ما چون در اردوگاه موصل چهار بودیم ـ این اردوگاه همان طور که خود عراقی ها می گفتند مشاکل بود؛ یعنی جایی بود که اسرای شورشی و کسانی را که با عراقی ها مقابله می کردند در آن نگهداری می کردند ـ عراقی ها از ما می ترسیدند و از ما نمی خواستند به امام توهین کنیم؛ چون می دانستند ما مخالفت می کنیم و علیه آنها اعتراض می کنیم. با این حال، به ندرت پیش می آمد که چنین درخواستی از ما بکنند. در آن صورت هم بچه ها شعارهای دیگری می دادند، مثل «مرد است امام» یا «مرد باد امام».
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 173