وقتی هواپیماهای دشمن فرودگاههای ایران را بمباران کردند، ما در منطقه بودیم. به دنبال این بمباران، حضرت امام پیام دادند و جمله ای فرمودند که مثل همه جملات دیگر ایشان، از ابتدا تا انتهای اسارت، در ذهن و قلب ما بود و هر وقت کارد به استخوانمان می رسید و رجزخوانی دشمن زیاد می شد و می خواست به ما فشار بیاورد، آن را با خود زمزمه می کردیم: «نیاید روزی که محتاج به بسیج عمومی شویم، که دنیا خواهد دید قدرت اسلام چیست و نیروی ایمان بر همه قوا پیروز است». و یا فرموده بودند: «من چنانچه ـ خدای نخواسته ـ دامنه پیدا کرد این کارهای صدام حسین و اربابهای صدام حسین، تکلیف ملت ایران را تعیین خواهم کرد و امیدوارم به آنجا نرسد و اگر برسد، دیگر بغدادی باقی نخواهد ماند».
ما بر اساس این جمله امام، مطمئن بودیم که هیچ وقت دشمن بر ما چیره نخواهد شد و پیروزی قطعی با ماست. این همیشه در ذهنمان بود.
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 9