توضیح حدیث شریف نفی صفات
و بالجمله: در یک نظر جز حق که وجود مطلق است چیزی نیست. و در نظر دیگر یک جلوه برای حق هست که وجود منبسط و فعل حق است و در نظر دیگر کثرت یعنی ماهیات هست که اثر حق می باشند.
و چون ذات متقدم است و ماهیات اعتباری بوده و ذات قیوم، فیض مقدس می باشد؛ لذا این صرف الوجود بودن، نسبت ذهنیه، یعنی اضافۀ مقولیه را نفی می کند؛ زیرا اضافه ای که در اینجاست دو طرف لازم ندارد و یک طرف دارد که قیوم است و طرف دیگرتحصل ندارد. بنابر قول صاحب کتاب شاید معنای فرمایش حضرت مولی العارفین:
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 243 «و کمال الإخلاص له نفی الصفات عنه؛ لشهادة کلّ صفة أ نّها غیر الموصوف ...» همین باشد.
و عیبی ندارد ما هم متعرض اینکه معنای حق و اینکه احتمال صدق فرمایش مخبر صادق حق چیست بشویم.
یک احتمالی که درمعنای این فرمایش داده شده این است که: کمال توحید، نفی صفات زایده از حق است و باید موحد کامل صفات زاید بر ذات را اسقاط نموده و آنها را از ذات سلب کند و آنها را در مرتبۀ ذات نداند. و این معنی را به قرینۀ عبارت ذیل فرمایش مولی: «لشهادة کلّ صفة أ نّها غیر الموصوف» ذکر کرده اند.
احتمال دیگری که صاحب کتاب داده است این است که: نسبت مقولیه صفت منفی باشد.
توضیح این معنی این است که: مرتبۀ جسم غیر از مرتبۀ بیاض است و ثبوت بیاض برای جسم به معنای حرفی و ربطی است که به یک معنی وجود ضعیفی دارد به طوری که ثبوت بیاض برای جسم واقعیت دارد؛ چنانکه ثبوت علم برای انسان واقعیت دارد؛ بنابر اینکه علم از مقولۀ کیف بوده و ثبوت آن برای زید، مثلاً از کیفیات او محسوب شود؛ زیرا ثبوت کیفیات شی ء برای شی ء خارج از ذات شی ء است.
والحاصل: احتمال اول نفی صفت زایده بود و احتمال دوم نفی ثبوت صفتی که از مقوله است؛ چون هر وصفی داخل یک مقوله ای است وبه عقیدۀ صاحب کتاب باید نسبت مقولیه را نفی کرد تا کمال توحید حاصل شود. ولیکن لسان صحیح مربیان حقیقی، لسان اصطلاحی مستحدث نیست و چون قائل عظیم و بلند مرتبه است، باید برای فرمایش ایشان احتمال صحیح و بلندی ذکر کرد.
این است که می گوییم: ما در مرتبۀ طبیعت و حجاب عالم واقع شده و از متوقفین و مغلولین محبس ظلمانی و چاه طبیعت هستیم.
تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 244