لحظاتی پس از رحلت حضرت امام از طرف آقایانی که در داخل بودند از جمله آیت الله خامنه ای و آقایان هاشمی، موسوی اردبیلی و موسوی ـ نخست وزیر ـ ناله و شیون بالا گرفت. در داخل حیاط هم عده زیادی جمع شده بودند، آنهاهم شنیدند و خودشان به شیون پرداختند این خبر به سه راه بیت هم رسید و عده ای از پاسدارها و مردمی که آنجا بودند خبر را شنیدند و ناله و شیون راه انداختند. آقای هاشمی احساس کرد که اگر اوضاع این گونه پیش برود ممکن است به مصلحت نظام نباشد لذا به حضار اعلام کرد که خبر پخش نشود و بگویید که داشتیم برای سلامتی حضرت امام دعا می کردیم و این ناله ها به هنگام دعا خواندن بود. خانواده حضرت امام هم آنجا بودند و آنها هم ناله و شیون می کردند.
در داخل حیاط آقایان به شور و مشورت نشستند و دربارۀ محل دفن امام تصمیم گیری نمودند. عده ای می گفتند محل دفن بهشت زهرا، قطعه شهدا یا کنار قبر آقای طالقانی باشد. عده ای هم می گفتند ببرند قم یا جمکران. این موضوع را بگویم که شاید چندین ماه قبل از آن من به همراه حاج احمد آقا و آقای انصاری کنار جاده قم، کوشک نصرت نرسیده به منظریه رفته بودیم. این سفر یکی دو بار تکرار شده بود و من نمی دانستم برای چیست اما ظاهرا برای این می رفتیم که حاج احمد آقا طرحی در ذهن داشتند و قصد داشتند در آن منطقه پیاده کنند. می خواستند در آن منطقه موسسه ای درست کنند که بعدها هم مزار حضرت امام در آن منطقه باشد. حتی خاکریزهایی هم برای شروع طرح زده بودند. لذا حاج
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 208 احمد آقا آن روز در حیاط اعلام کرد که پیشنهاد من همان منطقه جاده قم است. نظر جمع هم این بود که آنجا چون آماده نیست نمی توان به چند میلیون نفری که برای مراسم تشییع و به خاکسپاری امام می آیند سرویس داد لذا آنجا را قبول نکردند. سپس قرار شد آقای طباطبایی شهردار وقت تهران با آقای سراج و چند نفر دیگر بروند و یک مکانی را مشخص کنند. ظاهرا با هلی کوپتر به بهشت زهرا رفته بودند و از بالای آن نقطه ای را که الان هست شناسایی کرده بودند. قرار شد فردای آن روز این موضوع تصمیم گیری شود، و خبر ارتحال امام تا ساعت 7 صبح اعلام نشود. برخی از آقایان هم بر این نظر بودند که اعلام خبر یکی ـ دو روز به تاخیر بیفتد. برخی آقایان هم گفتند که ما این حرف هارابامردم نداریم، بگویید مردم خبردار شوند. تصمیم گیری و مشورت شد و قرار شد خبر ساعت 7 اعلام شود. همان موقع اعضای خبرگان و تشخیص مصلحت جلسه گذاشتند و همه آمدند. جنازه حضرت امام هم در همان اتاق بود. یادم هست آقایان خزعلی، گیلانی، مومن، مشکینی، جنتی و... یکی یکی می رسیدند و من آنها را به اتاقی که جنازه امام آنجابود می بردم. سپس در همان اتاق ها جلسه مجلس خبرگان تشکیل شد و ظاهرا صحبت رهبری آیت الله خامنه ای همانجا مطرح شد و آنان گفته بودند که حضرت امام هم در این خصوص نظر داشتند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 209