مقصد چهارم طبیعیات
فلکیات
تعداد افلاک و خصوصیات آنها
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

تعداد افلاک و خصوصیات آنها

فریده چهارم فلکیات

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

تعداد افلاک و خصوصیات آنها

تعداد افلاک و خصوصیات آنها

‏و اما عدد افلاک کلیه نُه تاست و افلاک جزئیه بسیار است.‏

‏اولین فلک از افلاک کلیه فلک اطلس است که همان فلک الافلاک بوده و سیر شبانه‏‎ ‎‏روز مربوط به اوست و دوم از آنها فلک ستاره های ثوابت است و حرکت ثوابت به‏‎ ‎‏گونه ای کُند است که شاید در هر هفتاد سال یک درجه طی مسافت کنند.‏

‏بنابراین: حرکت این فلک در غایت ضعف می باشد و به خاطر غایت بطی ء بودن‏‎ ‎‏حرکت ستاره های مرکوز در آن فلک، آنها را فلک ثوابت نامیده اند. ولی حرکت سریعه‏‎ ‎‏به فلک اطلس اختصاص دارد.‏

‏چون حاجی  ‏‏رحمه الله‏‏ گفته است: «وبالسریعة اخصصنّ اوّله» و ضمیر راجع به افلاک را‏‎ ‎‏مذکر آورده با اینکه باید مؤنث می آورد لذا عذر خواسته و می گوید: تذکیر ضمیر به‏‎ ‎‏اعتبار ارجاع ضمیر به فلک است و مراد از فلک جنس است که بر تعدد دلالت دارد.‏

‏سپس برای اشاره به کمّیت سرعت فلک اطلس می گوید: اگر شخصی به لفظ واحد‏‎ ‎‏تلفظ کند ـ که در هر ثانیه می توان چهار مرتبه لفظ واحد را گفت ـ و آن با یک طرفة‏‎ ‎‏العین مطابق است فلک اطلس در این مدت سطح مقعّر آن مقدار «هغ قصو» میل که به‏‎ ‎‏حروف ابجد پنج هزار و صد و نود و شش میل است و آن هزار و هفتصد و سی و دو‏‎ ‎‏فرسخ می باشد از مسافت سطح محدّب فلک دوم را می پیماید و اما مقدار حرکت‏‎ ‎‏سطح محدّب فلک الافلاک را خدا می داند؛ زیرا بشر نمی تواند مقدار ثخن فلک اقصی‏‎ ‎‏را تعیین نماید چون راهی برای استخراج آن ندارد، ولی ثخن افلاک دیگر را می توان به‏‎ ‎‏واسطۀ تعیین بُعد فلک محیط بر آن تعیین نمود؛ چون به واسطۀ رصد بُعد ستاره های‏‎ ‎‏یک فلک را تعیین نموده و سپس بُعد ستارۀ فلکی که بالاتر از اوست تعیین نموده اند و‏‎ ‎‏تفاضل بُعدین عبارت از ثخن فلک محاط است و این راه در فلک اطلس ممکن‏‎ ‎‏نیست.‏

‏بعد از کرۀ ثوابت کرات کواکب سبعۀ سیاره است که عبارت از زحل و مشتری و‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 546

‏مریخ و شمس و زهره و عطارد و قمر است.‏

‏علت اینکه افلاک را نُه تا دانسته اند این است که با رصدهای بسیار دقیق عده ای از‏‎ ‎‏ثوابت را دیده اند که در چندین هزار سال «علی نهج واحد» یک درجه حرکت کرده و‏‎ ‎‏جابه جا می شوند لذا از آن پی برده اند که باید فلکی باشد که این اجرام در آن مانند‏‎ ‎‏دکمه هایی که در یک جسمی کوبیده شده اند مرکوز باشند تا حرکت آنها به واسطۀ‏‎ ‎‏حرکت آن فلک باشد و از گردش شب و روز به وجود فلک الافلاک که بر همه محیط‏‎ ‎‏است و پیش تر آن را با دلیل عقلی از راه جهات ثابت کردیم پی برده اند و چون برای‏‎ ‎‏هر یک از ستاره های سیاره حرکاتی دیده اند گفته اند: باید هر یک از آنها دارای فلکی‏‎ ‎‏باشد تا حرکت آن به واسطۀ حرکت آن فلک باشد و لذا به افلاک هفت گانه با ترتیبی که‏‎ ‎‏مشهور است، که هر کدام نسبت به زمین ابعد از دیگری است و همۀ آنها به آن احاطه‏‎ ‎‏دارند، قائل شده اند.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 547