تمامی موجودات کلمات حقّند
و در مرتبۀ دیگر سلسله مراتب وجودات، کلمات اوست. وجود به هر اندازه که در ارائه و دلالت و کشف و اعراب از «ما فی الغیب» کامل باشد به همان اندازه کلمه است پس بعضی از وجودات، مانند عقل اول و سایر عقول کلمات تامه و بعضی از وجودات، مثل موجودات عالم طبیعت کلمات ناقصه می باشند.
البته خدا فی ما لم یزل و فی ما لا یزال متکلم است و در متکلم بودن شرط نیست که او در برهه ای از زمان ساکت باشد، بلکه اگر کسی لاینقطع حرف بزند متکلم است.
والحاصل: تکلم خداوند تنها به این اعتبار نیست که ایجاد صوت کند و اگر ایجاد صوت نکند، بگوییم اخرس است.
بنابراین خداوند تنها به این اعتبار که با کلام تو و دیگران، او سخن می گوید متکلم نیست، بلکه همۀ موجودات کلمات او هستند. و بالجمله: وقتی ما تکلم می کنیم، خدا تکلم می کند و ایجاد همۀ این کلمات از اوست گرچه این کلمات قیام صدوری به ما دارد و به این اعتبار به ما متکلم می گویند، ولی در حقیقت قیام صدوری این کلمات به نحو اعلی و اتمّ به حق ـ تعالی شأنه ـ است، پس متکلم بودن او نسبت به کلمات ما، احق از ماست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 352