دریادار مدنی که عضو نیروی دریایی بود ـ بعدها به قبرس فرار کرد ـ دربارۀ ریاست جمهوری خودش خیلی تبلیغ کرده بود، مردم هم چون شناختی نسبت به او نداشتند قبول کرده بودند. در همان دوران، نزدیکی های انتخابات ریاست جمهوری، عده ای از جوان های اهوازی و جنوبی چند تااعلامیه آورده و در قم پخش کردند که علیه مدنی بود لذا عده ای از قمی ها این جوان ها را گرفتند و در خانۀ امام آنها را کتک زدند. آن جوان ها می گفتند مدنی بد است و قمی ها می گفتند خوب است. البته آن عده شناختی نسبت به مدنی نداشتند و بر اثر تبلیغات موذیانۀ منافقین بود که از وی حمایت می کردند. خلاصه این خبر به گوش امام رسید که آقا عده ای جوان چند نامه آورده بودند که متاسفانه عده ای از مردم نگذاشتند و آن نامه ها را از آنها گرفته و پاره کردند. امام با شنیدن این خبر گفتند که بروید اینها را پیدا کنید و بیاورید. بچه ها اقدام کردند و پس از هفت هشت ساعت آن جوان ها را پیدا کردند. آنان اسناد محرمانه ای داشتند که نشان از اقدامات خلافکارانۀ مدنی داشت و چهره این فرد تضعیف گردید. در جریان انتخابات هم عده ای گفتند که مدنی نباید انتخاب بشود و اگر نامش از صدا و سیما اعلام شود به صدا و سیما حمله می کنیم. سرانجام روزنامه ها مطالب واقعی دربارۀ مدنی را نوشتند و او رای نیاورد. البته این بنی صدر خبیث آمد که بدتر از اینها بود.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 220