در روزهای پایانی رژیم پهلوی خبردار شدیم که حضرت امام قصد دارند به ایران بیایند؛ ما چون دائما اوصاف ایشان را شنیده بودیم خیلی علاقه داشتیم ایشان را از نزدیک ببینیم. یکی از شب ها در خواب حضرت امام را دیدم که به تهران و به خانۀ عمه ام آمده بود. بعدها که چهرۀ حضرت امام را از نزدیک دیدم متوجه شدم که آن شب امام را با همان چهره در خواب دیده بودم.
وقتی خبر ورود امام را شنیدم با وجود سن کم به تهران آمدم و اطراف شاه عبدالعظیم و شهر ری بودم. از آنجا با جمعیت به بهشت زهرا رفتم و برای اولین بار بود که امام را با فاصلۀ حدود بیست ـ سی متری دیدم. آن روز خیلی تلاش کردم که ایشان را ببینم.
کتابخاطرات خادمان و پاسداران امام خمینی (س)صفحه 185