ایشان صبح ها نیم ساعت قدم می زدند. وقتش هم ساعت 9 بود. وقتی ملاقات هایشان تمام می شد نیم ساعت پیاده روی می کردند. در موقع قدم
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 7 زدن هم سه کار انجام می دادند: در یک دستشان تسبیح بود و ذکر خدا را می گفتند، در دست دیگرشان هم رادیو بود و اخبار گوش می دادند، یک کارشان هم در واقع همان قدم زدن بود که دکترها توصیه کرده بودند. در ایامی که حالشان خیلی مساعد نبود مادر طول مسیر صندلی می گذاشتیم و حضرت امام چند قدم که راه می رفتند روی آن صندلی می نشستند و رفع خستگی می کردند دوباره ما آن صندلی رابر می داشتیم و کمی جلوتر می بردیم و قرار می دادیم تا چنانچه امام احساس نیاز کردند روی آن بنشینند و رفع خستگی کنند و نفسی تازه نمایند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 8