باب هفتم احوال نفس ناطقه و نسبت آن به عالم طبیعت
فصل سوم تبیین قول حق در مسأله نفس و نقد سایر اقوال
نقل اقوال و احتمالات در حقیقت نفس
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : آیت الله سید عیدالغنی اردبیلی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

نقل اقوال و احتمالات در حقیقت نفس

نقل اقوال و احتمالات در حقیقت نفس

‏کسانی که شعاع چشمشان فقط زیر پای خود را دیده و از ادراکات فقط ادراک‏‎ ‎‏طبیعت را دارند و دیدۀ آنها بالاتر را نمی بیند، آنها در حقیقت نزدیک بین بوده و فقط‏‎ ‎‏مرتبۀ طبیعی نفس را دیده و گفته اند: نفس بیش از این موجود طبیعی چیزی نیست و‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 99

‏نفس، همان خونی است که در بدن گردش می کند.‏‎[2]‎

‏بعضی مختصری از این بالاتر رفته و نفس را همان مزاج ترکیبی دانسته و گفته اند:‏‎ ‎‏نفس همین مزاج مؤلّف است و با فرا رسیدن مرگ این عناصر متلاشی می شود و‏‎ ‎‏ترکیب مزاجی عناصر از بین می رود.‏‎[3]‎

‏کسانی که بالاتر از این را دیده اند، نفس را همین قوای حسی و لمسی پنداشته اند.‏‎[4]‎

‏البته لوازم این اقوال انکار معاد می باشد و با اقامۀ برهان بر عقیدۀ خود، معاد را‏‎ ‎‏منکر می شوند و لازمۀ قول آنها انکار برهانی معاد بر اساس عقیدۀ آنها می باشد، ولیکن‏‎ ‎‏ممکن است آنها به لازمۀ گفته خود ملتفت نباشند، چنانکه محدثین ما که چه بسا روح‏‎ ‎‏را جسم لطیف حالّ در جسم کثیف بدنی دانسته اند، غافلند از اینکه لازمۀ قول آنها‏‎ ‎‏اولاً: تداخل اجسام بوده که محال است، و ثانیاً: انکار معاد است؛ گرچه این غفلتی‏‎ ‎‏است از اینها که به لازمۀ قولشان توجه ندارند.‏

‏بعضی نفوس را همان مرتبۀ خیالیه دانسته و در آن وقفه نموده اند و بالاتر نرفته اند.‏

‏در مقابل آنها از بین حکما افرادی بوده اند که دیدۀ دوربینی داشته و زیر پایشان‏‎ ‎‏را ندیده اند، بلکه راه دور را دیده اند. ولیکن آنها هم، مراتب پایین و طبیعی‏‎ ‎‏نفس را منکر شده و فقط به تجرد نفس قائل شده اند و انکار ماهیت برای نفس‏‎ ‎‏نموده اند.‏‎[5]‎

‏اما دیده ای که صحیح المزاج و معتدل باشد که هم زیر پا و هم دور را و هم بین بین‏‎ ‎‏را ببیند، این دیده نفس را موجودی ذو مراتب می داند که لها شؤونٌ طبیعیٌ و الهی.‏

‏و بالجمله: به آنهایی که نفس را بسیط و مجرد دانسته و سپس قائل به حدوث آن‏‎ ‎‏باشند، اشکالات کثیری وارد است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 100

  • )) رجوع کنید به: شفا، بخش طبیعیات، ص 283.
  • )) رجوع کنید به همان مأخذ.
  • )) بحار الانوار، ج 58، ص 104.
  • )) رجوع کنید به: تلویحات، در مجموعۀ مصنفات شیخ اشراق، ج 1، ص 115 ـ 117.