من سربازهای عراقی شیعه و حتی سنی ای را دیدم که بسیار علاقمند به امام بودند و به شدت به ایشان عشق می ورزیدند و احساس می کردند نهایی ترین راه و کاربردی ترین راه برای خلاصی از استبداد و دیکتاتوری صدام و رسیدن به ارزشها و داشتن شخصیت عالی و متعالی اسلامی، تمسک به تعالیم امام است.
یادم هست یک سرهنگ عراقی در اردوگاه یازده بود که یک روز آمد و من فکر می کنم حرف آخر را زد. او به یکی از سرهنگهای نیروی هوایی ایران گفت: به نظرت، تار و تنبور دوباره در ایران راه می افتد؟ (منظورش نظام شاهنشاهی بود.) سرهنگ ایرانی
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 235 به او پاسخ داد: دو ـ سه سال دیگر. سرهنگ عراقی گفت: مگر خوابش را ببینی! تا خمینی هست، تا ارزشهای خمینی هست، دیگر شما خواب اینجور چیزها را هم نمی بینید.
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 236