مقصد چهارم طبیعیات
حقیقت جسم طبیعی
وجه تقدّم علم الهی بر علم طبیعی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

وجه تقدّم علم الهی بر علم طبیعی

فریده اول حقیقت جسم طبیعی

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

وجه تقدّم علم الهی بر علم طبیعی

وجه تقدّم علم الهی بر علم طبیعی

‏اذا عرفت هذا فنقول: چون موضوع علم طبیعی، جسم طبیعی بما هو واقع فی التغیر‏‎ ‎‏می باشد، پس بیان حقیقت جسم و تعریف آن و بیان تألف آن از هیولی و صورت‏‎ ‎‏و امثال آن بر سبیل مبدأیت در علم طبیعی می باشد؛ زیرا تعریف موضوع و‏‎ ‎‏اجزاء موضوع از مبادی علم است و ما گرچه علم الهی را مقدم داشتیم تا وضع‏‎ ‎‏مطالب با طبع موافق گردد؛ چرا که آفرینش از عالم بالا شروع شده است و علم‏‎ ‎‏الهی، علم ما قبل الطبیعه است، و حدیث ترکب جسم از هیولی و صورت در مطاوی‏‎ ‎‏بحثهای علم الهی گذشت ولیکن در آنجا تفصیل نداده و بر ترکب، برهان اقامه نکردیم.‏‎ ‎‏لذا در اینجا احتیاج پیدا کرده ایم به اینکه از هیولی و صورت و از تألف جسم از آنها،‏‎ ‎‏بحث کنیم.‏

‏اگر بگویی: چرا در آنجا تفصیل ندادید تا از ذکر آن در اینجا مستغنی باشید با اینکه‏‎ ‎‏ذکر آن در آنجا شایسته تر بود؛ زیرا در آنجا از موجودات و اقسام آن بحث می شد؛‏‎ ‎‏چون موضوع فلسفۀ اُولی وجود مطلق است و مسائل آن، تقسیم وجود به اقسام‏‎ ‎‏موجودات و بیان حقیقت اقسام است و صورت و هیولی و جسم از اقسام موجودات‏‎ ‎‏می باشند. پس تکلم از آنها در آنجا مناسب تر بود.‏

‏در جواب می گوییم: اگر آنها را در آنجا ذکر کرده بودیم، ناچار بودیم که آنها‏‎ ‎‏را در اینجا هم به خاطر تحقیق موضوع علم طبیعی ذکر کنیم و اگر آنها را در اینجا‏‎ ‎‏ذکر نمی کردیم باید ذکر آنها را به آنجا حواله می دادیم و آن موجب تحیر متعلم‏‎ ‎‏می شد و اگر در اینجا هم ذکر می کردیم تکرار لازم می آمد با اینکه بنای این‏‎ ‎‏کتاب بر اختصار است.‏


تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 416

‏اما چرا بحث از هیولی و صورت و جسم از مسائل علم الهی است؟ جواب اجمالی‏‎ ‎‏این است که آنها احوالی هستند که بر موجود عارض می شوند، بدون اینکه موجود‏‎ ‎‏ریاضی یا طبیعی گردد. و بالجمله: بدون اینکه برای عروض آنها تخصص استعداد پیدا‏‎ ‎‏کند، بلکه با آنها تخصص حاصل می شود و قبل از آنها تخصص حاصل نمی شود.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 417