یک خاطره ای که به یاد دارم به نقل از آقای عبدالله نوری است، ایشان می گفت: قبل از سال 1342 حضرت امام در حیاطی که می نشستند جلوی ایوان آن چند پله داشت. این پله هابه مرور زمان سائیده شده بود. امام گفتند که بروید یک بنّابیاورید این پله هاراتعمیر کند. رفتند و یک بنّا آوردند. امام از او سوال کردند که هزینه این پله ها چقدر است. بنّا یک حساب و کتابی کرد و یک قیمتی گفت. امام فرمودند که اوستا نمی شود که یک کاری بکنی هزینه اش کمتر از این در بیاید. بنّا فکری کرد و گفت نه، چون چند تا موزائیک می خواهد، سیمان و شن هم می خواهد و من کمترین قیمت را گفته ام. امام فرمودند که من راهی نشانت می دهم که صرفه جویی اش بیشتر باشد اینکه اگر نگاه کنی پشت آجر ساییده نشده و فقط روی آن ساییده شده لذا شما آجرها را بردار و زیرشان ملات بگذار و سمت صاف آجرها را رو قرار بده. امام از همان ایام به صرفه جویی توجه داشتند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 27