آقایان، روزانه 20 الی 25 نفر دیدار کننده عادی داشتند و بعضی از روزها یکی ـ دو مورد خطبه عقد و یاسه چهار مورد عمامهگذاری توسط امام انجام میشد.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 77 اگر تعداد قبض وجوهات زیاد بود امام به ایوان تشریف میآوردند و مینشستند. در خطبههای عقد معمولا امام وکیل عروس میشدند و این عنایتی بود که ایشان نسبت به دخترها داشتند. آقایان صانعی یا توسلی و یا رسولی هم وکیل داماد میشدند. اگر پدر عروس یا داماد روحانی بود، امام تعارف میکردند که خودش وکیل داماد بشود، عقد خیلی خلاصه خوانده میشد و پس از آن صلوات میفرستادند. امام هم میفرمودند: مبارک است انشاءالله و بعد داماد که میخواست دست امام را ببوسد، امام میفرمودند: با هم بسازید، باهم خوب باشید. این سفارش امام تاثیر زیادی در روحیه داماد داشت.
البته از یکی از اعضای بیت پیش از عقد سوال میکردند که آیا عروس و داماد قبلا صیغه خواندهاند یا نه که اگر صیغه محرمیت و موقت بوده به هم ببخشند تا عقد امام صحیح باشد.
در مورد مهریه هم امام نظری نمیدادند و برای همه به یک شکل خطبه را میخواندند.
هنگامی که مراسم عمامه گذاری بود، امام عنایتی خاص داشتند، به ما سفارش میکردند که نفری هزار تومان به عنوان تبرک از سوی امام تقدیم کنیم.
برنامه بعدی دیدار با مردم بود. اول نوبت آقایان و سپس خانمها، وقتی نوبت خانمها میشد امام شمدی روی دستشان میانداختند تا دستشان با نامحرم تماس نداشته باشد و این مساله را خیلی رعایت میکردند. حتی خانم من چند بار موقع قدم زدن امام خدمت ایشان رسید، موقع دست بوسی، امام دستشان را زیر پیراهن خود میگرفتند و
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 78 بعد اجازه میدادند که او دستش راببوسد و در این مورد خیلی رعایت میکردند.
در پایان امام به اندرون تشریف میبردند، یک چای میل کرده و مشغول مطالعه روزنامههای صبح میشدند.
حدود ساعت 9 صبح مجددا به مدت نیم ساعت قدم میزدند. هنگام قدمزدن، یارادیو گوش میدادند یا ذکر گفته و یا مطالعه میکردند. گاهی هنگام قدم زدن بعضی از اعضای خانواده و نوهها، امام را همراهی میکردند. ما هرگاه که میخواستیم خدمت امام برسیم و متوجه میشدیم که یکی از خانمهای خانواده با ایشان قدم میزنند منصرف شده راه خود را عوض میکردیم. البته دو ـ سه نفر بیشتر نبودیم که میتوانستیم به داخل مشرف شویم.
پس از اتمام زمان قدمزدن به داخل برگشته و ساعت 40 / 9 یک چای یا آب میوه میل کرده و اگر برنامه خاصی نداشتند از ساعت 10 تا11 استراحت میکردند.
از ساعت 11 در تدارک نماز ظهر و عصر بودند، وضو میگرفتند و تا اذان ظهر مشغول تلاوت قرآن بودند. اول وقت نماز ظهر و عصر را اقامه میکردند که با تعقیبات آن حدود 40 دقیقه به طول میانجامید. ساعت 13 برای صرف ناهار به اتاق خانم رفته و حدود ساعت 14 به اتاق خود بر میگشتند. ساعت 14 اخبار رادیو را گوش میدادند و تا ساعت 16 استراحت میکردند و پس از صرف چای برای قدمزدن به حیاط تشریف میآوردند. یعنی ایشان روزی سه مرتبه برنامه قدمزدن داشتند. ساعت 30 / 16 به داخل برگشته و روزنامههای عصر را که میبایست سر ساعت
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 79 میرسید، مطالعه میکردند. بعد از مطالعه مطبوعات، رادیوهای بیگانه اعم از بیبیسی، امریکا، اسرائیل رامرتب و دقیق گوش میدادند.
برنامههای تلویزیون از برنامه کودک تافیلم و سریال را تماشا میکردند و اگر بین برنامه تلویزیون رادیوهای بیگانه اخبار داشتند، صدای تلویزیون رابسته ولی تصویر را نگه میداشتند و کانالهای مختلف آن را زیر نظر داشتند.
امام مقید بودند که همه برنامههای تلویزیون را تماشا کنند به همین دلیل اگر تلویزیون خراب میشد، دستور میدادند که آن را تعمیر یا تعویض کنیم.
روزی تلویزیون خراب شد، تلویزیون دیگری برای ایشان بردیم. آن هم خراب شد. این وظیفه من بود که باید انجام میدادم چون تا حدودی به امور فنی وارد بودم. به من فرمودند: یک تلویزیون خوب نمیتوانید برای من تهیه کنید؟ من فوری به محل حراج کالاهای متروکه رفتم چون تلویزیون ایرانی نبود یک تلویزیون 27 اینچ تهیه کردم. عرض کردم آقا این تلویزیون خوب است انشاءالله دیگر شما را اذیت نمیکند که تا آخر هم خدمت ایشان بود.
بعد از چند روزی امام فرمودند: این تلویزیون من را عوض کنید. گفتم: چرا ؟ مگر ایرادی دارد ؟ فرمودند: نه، دست علی به کلید آن میرسد و آن را روشن و خاموش میکند و باعث زحمت من میشود؛ عرض کردم که من یک کاری میکنم تا سید علی نتواند آن را خاموش کند لذا کلید تلویزیون را محو کردم. امام هم تشکر کردند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 80