روزی عدهای برای ملاقات حضرت امام آمده بودند. ایشان در صندلی ملاقات که نشسته بودند یک لحظه متوجه شده بودند که یکی ـ دو چراغ در دفتر و بیت روشن است لذا وقتی که ملاقاتها تمام شدند ایشان مرا صدا کردند و فرمودند: خانه من و اسراف، خانه من و فعل حرام؟ گفتم: آقاجان مگر چه شده است؟ فرمودند: این برقها چیست که روشن است. گفتم آقاجان این یک لامپ مربوط به دفتر آقای صانعی است. آقای صانعی هم همانجاایستاده بود، امام فرمودند: مال هر جایی میخواهد باشد، این برقها را خاموش کنید. مشخص بود که امام آن روز خیلی ناراحت بودند چون پیش از آن دو بار تذکر داده بودند و این مرتبه سوم بود که خیلی ناراحت شده بودند. حضرت امام وقتی که اتاقشان رابرای رفتن به حسینیه و ملاقات بامردم حتی برای پنج دقیقه ترک میکردند حتما لامپ اتاق را خاموش مینمودند. گاهی هم اتفاق میافتاد که ایشان وسط راه برمیگشتند و یادشان میآمد که لامپ اتاق را خاموش نکردهاند لذا برمیگشتند و لامپ را خاموش میکردند و دوباره راه میافتادند.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 32