مقصد چهارم طبیعیات
غرر فی الزمان
زمان
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان

فریده سوم سایر احکام جسم طبیعی

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

زمان

زمان

‏ ‏

‏زمان و حرکت قطعیه، جاری مجرای جسم طبیعی و اجسام تعلیمی می باشند، یعنی‏‎ ‎‏مَثَل زمان و حرکت قطعیه مَثَل جسم طبیعی و جسم تعلیمی است و چون حاجی  ‏‏رحمه الله‏‏ در‏‎ ‎‏نظم، تنها طبیعی و تعلیمی را گفته است، در شرح آنها را به جسم طبیعی و جسم‏‎ ‎‏تعلیمی تفسیر نموده است و می گوید: ممکن است موصوف محذوف را به جای‏‎ ‎‏جسم، لفظ کمّیت بگیریم.‏

‏خلاصه: تفاوت بین جسم طبیعی و تعلیمی به اطلاق و تعیین است؛ چون اگر امتداد‏‎ ‎‏جسمی مطلق و بدون تعین به تناهی و لاتناهی و بدون اینکه در صورت تناهی به‏‎ ‎‏مساحت معینی ممسوح باشد، ملاحظه شود، جسم طبیعی است و اگر متناهی و به‏‎ ‎‏مساحت معینی ممسوح ملاحظه شود که در این صورت قدر و کمّیت تطرّق پیدا‏‎ ‎‏می کند، جسم تعلیمی است.‏

‏مثال موم مثال خوبی است؛ زیرا ممکن است انسان آن را گاهی به شکل کره و‏‎ ‎‏گاهی به شکل مکعب و گاهی به شکل مخروط و گاهی مانند قالب صابون درآورد و‏‎ ‎‏موم دارای یک ثخن و جسمی است که داخل قوالب را پر می کند و اگر آن مکعب را‏‎ ‎‏مثلاً توخالی فرض کنیم داخل آن را پر می کند و بدون اینکه از خود شکل معین و‏‎ ‎‏مقدار معین داشته باشد، به شکل او درمی آید و پیوسته آن اشکال روی آن می آید و از‏‎ ‎‏آن جدا می شود. حال اگر به اعتبار آن ثخنِ موم که اصل آن در همۀ آن اشکال محفوظ‏‎ ‎‏است به جسم نگاه کنیم، آن جسم طبیعی است و اگر به اعتبار شکل معین و مقدار‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 512

‏معین به آن نظر کنیم، آن جسم تعلیمی است. مانند همین دو اعتبار در جسم، در‏‎ ‎‏حرکت قطعیه نیز هست؛ زیرا حرکت دو قسم است:‏

‏اول: حرکت توسطیه و آن عبارت است از: «انفصال الجسم عن مبدأ الحرکة ولکن‏‎ ‎‏لما یتصل بمنتهاها» و بیش از این نیست و آن بسیط است و وهماً هم قابل تقسیم‏‎ ‎‏نیست. و به عبارت دیگر: حرکت توسطیه عبارت است از وصول جسم به جایی که آنِ‏‎ ‎‏قبل در آنجا نبوده و آنِ بعد هم در آنجا نخواهد بود.‏

‏قسم دوم: حرکت قطعیه است که آن، سیال است و از ملاحظۀ حرکت توسطیه به‏‎ ‎‏اعتبار نسبت آن به حدود مسافت حاصل می شود و یک امتداد سیال است.‏

‏یک مرتبه حرکت قطعیه را مانند جسم طبیعی، مطلق و بدون مقدار وکمّیت‏‎ ‎‏ملاحظه می کنیم و یک مرتبه آن را متعین و متقدر به مقدار خاص ملاحظه‏‎ ‎‏می نماییم، که در این صورت زمان حاصل می شود. پس زمان بر حرکت قطعیه عارض‏‎ ‎‏است و دارای یک واحد مقیاسی است که عبارت از شبانه روز و یک دورۀ گردش‏‎ ‎‏فلک الافلاک می باشد؛ چنانکه برای همۀ کمّیات واحد مقیاسی هست، مثلاً متر در‏‎ ‎‏طول و واحد در عدد واحد مقیاسی است. شبانه روز هم واحد مقیاسی زمان است و‏‎ ‎‏آن هم به ساعت و دقیقه و ثانیه قسمت شده است. زمان که بر حرکت قطعیه عارض‏‎ ‎‏است از قبیل عوارض ماهیت است و از قبیل عوارض وجود نیست، یعنی باید اول‏‎ ‎‏زمان که به تأمل عقلی بر حرکت قطعیه عارض است باشد، سپس حرکت قطعیه‏‎ ‎‏حاصل و موجود گردد، چنانکه در کلیۀ عوارض ماهیت، قضیه این گونه است که باید‏‎ ‎‏اول آنها در تعقل و ذهن حاصل شوند؛ زیرا ماهیت در ذهن عارض می شود، بنابراین‏‎ ‎‏باید ماهیت جلوتر در ذهن باشد و وقتی چنین شد پس باید لوازم آن هم جلوتر از‏‎ ‎‏وجود او باشند.‏

‏والحاصل حاجی می فرماید: باید اول زمان که بر حرکت قطعیه عارض است باشد‏‎ ‎‏سپس حرکت، چنانکه عقل دربارۀ تشخص و وحدت نسبت به وجود نیز چنین‏‎ ‎‏می گوید که باید اول شی ء تشخص و وحدت داشته باشد تا بعد موجود شود؛ زیرا‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 513

‏مادام که شی ء تشخص و تخصصی پیدا ننموده موجود نمی شود، با اینکه حد و‏‎ ‎‏تشخص در خارج عین وجود است.‏

‏زمان عبارت از مقدار حرکت قطعیۀ فلکیه است، ولیکن مشهور آن را مقدار تجدد‏‎ ‎‏وضع فلکی می دانند.‏‎[1]‎

‏حاجی می فرماید: بنابر حرکت جوهریه حق این است که زمان مقدار تجدد طبیعت‏‎ ‎‏فلکیه است.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 514

  • )) شفا، بخش طبیعیات، ص 72؛ حکمة الاشراق، در مجموعۀ مصنفات شیخ اشراق، ج 2، ص 179 ـ 181؛ شرح مواقف، ج 5، ص 107؛ شرح مقاصد، ج 2، ص 187.