مقصد سوم الهیات
قدرت باری تعالی‌
تعریف متکلمین از قدرت‌
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

تعریف متکلمین از قدرت‌

فریده دوم احکام صفات واجب / غرر فی القدرة

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

تعریف متکلمین از قدرت‌

تعریف متکلمین از قدرت

‏متکلمین گفته اند: در مفهوم قدرت معتبر است که باید متعلق آن یک وقتی از ذات‏‎ ‎‏منفک باشد و لذا مجبور شده اند قدرت را به امر عدمی تعریف کرده و در حقیقت آن،‏‎ ‎‏امکان را دخیل دانسته اند؛ زیرا باید متعلق قدرت بعد از برهه و وقفه ای باشد تا انفکاک‏‎ ‎‏حاصل شود.‏

‏به عبارت دیگر: باید زمانی بگذرد تا متعلق قدرت ایجاد شود و قدرت به تقدم‏‎ ‎‏زمانی متقدم باشد.‏

‏حال وقتی تأخر متعلق و انفکاک آن را از ذات در مفهوم و حقیقت قدرت دخیل‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 289

‏دانستیم لازمۀ آن این است که امر عدمی را در حقیقت قدرت اعتبار نموده باشیم و‏‎ ‎‏حال آنکه امر عدمی از وجود انتزاع نمی شود و اگر قدرت را عین ذات دانستیم، باید‏‎ ‎‏در ذات یک جهت عدمی ملاحظه نماییم و ناچار باید این جهت عدمی از ماهیت‏‎ ‎‏انتزاع شود؛ چون معنای عدمی از وجود انتزاع نمی شود. بنابراین امکان در ذات‏‎ ‎‏واجب راه پیدا می کند.‏

‏والحاصل: متکلمین بعد از آنکه در مفهوم قدرت انفکاک را شرط دانسته اند قدرت‏‎ ‎‏را به «صحة الفعل و الترک» تعریف نموده اند.‏‎[1]‎

‏این تعریف باطل است؛ زیرا صحت، همان امکان است و حال آنکه واجب الوجود‏‎ ‎‏بالذات، واجب الوجود من جمیع الجهات است.‏

‏توضیح اینکه: انفکاک متعلق وقتاً ما، کشف می کند از اینکه قدرت ممکن است و‏‎ ‎‏بعد از اعتبار قید انفکاک در مفهوم قدرت لابد «صحة الفعل والترک» که بنابر تعریف‏‎ ‎‏ایشان، حقیقت قدرت است عبارت از امکان الفعل و الترک خواهد بود و تعریف‏‎ ‎‏قدرت «امکان الفعل والترک» خواهد شد. و در نتیجه قدرت امر امکانی خواهد شد و‏‎ ‎‏اگر آن را عین ذات دانستیم لازمه اش این است که جهت عدمی در ذات راه یابد تا‏‎ ‎‏معنای امکانی از آن انتزاع شود.‏

‏توضیح بیشتر اینکه: اگر وجود متعلق، ممتنع الصدور باشد، معنی ندارد زمانی‏‎ ‎‏صادر نشود و بعد صادر شود و اگر واجب الصدور باشد معنی ندارد که در برهه ای‏‎ ‎‏عاطل بماند، پس فعل و متعلق قدرت، ممکن الصدور خواهد بود که زمانی صادر‏‎ ‎‏نشده و بعد صادر می شود. و این امکان الصدور از آن شرطی که در مفهوم اعتبار‏‎ ‎‏نموده اند تولید می شود و لذا به خاطر این امکان صدور قدرت را به «صحة الفعل و‏‎ ‎‏الترک» تعریف کرده اند، پس اینکه مرحوم حاجی می گوید: «الصحة هی الامکان» به‏‎ ‎‏جهت تفصیلی است که بیان شد.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 290

  • )) کشف المراد، ص 248؛ شرح مواقف، ج 6، ص 86؛ شوارق الالهام، ص 441.