مقصد چهارم طبیعیات
اصل اول: اقسام اتصال
علت اطلاق اتصال ذاتی بر صورت جوهری‌
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

علت اطلاق اتصال ذاتی بر صورت جوهری‌

فریده اول حقیقت جسم طبیعی / غرر فی إثبات الهیولی باصطلاح المشائین / ادله اثبات هیولی به اصطلاح مشائین / الف: دلیل فصل و وصل و اصول آن

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : اردبیلی، سید عیدالغنی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

علت اطلاق اتصال ذاتی بر صورت جوهری‌

علت اطلاق اتصال ذاتی بر صورت جوهری

‏ناگفته نماند: اطلاق متصل بر صورت، مانند اطلاق واحد بر وحدت و مثل اطلاق‏‎ ‎‏موجود بر وجود است و همان طور که در واحد، ذات ثبت له الوحده و در موجود،‏‎ ‎‏ذات ثبت له الوجود ملاحظه نشده، بلکه وحدت عین واحد و وجود عین موجود‏‎ ‎‏است؛ در اینجا هم متصل، ذات ثبت له الاتصال نیست، بلکه نفس اتصال همان‏‎ ‎‏صورت جسمیه است.‏

‏و بالجمله: اتصال برای صورت جوهریه فی حد ذاتها مقدم بر اتصال جسم‏‎ ‎

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 450

‏تعلیمی، ثابت است و اطلاق متصل بر صورت جوهریه به خاطر این نیست که صورت‏‎ ‎‏جوهریه مستلزم جسم تعلیمی است، بلکه حقیقت صورت جوهریه، همان نفس‏‎ ‎‏اتصال است و در حقیقت جسم طبیعی چنانکه گفتیم همان ثخن و ابعاد مبهمه است که‏‎ ‎‏اگر آن ثخن و ابعاد مبهمه نباشد هیچ یک از اجسام وجود نخواهد داشت. پس حقیقت‏‎ ‎‏جسم اوست و صورت جوهریه همان است. خلاصه اطلاق اتصال بر صورت به‏‎ ‎‏خاطر استلزام جسم تعلیمی، چنانکه جمهور متأخرین مثل صاحب ‏‏محاکمات‏‎[1]‎‎ ‎‏گفته اند، بی وجه است.‏

‏و شاید اشتباه ایشان از این نظر ناشی شده است که اتصال حقیقی وجود ندارد مگر‏‎ ‎‏اینکه آن، فصل کمّ باشد و کمّ واسطه در ثبوت برای تحقق اتصال در صورت جوهریه‏‎ ‎‏است و کمّ برای آن واسطه در عروض نیست، چنانکه کمّ برای رساندن صفت اتصال‏‎ ‎‏به هیولی واسطه در عروض است؛ چون هیولی حقیقةً اتصال ندارد، بلکه اتصال آن به‏‎ ‎‏اعتبار است و مجاز می باشد ولیکن صورت جوهریه به واسطۀ کمّ، حقیقةً اتصال دارد.‏

‏این نظریۀ متأخرین فاسد است؛ زیرا اگر اتصال جوهر صوری به واسطۀ جسم‏‎ ‎‏تعلیمی که بر صورت عارض می شود باشد، لازم می آید جوهر صوری در مقام‏‎ ‎‏معروضیت که مقام ذات آن است یا مانند عقل از مفارقات باشد و یا مثل نقطه از‏‎ ‎‏وضعیات غیر منقسمه باشد و بر هر دو تقدیر ممکن نیست که جسم تعلیمی بر‏‎ ‎‏اوعارض شود؛ زیرا اگر چیزی در مرتبۀ ذات با چیزی منافی باشد امکان ندارد این‏‎ ‎‏منافی بر آن منافی عارض باشد. و یا اینکه لازم می آید آن جوهر صوری در مرتبۀ ذات‏‎ ‎‏وجودیۀ معروضیۀ خود، قابل خطوط ثلاثۀ مذکوره باشد و این خلف است.‏

‏بلکه تحقیق این است که: متصلیت جسم تعلیمی به واسطۀ اتصال جوهر صوری‏‎ ‎‏است و برعکس نیست، یعنی متصلیت جوهر صوری به واسطۀ اتصال جسم تعلیمی‏‎ ‎‏نیست؛ چون حق این است که فرق بین جسم طبیعی و تعلیمی به اطلاق و تعیین است،‏‎ ‎‏چنانکه در آخرین اقوال در جسم طبیعی خواهیم گفت.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 2)صفحه 451

  • )) محاکمات، ضمن شرح اشارات، ج 2، ص 37.