باب ششم تجرد نفس ناطقه انسانی
فصل دوم شواهد سمعیه بر تجرد نفس
آیه شریفه: «لَا یَمَسُّهُ إلَّا الْمُطَهَّرُون»
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : آیت الله سید عیدالغنی اردبیلی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

آیه شریفه: «لَا یَمَسُّهُ إلَّا الْمُطَهَّرُون»

آیۀ شریفۀ: «لاَ یَمَسُّهُ إلاَّ الْمُطَهَّرُونَ»

‏و از آیات داله بر تجرد نفس آیۀ شریفۀ: ‏‏«‏فَلاَ اُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ * وَ إنَّهُ لَقَسَمٌ‎ ‎لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ * إنَّهُ لَقُرْآنٌ کَرِیمٌ * فِی کِتَابٍ مَکْنُونٍ * لاَ یَمَسُّهُ إلاَّ الْمُطَهَّرُونَ *‎ ‎تَنْزِیلٌ مِنْ رَبِّ الْعَالَمِینَ‏»‏‎[1]‎‏ است. بنا به بعض روایات «شب قدر» قلب نورانی حضرت‏‎ ‎‏ختمی مرتبت بود که بر آن قلب شریف قرآن نازل گردیده است.‏‎[2]‎‏ و در بعض روایات،‏‎ ‎‏«شب قدر» شب مخصوصی است که مجموعۀ قرآن در آن شب نازل شده است.‏‎[3]‎‎ ‎‏البته شرافت شب، ذاتی نیست؛ زیرا روز و شب، همان نور و ظلمت است و‏‎ ‎‏دراین جهت با هم اختلاف ندارند وشب همان سیاهی وتاریکی، و روز همان‏‎ ‎‏روشنایی است، ولیکن شرافت اینها به واسطۀ حادثه ای است که در آنها واقع می شود.‏‎ ‎‏مثلاً روز غدیر برای آن واقعۀ عُظمی و شریف بود که سعید گردید. همچنین شرافت‏‎ ‎‏شب قدر برای نزول قرآن است که به نحو رحمت جمعی خداوندی و به نحو قرآنیت،‏‎ ‎‏اسماء و صفات الهیه نازل گردیده است. و خداوند متعال در آن شب خواست که‏‎ ‎‏درِ رحمت عامه را به روی موجودات باز کند و تمام اسماء و صفات الهیه در آن‏‎ ‎‏شب در دسترس بشر گذاشته شده است. و بعد از این مرحله از نزول که به طور‏‎ ‎‏قرآنیت بود، در مواقع مخصوص آیات به طور تفصیل در مدت بیست و چند سال‏‎ ‎‏نازل گردید و لذا به مناسبت شرافت نزول آیات قرآنی، آن مواقع هم، عزیز و‏‎ ‎‏محترم گردیده اند.‏

‏چنانکه شاید مواقع نجوم، همان ایام مخصوص بوده که مواقع نزول آیات کریمه‏‎ ‎‏بوده است، این است که خداوند متعال می فرماید: ‏‏«‏وَ إنَّهُ لَقَسَمٌ لَوْ تَعْلَمُونَ عَظِیمٌ‏»‏‏ این‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 56

‏قرآن در یک کتاب مکنونی است که مسّ آن کتاب مکنون برای انسان، امکان ندارد‏‎ ‎‏مگر کسانی که مطهّر هستند.‏

‏البته مسلّم است که آن کتاب مکنون یک کتاب بوده که در کمال عزّت و ارتقاست‏‎ ‎‏به طوری که این موجودات دنیّۀ طبیعی به آن نمی رسند و اگر کسی بخواهد خودش را‏‎ ‎‏به آن کتاب برساند و سرتاسرش را مسّ کند، باید سرتاسر و همۀ هستی وجودش‏‎ ‎‏مطهّر باشد. البته مراد از تطهیر همان طهارت از حجابات طبیعت و تجرد از غشاوات‏‎ ‎‏طبیعی و جسمانی می باشد؛ در نتیجه برای نفس ناطقۀ انسانی باید مرحله و مقام‏‎ ‎‏تجردی باشد، که در آن مرحلۀ تجردی بتواند قدرت و توانِ مسّ کتاب مکنون را داشته‏‎ ‎‏باشد، پس این آیات هم، تجرد نفس انسانی را اثبات خواهند نمود.‏

‏ ‏

‏ ‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 57

  • )) واقعه (56): 75 ـ 80.
  • )) این روایت را در مجامع روایی نیافتیم، رجوع کنید به: تفسیر بیان السعاده، ج 4، ص 267؛ اصول کافی، ج 1، ص 479، حدیث 4؛ بحار الانوار، ج 25، ص 97، حدیث 71.
  • )) تفسیر نور الثقلین، ج 5، ص 624، حدیث 52 و 53 و ص 630، حدیث 84.