تعلیمات انبیا جامع ترین برنامۀ سعادت
کیفیت تحصیل سعادت به این است که انسان در مراتب ثلاثه، خود را تزکیه کرده باشد تا به آن سعادتی برسد که اعلی و اَدوم و ابهی است و انبیا و مرسلین برای تعلیم این کیفیت تحصیل آمدند تا انسان بتواند خود را به آن مقام برساند.
دستوراتی که داده اند، آن چنان جامع است که حتی خواب انسان و قضای حاجت و مواقعۀ او احکامی دارد، خوردنش احکامی دارد، و کلیۀ معاملات و عبادات انسان در تحصیل این منظور حکمی دارد، مثلاً هر مرتبه را عبادت و توحید و تکبیری است و حتی مرتبۀ جسم را باید به تکبیر و علوّ ذاتی حق عادت داد و این پوست و گوشت و استخوان و دَم را هم به توحید آورد تا اینها هم در مرتبۀ خود به تعظیم و تکبیر قیام کنند.
البته آنچه در حق اینها ممکن است آن است که موقع دعا و یادآوری خدا، به بالا ـ که اشاره به علوّ ذاتی حق است ـ متوجه شوند؛ لذا موقع حاجت خواهی دستور است
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 461 که دستها را به طرف آسمان نگه دارند. و باید سعادت مرتبۀ شهود و جسم و جسمانی را تحصیل نمود، سعادت اینها آن وقتی حاصل است که چشم، عادت کند همیشه عظمت حق را ببیند و به مجوَّزات شرعیه نگاه کند و از محرّمات خود را بپوشد. اگر انسان، طبیعت را تحت قانون الهی درآورد، با اینکه طبیعت است، الهی می شود. خوردن و خوابیدن، گرچه طبیعی است ولی وقتی تحت قانون الهی درآمد، الهی می شود و در روح انسان تأثیر می نماید.
همان نکاح که از اقوی خواص حیوانی و طبیعی است، انسان آن را هم می تواند الهی کرده و از اسباب ترقیات روحی نماید، این همان نکاحی است که قانونی شود و به طریقه سَنیّه عملی گردد؛ یعنی مواقع مکروهات را مراعات نماید و آداب شرعی آن را در نظر داشته باشد، و اگر چنین شد، قوۀ شهوت قوه ای می شود که می توان با آن عبادت کرد.
بالاخره انسان این قوا را طوری باید تعدیل کند که قوای انسانی شود؛ شهوت صرف نباشد، بلکه شهوت انسانی گردد و غضب مطلق نباشد تا مثل غضب حیوانی گردد، بلکه مثل کلب معلَّم باشد نه مثل کلب هراش؛ و این در صورتی است که غضب، غضب انسانی گردد و همین طور قوای دیگر، و راهش این است که به قانون الهی سورت آنها شکسته شود؛ زیرا اگر به قانون الهی سورت قوا شکسته شد، قوۀ غضبیه یکی از قوای شریفه خواهد شد که با آن از ناموس الهی و از ناموس خود انسان و از ناموس دینی و از ناموس مملکتی دفاع می شود، و وقتی که به دستور شرعی درآمد، از اهمّ عبادات می گردد که فوز عظیم است؛ لذا همان آدم کشی و خون ریزی در معرکۀ جهاد، از اهم عبادات می شود و مأکولی که مباح است هنگامی که به عنوان مباح الهی خورده شود در قلب و روح انسان تأثیر نورانی دارد.
و بالجمله: اگر قوای جسمانی و مرتبۀ شهود را الهی کرد، نوبت مرتبۀ متوسطه است که خیال و باطن را از وسوسه ها خالی کند و کم کم عادت کند که از غیر خدا
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 462 خوف نداشته باشد و خوفش فقط از خدا باشد و طمع به مال دیگران نکند و حسد به نعمت دیگران نورزد و باب احتیاج به غیر باب غنی مطلق باز نکند، و همین طور تا به مرتبۀ بالا برسد که قوۀ عاقله باشد؛ اعتقادات باطله را راه ندهد و تا اندازه ای که ممکن است، براهین دالۀ بر توحید و کمال مطلق و نور الانوار را در قوۀ عاقله تثبیت کرده و تحکیم نماید که اگر از حد برهان گذشت چه بهتر، و اگر در این عالم از حد برهان نگذشته باشد، مستعد گردد تا به واسطۀ خرق حُجب و دفع حجابهای مانعه ـ که با فراغ از طبیعت حاصل می گردد ـ افاضه را قبول نماید.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 463