مناقشه در تقسیم عقل به عقل هیولانی و غیرهیولانی
نظیر این تسامح را آنجایی که عقل را به عقل هیولانی و غیره تقسیم نموده اند مرتکب شده اند. و معنای این تقسیم این نیست که عقل یک مجرد دیگری بوده است، بلکه همین جوهر که از اول رو به نورانیت گذاشته مرتبه به مرتبه نورانی تر می شود؛
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 76 وقتی که به نورانیت خیالی رسید، ماده عقل است و هیولای عقل، قابل این است که أن یصیر عقلاً. البته عقل هم مراتبی دارد که طبق این مراتب تقسیم می شود، ولیکن این تقسیم، تقسیم مراتب جوهری عقل است نه اینکه از حیث عوارض آن باشد.
بالجمله: عقلی که اوایل در انسان تولید می شود، ضعیف است؛ مثل اینکه شمع پنج درجه باشد، این مرتبه، ماده و هیولای مرتبۀ ده درجه است و در این مراتب، عقل به غیر اختلاط دارد و وجود عقلانی صرف نشده، بلکه اختلاط است، تا به تدریج انسان که سیر می کند، اگر تحت تربیت رحمانی قرار گرفت، این جوهر عقلی، رحمانی بوده و وقتی که از اختلاط خارج می شود یک موجود عقلانی رحمانی می شود، و اگر تحت تربیت شیطانی قرار گرفته باشد یک موجود عقلانی شیطانی می گردد.
البته اکتساب فضایل یا رذایل در این سیر طبیعی این طور نیست که علت غایی باشد، بلکه اینها چیزهایی است که درضمن سیر، انسان می تواند بالاختیار آنها را اکتساب کند. بلی اینها وسیله می شوند، و کأ نّه معدّ هستند که جوهر در حرکت جوهری قرار گیرد. مثل این است که این نبات در ضمن حرکت، از مادۀ عالم تغذیه می کند ولی نه اینکه همان مواد بعینها در این درخت موجود می شود، بلکه از حقیقت این درخت است و برای این درخت معدّ می شوند که با حرکت جوهریه در ذات و جوهر حرکت کند. همچنین اکتساب فضایل، برای انسان معدّ می شود برای اینکه ترقی کند ولیکن نه اینکه این گونه باشد که اگر این معقولات را دانست دیگر باید از طبیعت بیرون برود، بلکه بیرون رفتن آن موقوف است بر اینکه سیر خود را طبعاً تمام کند، و آن قهری است و مادامی که سیر طبیعی تمام نشده، موت طبیعی حاصل نمی شود. و اگر موت اخترامی باشد نارس است، لذا ممکن است کسی خیلی معقولات را بداند ولی چون سیر طبیعی تمام نشده، از طبیعت بیرون نرود، ولیکن بعد از آنکه سیر طبیعی می کند اکتساب فضایل هم معدّ می شود که در سیر، سیر رحمانی داشته باشد و وقتی که به مرتبۀ کاملۀ تجرد عقلانی رسید، در سلک موجودات عقلانی خلود خواهد داشت و اگر اکتساب رذایل معدّ شد برای اینکه در سیر عقلانی تحت
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 77 تربیت شیطان باشد، یک موجود عقلانی شیطانی می شود که دیگر نجات برای او محال است و او در جهنم خلود دارد.
بلی، یک دسته از جماعت انسانی که از نغمۀ صدای رسالت دور افتاده اند و حجت بر آنها تمام نشده ممکن است همین طور ترقی طبیعی بکنند تا از این عالم که رفتند مثل سایر حیوانات، مسؤول نبوده و جزء مستضعفین بوده و از متروکین باشند.
بالجمله: در عالم طبیعت، هیولای اُولی که در مجرای سیر انسانی می افتد، چون آن حصّه بذر عالم غیب است و در حقیقت جامع کون کبیر است، در او کون کبیر منشرح شده و این حصّه دارای یک مغز و یک قوه است، این نور که کم کم نورانیت وجود او شدت نمود جامع کون کبیر خواهد شد، و لذا هر مرتبه، قوه و مادۀ مرتبۀ فوق است تا به آخرین مرتبۀ عقلانی برسد.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 78