در سال 1364 ما به جمع آوری شرح حال حضرت امام مشغول شدیم تا در دهه فجر
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 17 برای بچه ها باز گو کنیم. جمعی از دوستان دانشجو و طلبه حدود ده تا پانزده روز روی این برنامه کار کردند و هر کس هر چه می دانست بر روی کاغذ آورد. بعد، اینها را به شکل یک دفترچه در آوردیم که در بین بچه ها می چرخاندیم و در مناسبتهای مختلف آنها را می خواندند. این کار در دوره ای اتفاق افتاد که کاغذ و قلم آزاد بود. دفترچه ما حدود پنجاه الی شصت برگ و خیلی زیبا شده بود که اتفاقاً یک نسخه از آن به دست عراقی ها افتاد.
کتابرنج غربت؛ داغ حسرتصفحه 18