برهان دوم بر توحید ذات
ترکّب أیضاً عراه إن یعدّ ممّا به امتاز و ما به اتّحد
برهان دیگر بر توحید ذات این است که کثرت، یا عرضیه و یا طولیه است به این معنی که کثرت یا به خاطر این است که دو شی ء گرچه ذاتاً یکی است ولیکن به واسطۀ شدت و ضعف، تفاوت در مرتبه حاصل شده و کثرت اتفاق افتاده است. در این گونه کثرات البته مرتبۀ ضعیفه به مرتبۀ قویه متقوم بوده و مرتبۀ شدیده علت و حافظ مرتبۀ ضعیفه است. پس در این قسم کثرت دو واجب الوجود ممکن نبوده، بلکه واجب همان مرتبۀ شدیده است که علت است، و یا اینکه کثرت عرضیه است در این صورت اگر بخواهد کثرت حاصل شود، از یک طرف یا دو طرف مابه التفاوت لازم بوده بعد از آنکه مابه الاشتراک داشته باشند.
پس اگر به این قائل شویم که از هر دو طرف مابه الامتیاز و مابه التفاوت وجود دارد، مابه الاشتراک با مابه التفاوت مرکب شده و در هر دو، ترکیب لازم می آید و گفته ایم واجب نمی تواند مرکب باشد، چون در ترکیب، حد لازم است، بنابراین هیچ کدام نمی توانند واجب باشند.
و اگر مابه التفاوت از یک طرف باشد، مابه التفاوت با مابه الاشتراک مرکب شده و آنکه تفاوت از طرف اوست مرکب خواهد بود، بنابراین نمی تواند واجب باشد، بلکه واجب آن دیگری است که از طرف او مابه التفاوت نیست.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 62